حدیث عقل و نفس آدمی در آیینه قرآن صفحه 383

صفحه 383

نوشته اند وقتی عبد الملک احساس کرد دارد می میرد و عمرش دارد تمام می شود،گفت سر تخت مرا بگیرید و ببرید اتاق بالای قصر،که در بهترین نقطه شام و دمشق قرار داشت و اطرافش پر از باغ و گلستان بود.

بعد گفت:در چهار طرف را باز کنید تا من مشرف به بیرون باشم.

سپس،نگاهی به روبه رو،پشت سر،شمال و جنوب کرد و آهی کشید و گفت:تمام پرونده ام پر از گناه و ظلم و معصیت است.من باید درب خانه تو توبه کنم تا شاید مرا ببخشی.اما چون ذاتا از تو،ای خدا،بدم می آید توبه نمی کنم!این را گفت و مرد.

شرابخواری تا لحظه مرگ

جوان مودب و متدینی چندی پیش به من گفت:برای پدرم کاری می خواهم بکنم.چه بکنم:پولی بدهم،نمازی بخوانم،روزه ای بگیرم...؟ چون پدرم شب اول محرم از دنیا رفت و در آخرین لحظه عمرش شیشه مشروب را سر کشید و مرد!

این معنای ماندن در زیر هوار گناه است.

این وصیت اول امام مجتبی:دامن زندگی را از گناهان کبیره و اصرار بر گناه صغیره پاک نگاه دارید.

وصیت دوم:فکر کنید!

2-«و إدامه التفکر فإن التفکر أبو کل خیر و امه». 12

همیشه فکر کنید:روز،شب،در مغازه،در کلاس و...،زیرا اندیشه پدر و مادر تمام خوبی ها در این عالم است.حتی این که سفارش شده است گاهی به قبرستان بروید و به قبرها نگاه کنید،برای این است که فکر به کار بیفتد.بابا طاهر دراین باره دوبیتی زیبایی دارد:

به گورستان گذر کردم کم وبیش بدیدم حال دولتمند و درویش

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه