- پیشگفتار 1
- اشاره 4
- حوزه های معنایی عقل در قرآن 7
- الف _ در تفاسیر 13
- مفهوم عقل قرآنی 13
- ب _ در قرآن 18
- قلمرو احکام یا کارایی عقل 21
- خداشناسی 22
- هستی شناسی 22
- اشاره 22
- شناخت های اعتقادی به معنای عام 22
- الف) نمونه های شگفت انگیز آفرینش 23
- ب) نمونه های عذاب و مجازات 25
- ج) تکیه بر عقل فطری 26
- امکان معاد 28
- د) هدف مند بودن جهان هستی 28
- درک و شناخت حقایق 31
- انسان شناسی 34
- شناخت آموزه ها و پیام های قرآن 35
- شناخت بایدها و نبایدها 36
- شناخت اصول و علّت احکام 38
- عقل دلیل اعتماد به نقل 43
- نکته ی پایانی 44
- اشاره 47
- جایگاه عقل 47
- حقیقت عقل دینی 49
- مقایسه ی عقل دینی و غیر دینی 52
- عقل طبع و عقل تجربه و درجات عقل 54
- معانی و کارکردهای عقل 55
- اشاره 55
- عقل عملی 56
- عقل نظری 56
- عقل ابزاری 60
- ارتباط عقل با اخلاق، دین، علم 62
- نگاهی به چگونگی رویارویی متکلّمان مسلمان با مسأله ی پردامنه ی «عقل» و «وحی» 67
- اشاره 67
- اهل حدیث و آغاز نصّگرایی 69
- عوامل پیدایش عقل گرایی 70
- اشعری و ماتریدی 71
- عقل گرایی و نصّگرایی در سده های متأخّر 81
- عقل گرایی در شیعه ی امامیّه 82
- عقل گرایی در آثار شیخ مفید 88
- نصّگرایی در دوران متأخّر 94
- سخن آخر 97
- اشاره 103
- معنا و مفهوم عقل 104
- بازتاب عقل در دستگاه کلامی معتزله و اشاعره 112
- اشاره 112
- اصل علّیّت 121
- اشاره 130
- عقل مفارق 131
- اشاره 131
- خلاصه ای از علم النفس ابن سینا 133
- اشاره 134
- 1. عقل هیولانی 134
- عقل نظری 134
- 2. عقل بالملکه 135
- 3. عقل بالفعل 135
- عقل عملی 136
- 4. عقل مستفاد 136
- مقدمه 147
- اشاره 147
- ب _ عقل جزئی و عقل کلی 149
- الف _ عقل نظری و عقل عملی 149
- عقل در نزد اندیشمندان اسلامی و عارفان 149
- ب _ 1 _ به عنوان دو ساحت از ساحت های وجودی انسان 149
- اشاره 149
- ب _ 2 _ به عنوان دو عالَم متفاوت از جهان های هستی 150
- د _ عقل منوّر و عقل غیر منوّر 152
- ج _ عقل فطری و عقل کسبی 152
- اشاره 152
- الف _ عقل در عرفان نظری 154
- الف _ 1 _ وجوه تشابه و ارتباط عقل و قلب (از دیدگاه عارفان ) 154
- اشاره 154
- الف _ 2 _ تمایزات عقل و قلب 158
- اوّل: عقل مدّعی انحصار 162
- اشاره 162
- دوم: اکتفا به عقل از کشف یا پس از حصول کشف 163
- سوم: مقهوریّت عقل در برابر خیال 165
- ب _ عقل و عشق در عرفان عملی 167
- اشاره 167
- تمایزات عشق و عقل در عرفان عملی 167
- استنتاج 171
- اشاره 175
- مبانی هستی شناسانه 176
- اصالت وجود 176
- وحدت تشکیکی وجود 176
- حرکت جوهری 177
- قوس نزول و صعود 178
- تعریف نفس 179
- مبانی انسان شناسانه 179
- هستی نفس 179
- حدوث و بقای نفس 180
- قوای نفس 181
- ب _ معناشناسی عقل 182
- صادر اوّل 182
- اشاره 182
- عقل مفارق 182
- پیدایش کثرت طولی 184
- پیدایش کثرت عرضی 185
- عقل نظری و عملی 186
- عقل انسانی 186
- چگونگی تعقّل 193
- خدا شناسی 197
- وجود شناسی (نظریه اتّحاد عاقل و معقول) 199
- معرفت شناسی 204
- معاد شناسی 205
- عقل و دین 208
- علم شناسی 209
- نتیجه گیری 210
- پیوست _ پیشینه ی بحث در مورد عقل در یونان 210
- فیلسوفان پیش سقراطی 210
- افلاطون 211
- ارسطو 212
- افلوطین 214
- اشاره 218
- اشاره 259
- مقدّمه 259
- عبارات مرحوم میرزا در تعریف عقل 260
- ویژگی های عقل از دیدگاه مرحوم میرزا 264
- مستندات لغوی تعریف عقل 265
- تفاوت علم و عقل 269
- شواهد روایی تعریف عقل 273
- حسن و قبح ذاتی 277
- استقلال عقلی 279
- حسن و قبح ذاتی: صفت فعل عاقل مختار 282
- معیار استقلال عقلی: کشف خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) 288
- تباین عقل و معقول 291
- تباین عقل و عاقل 294
- تصریحات میرزا بر حجیّت عقل 296
- معنای حجّت و حجّیّت 297
- ذاتی بودن حجّیّت عقل 299
- نتیجه ی انکار حجّیّت ذاتی عقل 300
اخلاقی و عملیِ عقل، یعنی درک حُسن و قُبح و باید و نباید و تعیین اهداف زندگی را از وظایف عقل نمی داند. او به جای نقش معرفتی عقل، تجربه ی حسّی و به جای نقش عملیِ آن، عواطف و انفعالاتی چون شهوت و هوای نفس و خشم را قرار می دهد.(1) بدین سان، عقل از کشف واقعیّت در بُعد نظری و درک خوب و بد و
تعیین اهداف زندگی اخلاقی در بُعد عملی ناتوان است.
بدین ترتیب، شهوتی که در احادیث، مقابل عقل و نکوهش شده است، هیوم به رسمیّت می شناسد و قوّه ی تعیین کننده ی اهداف و خوب و بدِ زندگی می داند؛ آن گاه عقل را از این مقام عزل و در خدمت شهوت در می آورد؛ ولی از نگاه امام علی (علیه السلام)، رستگاری در پیروی از اهداف عاقلانه است و شقاوت در پیروی از شهوت و هوای نفس.
در بحث معانی و کاربردهای عقل، یکی از کارکردهای خرد، تعیین اهداف و تمییز خوب از بد است؛ امّا از نگاه هیوم، عقل نقش هدف گذاری و تمییز بهترین ها را ندارد و تنها عواطف و شهوات اهداف زندگی را تعیین می کنند؛ بدین ترتیب، انسان چاره ای جز پیروی از شهوات ندارد و اراده اش اثر بی واسطه ی احساس لذّت و درد اوست. به عقیده ی هیوم، فعل یا احساس یا مَنشی فضیلت مندانه یا رذیلانه است که پدید آورنده ی لذّت یا ناخوشیِ ویژه ای باشد.(2) بنابر این فضیلت با لذّت،
و رذیلت با ناخوشی و درد مساوی خواهد بود. پس فضیلت ها انطباعی دل پذیر در بر دارد و رذیلت ها انطباعی دل ناپذیر. بدین سان احساس اخلاقی، عبارت است از احساس پسندیدن یا ناپسندیدنِ افعال یا خصال یا منش ها.(3)
هیوم پس از انکار کارکردهای نظری و عملیِ عقل و نشاندنِ تجربه ی حسّی و عواطف در جای عقل، برای آن نقش دیگری در نظر می گیرد. جمله ی مشهور او این است: «عقل برده ی انفعالات است و باید چنین باشد و هرگز دعوی دار کار دیگری
1- فیلسوفان انگلیسی: 334 _ 337.
2- فیلسوفان انگلیسی: 346.
3- فیلسوفان انگلیسی: 346 و 347.