قاعده لاحرج صفحه 76

صفحه 76

اشکال اول: از یک طرف، قبیح بودن تخصیص اکثر - یا تخصیص کثیری که مستهجن باشد - امر واضحی است و ارتکاب آن جایز نیست، و این که بپذیریم در کلام شارع حکیم، تخصیص اکثر وجود دارد کار صحیحی نیست. از طرف دیگر، بعد از اطلاع از فراوانی تکالیف حرجی - از واجبات مالی متعدد گرفته تا جهاد اصغر و اکبر، و حج و روزه و قصاص و حدود و دیات و... - که هنگام بیان اصل اشکال به آن ها اشاره کردیم، جای شک نیست که چنین تخصیصی در بحث ما وجود دارد.

و دو آیه ای هم که به عنوان شاهد برای جواز تخصیص کثیر، ذکر کرده اند، چنین دلالتی ندارد، زیرا ظاهر حصر در قول خداوند: (قُلْ لا أَجِدُ فی ما أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّماً)، حصر اضافی(1) است در

مقابل آنچه اهل کتاب بر خودشان حرام کرده، و بدعت هایی که در باب ذبائح و غیر آن ایجاد کرده بودند. همان گونه که قول خداوند : (وَأُحِلَّ لَکُمْ ما وَراءَ ذالِکُم) نیز ظهور در حصر اضافی دارد، یا احتمال حصر اضافی در آن می رود. و تمام کلام در این دو آیه را به


1- در توضیح حصر اضافی می گوییم: گاهی از یک جعبه مداد رنگی، یک مداد (قرمز)دست من است، و من می گویم: «تنها مداد قرمز دست من است». (حصر حقیقی).ولی گاهی در دست من مدادهای متعددی است (مشکی، آبی، و قرمز) ولی چون مخاطبمن گمان می کند دو مداد زرد و قرمز دست من است، در خطاب به او می گویم: «تنها مدادقرمز دست من است». یعنی نسبت به مجموعه ای که تو در نظر داری تنها یک مداد؛ نهنسبت به تمام مداد رنگی ها. (حصر اضافی).
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه