- پیشگفتار 1
- برداشت غلط از کلمه تعبّد 9
- جایی که تعبّد عین تعقّل است 12
- تعقّل و حجیّت عقل 16
- اشاره 16
- حجیّت عقل 17
- دلیل حجیّت عقل 18
- چگونگی کاشفیّت عقل 21
- عدم اطلاعات کافی 25
- شاعر می گوید: 28
- الف. از نظر قرآن 31
- ب . تضاد و تناقض 36
- د. عدم مصونیّت از خطا 39
- میزان درستی و نادرستی اندیشه ها 49
- کارائی عقل در احکام الهی 57
ای هشام! خداوند بر مردم دو نوع حجّت دارد، حجّت آشکار و پنهان، حجّت آشکار و پیدا، پامیران و ائمّه علیهم السلام هستند و حجّت پنهان و ناپیدا، عقل های مردم است.
در حدیثی دیگر آمده که ابن سکّیت از حضرت علی بن موسی الرضاعلیهما السلام پرسید:
«ما الحجّه علی الخلق الیوم؟ فقال الرّضاعلیه السلام: العقل، یعرف بها الصّادق علی اللَّه، فتصدّقه و الکاذب علی اللَّه، فتکذّبه» ؛ امروز حجّت خدا بر مردم چیست؟ فرمود: عقل است، با این حجّت کسانی را که صادقانه چیزی را به خدا نسبت می دهند می شناسی و آن ها را باور می کنی و همچنین کسانی را که به خدا دروغ می بندند می شناسی و آن ها را تکذیب می کنی.
عقل جاعل است یا کاشف، مقنّن است یا مبیّن؟
اکنون که حجّت عقل را دانستیم، ضروری است بدانیم حجّت عقل تا چه حدّی است آیا در حدّی است که حقّ قانوگذاری به آن واگذار شده و آیا می تواند در سرنوشت