- یادداشت ناشر 1
- اشاره 3
- یوسف:نماینده دیدگاه حق 4
- اهمیت ارتباط عقل اول و دوم 7
- شناخت راه 8
- زلیخا و نگاه محدود او 10
- اشاره 18
- محمد(ص):انسانی معمولی یا پیامبری الهی ؟ 20
- قرآن چه می گوید؟ 20
- اسعد بن زراره:نمونه وجدان بیدار 23
- نگاه انبیاء الهی به رسول خدا 25
- قرآن:وحی الهی یا حکایت پیشینیان ؟ 27
- خدا از این بینایی ها به ما هم عنایت کند 29
- حبیب بن مظاهر:ثمره پنجاه سال انس با قرآن 31
- آیا تو کجا و ما کجاییم...؟ 31 31
- عالم محضر خداست 32
- اشاره 37
- پیروان حس های ظاهری و باطنی در نگاه قرآن 39
- الف.راهیان دوزخ 39
- ب.راهیان بهشت 41
- یکی بود،یکی نبود 42
- لباسی که محفوظ ماند 43
- یاد باد آن روزگاران... 44
- برکت یعنی این 45
- انحراف تا کجا؟ 46
- دوستان پیامبر اکرم 47
- عسل پاداش معرفت و خدمتی بود 48
- اشاره 54
- پیامبر:شاهد و مبشر و نذیر 57
- نگاه ظاهری به خلقت 58
- نگاه اهل فکر به خلقت 59
- یک دانه گندم هم می تواند انگیزه تعقل باشد. 61
- نافرمانی بی انصافی است 63
- اویس قرنی،غریبی آشنا 64
- انواع قلب در نظر پیامبر 65
- اشاره 74
- چه باید کرد؟ 76
- نگاه نامشروع چیست ؟ 77
- این نگاه علی است. 78
- خانه خدا حرمت دارد 79
- عقل:هدیه پروردگار 81
- اشاره 91
- مفهوم انعمت 93
- سه دستور مهم 94
- شیوه تفکر پیامبر 94
- شیخ جعفر کبیر:نمونه قلب بیدار 96
- مومن:کلید حل مشکلات 97
- نبّه بالفکر قلبک 98
- ندایی برای حر 99
- اشاره 108
- مفهوم «لاٰ یَنْفَعُ مٰالٌ » 110
- معنی «وَ لاٰ بَنُونَ » 112
- تنها قلب سلیم سبب نجات است 112
- در کار خود و خدای باشیم 113
- در کنار هر شادی غمی هست 115
- درسی از پیامبر اکرم(ص) 118
- اشاره 125
- چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار 132
- وجود انسان امانت الهی است 136
- نقش آفرینی فاطمه زهرا در قیامت 139
- اشاره 150
- بفهم! 152
- به چه فکر کنیم ؟ 156
- چگونه فکر کنیم ؟ 156
- تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی 160
- مباهات پروردگار به جوان روزه دار 160
- اشاره 170
- ویژگی های مهم فکر 172
- معجزه هم قدرت فکر را ندارد 173
- موسی،علیه السلام،در سرزمین مصر 175
- الف.بدل شدن آب به خون 175
- ب.حمله حشرات 175
- ج.باران قورباغه 176
- رفتار عجیب بنی اسرائیل 177
- این هم فایده منیّت 179
- نتیجه 181
- اشاره 186
- راه اندیشه در قرآن 190
- آغاز حرکت 192
- ظهور ولایت در انسان 193
- معجزات حضرت عیسی 193
- امام حسین،علیه السلام،و اعمال ولایت 194
- نمونه ای از ولایت جزئیه 196
- مرگ اختیاری 197
- اما بعد... 198
- اشاره 203
- سیمای بدان در قرآن 206
- پیامبر اکرم و فرصت هدایت جوان یهودی 207
- بخل شگفت آور 210
- چهار پند از امیر المومنین 211
- سیب با برکت 214
- رفتار امام حسن،علیه السلام،با مرد شامی 217
- اشاره 231
- آیا احیای دل ممکن است ؟ 232
- شب قدر شب گناه نیست 233
- توفیق نماز شب 234
- کلامی درباره نماز شب 235
- نمونه ای دیگر از تاثیر نفس حق در قلب انسان 236
- سهل گیری در کفاره روزه 239
- تاثیر شهادت مردم به خوبی میت 240
- اشاره 247
- قلب:فرعون وجود یا یوسف مصر؟ 248
- خدا آب داد 253
- سفارشات خداوند به حضرت موسی،علیه السلام 255
- چگونه دل به یوسف بدل می شود؟ 257
- این رفتار سلیمان نبی است 259
- اشاره 274
- سخنی که سبب بیداری پادشاهی شد. 277
- هرکس حدی به گردنش نیست بیاید 283
- «فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ » ؛به کجا چنین شتابان ؟ 284
- اشاره 299
- کتاب:بستان عالمان 301
- ویژگی های مومن 302
- کار برای کسب روزی حلال 304
- تاریکی ای که متعلق به مادر بود 305
- [صبر از ویژگی های مومن] 307
- دعایی که مستجاب شد 308
- اشاره 317
- نور معنوی 319
- از ظلمت به نور 321
- الف.نور 322
- از خدا چه بخواهیم ؟ 322
- قیامت،انسان،و نور 323
- ب.مغفرت 323
- نور مؤمنان شدت و ضعف دارد 325
- خدا آبروی انسان را پیش پیامبرش هم نمی ریزد 329
- اشاره 335
- توصیه به هم نشینی با اندیشمندان 337
- دوست آن باید که گیرد دست دوست... 342
- جواب این را هم خودت بده! 344
- اشاره 358
- تفاوت توحید و علم به خدا 359
- منشأ این علم چیست ؟ 360
- عقیده و شریعت:دو رکن توحید 362
- عشق و ایمان در شب عاشورا 366
- شریعت 367
- صفات مومن 369
- اشاره 378
- اشاره 379
- دو سفارش از امام مجتبی(ع) 379
- وصیت اول:تقوا 379
- گفتگوی امیر خراسان با مرد عالم 380
- عاقبت عبد الملک مروان 382
- شرابخواری تا لحظه مرگ 383
- وصیت دوم:فکر کنید! 383
- اشاره 390
- 2.صبور است 393
- 3-شکور است 394
- ماهیت شکر از نظر قرآن 394
- اشاره 409
لحظه ای اندیشه واقع شده است که ثمرات آن گاهی نه تنها خود انسان که فرزندان او را نیز شامل می شود.
سیب با برکت
هوا گرم بود.باغبان لب جوی آبی از درون باغ می گذشت نشسته بود.
میوه ها هم تازه رسیده بودند.همین طور که به آب نگاه می کرد یک مرتبه سیب قرمزی را دید که در آب افتاده است.آن را از آب گرفت و دید عجب خنک است،با خودش فکر کرد هنوز درختان ما سیبش این طور نرسیده!گازی به آن زد و کمی از آن را خورد.خوشمزه بود.در همین لحظه ناگهان به ذهنش خطور کرد که سیب مال چه کسی بود که ما خوردیم؟بنا نبود مال مردم بخوریم.البته،خوردن سیبی که آب می آورد عیبی ندارد،ولی مثبت موشکافی هایی از این دست هم می کند.
خلاصه،برای پیدا کردن صاحب آن سیب مسیر جوی را دنبال کرد و بالاخره باغی که درخت هایش چنین سیب سرخ و سفیدی داشته باشد را پیدا کرد و در زد و سراغ صاحب باغ را گرفت.گفتند او در بازار مغازه دارد.آدرس را گرفت و پیش صاحب باغ رفت و گفت:آقا،ما باغبانیم و سواد زیادی نداریم.لب جوی نشسته بودیم که دیدیم سیبی از باغ شما در آب افتاده.آن را برداشتیم و کمی از آن خوردیم.حالا یا وجهش را قبول کنید یا راضی باشید.گفت:واللّه،نه پولش را می خواهم و نه راضی می شوم.گفت:پس من چه کنم؟پرسید:زن داری؟گفت:نه!گفت:اگر می خواهی رضایت بدهم،باید دختر مرا بگیری.گفت:برای خوردن یک سیب که دختر به آدم نمی دهند!گفت:این که آمدی از من رضایت بگیری نشان می دهد آدم خداترسی هستی و از قیامت هراس داری.من هم راضی نیستم مگر این که دختر مرا بگیری.گفت:من پول ازدواج و عروسی کردن ندارم.گفت:من پول عروسی را خودم می دهم،جلسه را