بچهاش میزد و نه فقرای فامیل را از یاد میبرد. حساب سال خمسیاش را هم یک روز به تأخیر نمیانداخت؛ زیرا به گفته خودش، هم دَیْنَش را ادا میکرد و هم باعث برکت کاسبیاش بود. با اینکه 45 سال از عمرش میگذشت، هنوز هم با همان نشاط جوانی اهل مطالعه بود و این ویژگی اخیر چیزی بود که مصطفی را به او علاقهمند کرده بود. مصطفی هم در این دو هفته بیکار ننشسته بود و درباره اهلبیت پیامبر (علیهم السلام) اطلاعاتی کسب کرده بود تا به دایی محسن بفهماند که اهل سنت چندان هم از خاندان پیامبر (علیهم السلام) بیگانه نیستند.
تابلوی جاده 115 کیلومتر به قم را نشان میداد که مصطفی لب به سخن گشود و چنین گفت: محبت اهل بیت (علیهم السلام) در قرآن آمده و خداوند درباره آن سفارش کرده است.(1)امام شافعی نیز در اینباره میگوید: «محبت اهلبیت پیامبر (علیهم السلام) از جانب خداوند بر همه کس واجب شده است و کسی که در نمازش بر آنان صلوات نفرستد، نمازش باطل است» .(2)
1- ر. ک: شوری: 23.
2- یا اهل بیت رسول الله حبکم فرض من الله فی القرآن انزل-ه کفاکم من عظی-م القدر انک-م من لم یصل علیکم لا صلاة له اعانة الطالبین، البکری الدمیاطی، ج 1، ص 200؛ الجمع بین الصلاتین، عبداللطیف البغدادی، ص 45؛ شرح الاخبار، القاضی النعمان المغربی، ج 2، ص 489، پاورقی .