حیله های شرعی: ناسازگار با فلسفه فقه صفحه 177

صفحه 177

نیاورده است، و این کار از یک جوانمرد شایسته نیست تا چه رسد به یک دیندار.

گفتنی است تابعیی که این حکایت از او نقل می شود شریح قاضی است.

10 : هر که غش روا دارد از ما نیست

از ابوهریره رسیده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به طعامی (گندمی) انباشته برخورد کرد. دست خود را به درون آن فرو برد و رطوبتی به دستش رسید. فرمود: ای صاحب طعام (گندم)، این چیست؟ گفت: ای رسول خدا، اندکی باران به آن رسیده است. فرمود: چرا این را

رو قرار ندادی تا مردم ببینند؟. «من غش فلیس منی»؛ هر که غش روا دارد از من نیست. این

حدیث را مسلم روایت کرده است.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله این فروشنده را نکوهید؛ چرا که حیله کرده و نیرنگ ورزیده است. وی کاری کرده بود که باطن آن طعام (گندم) بر خلاف ظاهرش باشد، و این خود نوعی تغریر و تدلیس در برابر خریدار و به معنای خوردن مال او بنارواست؛ چه،

وقتی آب به گندم برسد دانه ها رطوبت به خود می گیرد و درشت تر می شود و در نتیجه پیمانه[ای که با آن گندم را اندازه می کنند] با مقدار کمتری نسبت به زمانی که خشک است پر می شود، در حالی که خریدار به استناد آنچه دیده و با این گمان که باطن این گندم نیز همانند ظاهر آن خشک است بهایی را برای آن پرداخته، و اگر وی از حقیقت امر آگاه بود بهای کمتری

برایش می پرداخت. از همین روی پیامبر صلی الله علیه و آله با عبارت «ای صاحب طعام، این چیست؟» او را نکوهش کرد و چون او بهانه آورد که آنچه شده کرده او نیست، بلکه از آسمان بارانی بر آن

باریده و قسمتهای بالای گندم خشک شده و میان آن همچنان تر مانده است، پیامبر صلی الله علیه و آله بهانه را نپذیرفت و فرمود: چرا این را رو قرار نداده ای تا مردم ببینند؟ سپس هم بر او، هم بر کسانی که به سان او به حیله و نیرنگ و تغریر و فریب روی می آورند چنین حکم کرد که این کار با اصول و بنیادهای اسلام ناسازگار است؛ فرمود: هر که غش روا دارد از من نیست. این در حالی است که هر حیله ای غش و نیرنگ، و به حکم این حدیث حرام است.(1)


1- همان گونه که چند بار اشاره کرده ایم کسانی که حیله را جایز می دانند به جواز نیرنگ با مردمان و غش و معامله عقیده ندارند. آنها هم می گویند غش در معامله با مردمان حرام و ناپسند است. اختلاف و نزاع اساسی بر سر این است که آیا کسی حق دارد از سعه موجود در ظاهر دلیل لفظی برداشتی خاص به عمل آورد که با فلسفه و روح آن حکم مخالف است. در این جاست که برخی با تمسک به روح قانون و فلسفه فقه این گونه حیله ها را ناروا می شمرند و برخی دیگر با تعبد به ظاهر دلیل نقلی حکم به جواز می کنند. مؤلف گاه از یاد می برد که آنچه می بایست برایش دلیل بیاورد ممنوع بودن بسنده کردن به ظاهر دلیل لفظی بدون توجه به روح قانون و فلسفه فقه است.- م.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه