- پیشگفتار 1
- برداشت غلط از کلمه تعبّد 9
- جایی که تعبّد عین تعقّل است 12
- تعقّل و حجیّت عقل 16
- اشاره 16
- حجیّت عقل 17
- دلیل حجیّت عقل 18
- چگونگی کاشفیّت عقل 21
- عدم اطلاعات کافی 25
- شاعر می گوید: 28
- الف. از نظر قرآن 31
- ب . تضاد و تناقض 36
- د. عدم مصونیّت از خطا 39
- میزان درستی و نادرستی اندیشه ها 49
- کارائی عقل در احکام الهی 57
تبعیّت می کرده اند بدون این که از علل واقعیّه این قوانین اطلاعی داشته باشند و به همین اندازه اکتفا می کرده اند که این قوانین مورد تصویب بزرگان قوم و عقلای کشور است.
پس از بیان این مقدّسه، می گوییم: «ما متعبّد به قوانینی هستیم که آنها را از جانب خدای حکیم می دانیم و کوچکترین تردیدی نداریم که تمامی آن به گونه ای است که اگر عقلای عالم به فلسفه آن آگاهی پیدا کنند قطعا بر آنها صحّه خواهند گذاشت، و این گونه تعبّد عین تعقّل است».
تعقّل و حجیّت عقل
اشاره
«تعقّل» از ریشه عقل است و عقل به معنی بستن و مهار کردن و نگه داشتن است، بدین جهت طنابی را که با آن دست شتر را می بندند «عقال و عقیله» می نامند. «عقل» در اصطلاح نیرویی است که به وسیله آن حسن و قبح و حق و باطل را تشخیص داده و مجهولات را از معلومات کشف و خیر و شرّ و نفع و ضرر را با آن می شناسند و چون این نیرو