- پیشگفتار 1
- برداشت غلط از کلمه تعبّد 9
- جایی که تعبّد عین تعقّل است 12
- تعقّل و حجیّت عقل 16
- اشاره 16
- حجیّت عقل 17
- دلیل حجیّت عقل 18
- چگونگی کاشفیّت عقل 21
- عدم اطلاعات کافی 25
- شاعر می گوید: 28
- الف. از نظر قرآن 31
- ب . تضاد و تناقض 36
- د. عدم مصونیّت از خطا 39
- میزان درستی و نادرستی اندیشه ها 49
- کارائی عقل در احکام الهی 57
به جهت این که خود را در قانون گذاری شریک خدا قرار داده است(1)و ظالم است زیرا به خاطر عدم صلاحیّت، حقوق انسانها را ضایع کرده(2) و فاسق است چون از حدود وظایف خود خارج شده(3) و کفر و ظلم و فسق از بدترین صفات رذیله انسان است، از طرفی خداوند حکم کردن را به خود اختصاص داده و در قرآن به دو تعبیر این اختصاص مطرح شده است:
1 - « إنِ الْحُکْمُ إلاّ لِلّهِ »(4)
2 - « لَهُ الْحُکْمُ »(5)
و شاید علّت این اختصاص آن باشد که خداوند حکم و قانون خود را به عنوان بهترین حکم و قانون معرّفی نموده و می فرماید:
« وَ مَنْ أحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ »(6)
1- مائده / 44؛ « وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ ».
2- مائده / 45؛ « وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ ».
3- مائده / 47 ؛ « وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ ».
4- انعام / 57 و یوسف / 40و67.
5- قصص / 88.
6- مائده / 50