حیله های شرعی: ناسازگار با فلسفه فقه صفحه 295

صفحه 295

درباره دیگر احکام شرع نیز به همین ترتیب می گوییم آنها همه دربردارنده یک مصلحت کلی، و در هر مسأله نیز در بردارنده مصلحتی خاص هستند؛ مصلحت جزئی هر مسأله را می توان از دلیل آن برداشت کرد؛ اما مصلحت کلی موجود در همه احکام آن است که هر مکلفی باید در همه پندارها، گفتارها و کردارهای خود پیرو قانونی معین باشد، و نه همانند

حیوانی رها در پی شهوتهای خود رود و هر چه خواهد - هر چه که باشد - برای بر آوردنش تلاش کند.

با نظر به این دو مصلحت کلی و موردی است که می گوییم: اگر کسی در حکمی از احکام شرع که با هوسهای او سازگار نیست به کمک حیله از آن شانه خالی کند، و اگر چیزی را که

خداوند بر او حرام کرد، به کمک حیله حلالش کند، و اگر واجبی که بر او مقرر شده باکمک

حیله آن را از خویش بردارد، و آنچه را خداوند تشریع کرده تعطیل کند، خواسته های نفسانی

خویش را خدای خود گرفته و در تباه کردن دین الهی و در هم شکستن احکام و حکمتهایی که شارع آنها را استوار ساخته کوشیده است.

2 : سد ذرایع فساد

برخی از کارها هستند که به خودی خود دربردارنده مفسده ای می باشند، همانند غصب که صاحب مال را از بهره جستن از مال خویش محروم می سازد و قذف که آبروی انسان بیگناه را

لکه دار می کند و از جایگاه او در دلهای دیگران می کاهد.

برخی دیگر از کارها هستند که مستقیم مفسده ای از آنها بر نمی خیزد، بلکه خود وسیله گفتار یا کرداری می شوند که در آن مفسده است، همانند دادن چاقو به دست کسی که با آن

خون انسان بیگناهی را می ریزد، و یا راهنمایی کردن ستمگر به مخفیگاه انسانی بیگناه که وی در پی آزار رساندن به اوست، در این دو نمونه، دادن چاقو یا راهنمایی کردن کسی به جایی به خودی خود مفسده ای در برندارد، چرا که گاه می تواند صورت بپذیرد و عملاً از آن مفسده ای

ناشی نشود، همانند آن که چیزی دیگر مانع استفاده از چاقو برای ریختن خون بیگناه یا مانع

رسیدن ستمگر به مخفیگاه بیگناه شود.(1)


1- چنین مسأله ای در فقه امامیه نیز زیر عنوان «معاونت برگناه» یا «مقدمه موصله به حرام» مورد بحث قرار گرفته است. برای نمونه شیخ انصاری در مکاسب خود در قسم دوم از «چیزهایی که به واسطه حرمت مقصودِ آن حرام هستند» به «چیزهایی که هدف طرفهای معامله از آن منفعت حرام است» می پردازد و در سه مسأله فروع این عنوان را بر می رسد و در هر یک ادله قائلان به حرمت را می آورد. از جمله ادله ای که وی بدانها اشاره می کند اعانت بر گناه بودن، اکل به باطل بودن و همچنین ادله نهی از منکر و سپس ادله خاصی است که در هر مورد رسیده است. ر.ک.: شیرازی، سید محمد، ایصال الطالب الی المکاسب، ج1، ص 255 - 314. شیخ انصاری در ضمن این بحث و در ردیف آرایی از بزرگان فقه این سخن محقق اردبیلی را می آورد که «مقصود از اعانت برگناه آن چیزی است که با قصد داشتن [مبنی بر معاونت بر گناه ] همراه باشد یا به گونه ای باشد که عرفاً اعانت بر آن صدق کند. همانند آن که ستمگری برای کتابتی که ستم است از شخص قلم بخواهد و او آن قلم را در اختیارش گذارد.» ایصال الطالب، ج1، ص 283. امام خمینی(ره) نیز در کتاب المکاسب المحرمه فصلی گسترده درباره «حکم مبیع آن هنگام که در حرام مصرف شود» گشوده، پس از سخن به میان آوردن از ادله ای چون حرمت اعانت بر گناه یا لزوم نهی از منکر، به این مسأله می پردازد که صدق اعانت بر گناه متوقف بر حصول و تحقق گناه در خارج است. این بدان معناست که امام حرمت این اعانت و این ایجاد وسیله برای دیگران را بی نیاز از بحث می شمرد. امام (ره) آنگاه از شرط لزوم تحقق خارجی گناه بر می گردد و می گوید: «بلکه می توان گفت: مفهوم عرفی اعانت بر گناه ایجاد کردن مقدمه گناه است، هر چند خود آن گناه تحقق نپذیرد. برای نمونه کسی که به دزدی نردبان داده است به این هدف که وی برای دزدی از آن استفاده کند، او را بر ایجاد گناه یاری داده است و بر این پایه اگر مانع دزدی دزد شوند و در نتیجه او موفق به دزدی نشود باز هم صادق است که آن در اختیار گذارنده نردبان سارق را بر ایجاد سرقت یاری داده، هر چند سارق در عمل موفق به دزدی نشده است» (امام خمینی، روح الله، المکاسب المحرمه، بی جا، 1381 ه-. ق، ج1، ص 141). - م.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه