فقه و حقوق جلد21 صفحه 62

صفحه 62

مخالفت ائمۀ اطهار علیهم السلام با قیاس

یکی از ادلّۀ اینکه امامت باید باشد همین جاست. ائمۀ ما شدیداً با قیاس کردن مبارزه کرده اند، گفته اند: «الشَّریعَهُ اذا قیسَتْ مُحِقَتْ» شریعت اگر قیاس بشود محو می شود. مثل احمد بن حنبل نگفتند اساساً عقل حق اظهار نظر ندارد، بلکه گفتند عقل حق اظهار نظر دارد ولی قیاس روش عقلی نیست، و نه مثل شافعی راه بینابین را در

پیش گرفتند و نه مثل مالک اصلًا درِ قیاس را بکلی بستند. ولی در عین حال برای عقل اصالت قائل شده اند. شما رجوع کنید به فقه اهل تسنن. علمای حنفی می گویند کتاب، سنت، اجماع و قیاس حجت است. علمای حنبلی می گویند کتاب، سنت و اجماع حجت است. ولی وقتی وارد فقه شیعه می شوید می بینید آن حرفها وجود ندارد؛ می گویند کتاب، سنت، اجماع و عقل. این عقل که در اینجا آمده است همان راه وسط میان جهل و جمود است که ما اگر این عقل را در استنباط احکام دخالت می دهیم بدانیم حجت خداست. امام فرمود: خدا دو حجت، دو پیغمبر دارد:

پیغمبر ظاهر و پیغمبر باطن. عقل، پیغمبر باطن است. در عین حال گفته اند قیاس یک ذره حجت نیست. اینکه عقل حجت است و قیاس حجت نیست، همان راهی بود که برای ما باز کردند میان جمودی که در رأسش احمد بن حنبل قرار گرفته است و جهلی که معنایش قیاس ابو حنیفه است. این همان اجتهاد به معنای واقعی خودش می باشد.

احکام و قوانین عقل

متأسفانه بعدها در میان شیعه جریانهایی پیدا شد که عمدۀ آن، اخباریگری است که بعداً عرض خواهم کرد. ولی راهی که در شیعه هست راه عقل است. عقل حجت است و حجتِ خداست. اما عقل قانون دارد. به نام عقل نمی شود هر اظهار نظری را حجت دانست. از جمله احکام و قوانین عقل این است که عقل می گوید دنبال یقین برو. قرآن هم همین را گفته است: لٰا تَقْفُ مٰا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ «1» تا یقین پیدا نکرده ای دنبال چیزی نرو. قرآن می گوید: إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللّٰهِ

اگر دنبال اکثر این مردم بروی گمراهت می کنند، برای اینکه از قانون عقل پیروی


______________________________
(1) اسراء/ 36
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه