حدیث عقل و نفس آدمی در آیینه قرآن صفحه 44

صفحه 44

قیافه اش،نگاهش،حرف زدنش،اتصالش به پروردگار،تقوایش،پاکیش، و علمش مثال زدنی بود.خدا رحمتش کند!روزی به ایشان گفتم:به نظر شما،در این اوظاع و شرایط و با این مشکلاتی که در راه طلبگی هست و منی که 18 سال بیشتر ندارم،این لباس ماندنید است؟

خب،سل 42-43 بود و انقلاب تازه شروع شده بود.بگیر و ببند شدیدی بود و عمّال حکومت می زدند و می بردند و به سربازخانه می فرستادند و...گاهی هم از طرف دولت به طلبه ها پیغام می دادند که قم نمانید با ماهی 30-40 تومان زندگی بکنید.بیایید به شما کاری بدهیم با ماهی چهار هزار تومان.آن زمان،با 40 تومان،طلبه فقط می توانست نان و سیب زمینی و ماست بخورد و چیز دیگری نمی شد خرید،ولی با چهار هزار تومان می توانست خانه بخرد،قسطهایش را بدهد و هزار کار دیگر بکند.ایشان فرمود:چیزی یادت می دهم تا انجام بدهی!همین الان می روی حرم حضرت معصومه و از ایشان می خواهی خواسته ات را به خدا عرضه بدارد.اگر خدا قبول کند و لازم باشد در طلبگی بمانی،این لباس در مقابل هر نوع فتنه ای محفوظ می ماند.

و خدا را شکر،این لباس تا امروز به نفس آن مرد حق محفوظ مانده است وگرنه دویست باره از دست رفته بود.

یاد باد آن روزگاران...

بعد از آن،یک روز جمعه،من برای اولین بار با گروهی آشنا شدم که حدود 20 سال از عمرم را با آن ها گذراندم.خدا رحمتشان کند!14-15 نفر بودند که الان همگی از دنیا رفته اند.فقط خدا می داند که این ها که بودند و چگونه بودند.واقعا اهل نماز و ذکر و اهل اشک بودند؛واقعا اهل شناخت حلال و حرام بودند و خیلی راحت حرام را درک

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه