حدیث عقل و نفس آدمی در آیینه قرآن صفحه 217

صفحه 217

-«قٰالَ مٰا مَنَعَکَ أَلاّٰ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قٰالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نٰارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ. قٰالَ فَاهْبِطْ مِنْهٰا فَمٰا یَکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فِیهٰا فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصّٰاغِرِینَ». 25

خدا فرمود:هنگامی که تو را امر کردم،چه چیز تو را مانع شد که سجده نکردد؟گفت:من از او بهترم:مرا از آتش پدید آوردی و او را از گل آفریدی.خدا فرمود:ای ازن یجایگاه و منزلتت که عرصه فروتنی و فرمانبرداری است فرود آی؛زیرا تو را نرسد که در این جایگاه بلند،بزرگ منشی کنی.پس بیرون شو که قطعا از خوارشدگانی.

4. «و لا عیش الذّ من حسن الخلق». 26

هیچ خوشی ای لذیذتر از اخلاق خوش نیست.

حسن خلق نعمت بسیار بزرگی است.کسی که اخلاقش نرم است و با تواضع رفتار می کند درد نمی کشد و دردی هم نمی رساند.وجود مبارک امام حسن مجتبی،علیه السلام،در روایت زیبایی می فرمایند:

«انّ احسن الحسن خلق الحسن». 27

نیک ترین نیکی ها خلق نیکوست.

خود ایشان هم مصداق بارز این نیکویی بودند.در روایتی معروف گوشه ای از حسن خلق ایشان ثبت شده است که برای ما بسیار آموزنده است.

رفتار امام حسن،علیه السلام،با مرد شامی

نقل است که در مدینه مردی از اهالی شام که تربیت یافته فرهنگ بنی امیه بود امام حسن،علیه السلام،را در راه دید.جلو امد و مهار اسب را گرفت و شروع به نازا گفتن و لعنت فرستادن به ایشان کرد.امام هم عکس العملی نشان نداد و فقط به سخنان او گوش داد.پس از آن که آن مرد سخنش تمام شد،امام مجتبی با رویی گشاده و پر لبخند به او سلام کردند و فرمودند:پدر جان،به نظر می رسد در شهر ما غریبی و شاید مرا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه