- پیشگفتار 1
- اشاره 3
- فصل 1: تعریف عقل 3
- مقدّمه 4
- 1 _ 1 _ وجدان مشترک عقلا از عقل 6
- 1 - 2 - شواهد لغوی بر دریافت وجدانی از عقل 7
- 1 - 3 - تفاوت علم و عقل 13
- اشاره 17
- 1 - 4 - تفاوت فکر و عقل 17
- 1 _ عقل مُدرِک کلّیّات است. 20
- بررسی دو تعریف مشهور از عقل 20
- 2 _ عقل توانایی تفکّر و اندیشیدن است. 21
- 1 - 5 - شواهد نقلی بر تعریف عقل 23
- 1 - 5 - 1 - عقل: مایه پای بندی 23
- 1 - 5 - 2 - عقل: نور فارق بین حقّ و باطل 24
- 1 - 5 - 3 - وقوع نور عقل در قلب انسان بالغ 24
- 1 - 5 - 4 - بی عقلی در شهوت و غضب 27
- 1 - 5 - 5 - عقل: روشنایی روح 27
- 1 - 5 - 6 - نمونه ای از تفکّر عاقلانه 28
- 1 - 5 - 7 - نمونه ای از تفکّر غیرعاقلانه 29
- 1 - 5 - 8 - تفکّر: مایه زندگی قلب انسان بینا 30
- 1 - 5 - 9 - عقل: نور تفکّر 30
- 1 - 5 - 10 - نشانه تفکّر 31
- فصل 2: مستقلّات عقلیّه 33
- اشاره 33
- مقدّمه 34
- 2 _ 1 _ تعریف مستقلّات عقلیّه 34
- 2 _ 2 _ مستقلّات عقلیّه: حقایقی مکشوف نه اعتباریّاتی مجعول 35
- 2 _ 3 _ حسن و قبح: عنوانِ اوّلی مستقلّات عقلیّه نه عنوان ثانوی آنها 36
- 2 _ 4 _ کشف حُسن و قُبح ذاتی به وسیله تنبّه 39
- 2 _ 5 _ حسن و قبح ذاتی: صفت فعل عاقل مختار 40
- 2 _ 6 _ حُسن و قبح ذاتی: صفت «ماهیّت کلّی فعل» 41
- 2 _ 7 _ اختلاف درجات عاقلان 45
- 2 _ 8 _ عقل کل: نبیّ مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم 48
- 2 _ 9 _ حُسن صدق و قبح کذب، ذاتی یا غیر ذاتی؟ 50
- الف ) دیدگاه اوّل: مستقلّات عقلیّه از مشهورات و آراء محموده اند. 51
- اشاره 51
- اشاره 51
- 2 _ 10 _ بررسی دو دیدگاه درباره مستقلّات عقلیّه 51
- نقد دیدگاه اول : 53
- اشاره 53
- شاهد اوّل: 55
- شاهد دوم: 56
- اشاره 56
- ب ) دیدگاه دوم: حُسن و قبح عقلی از امور اعتباری اند. 56
- نقد دیدگاه دوم: 59
- فصل 3: حجّیت عقل 62
- اشاره 62
- 3 _ 1 _ معنای حجّت و حجّیّت 63
- مقدّمه 63
- 3 _ 2 _ ذاتی بودن حجّیّت عقل 65
- 3 - 3 - 1 - عاقل: مخاطب امر و نهی و مشمول ثواب و عقاب خداوند 67
- 3 _ 3 - شواهد نقلی 67
- 3 _ 3 _ 2 _ عقل: شرع درونی و رسول حقّ 68
- 3 _ 3 _ 3 _ مداقّه در حساب، متناسب با عقول افراد 69
- 3 _ 4 _ ثواب و عقاب، متناسب با میزان عقل 70
- 3 _ 5 - عقل: معیار ارزش گذاری عبادت 73
- اشاره 75
- فصل 4: عقل و دین 75
- 4 _ 1 _ تعریف دین 76
- مقدّمه 76
- 4 _ 2 _ عقل: بیان تکوینی خداوند 79
- 4 _ 3 _ دینداری در حوزه مستقلّات و غیر مستقلّات عقلیه 82
- اشاره 82
- دینداری در غیرمستقلّات عقلیّه 83
- ب _ احکام مولوی (تأسیسی) 83
- اشاره 83
- الف _ احکام ارشادی (تأکیدی) 83
- توضیح قاعده ملازمه 84
- دو حجّت خداوند بر مردمان 85
- 4 _ 4 _ تعریف مستضعف 86
- 4 _ 5 - همسویی عقل و وحی 87
- 4 _ 6 _ اثبات حقّانیت حجّت خدا با عقل 95
- 4 - 7 - تلازم عقل و دینداری 97
- 4 _ 8 _ عقل: برترین نعمت الهی 100
- فصل 5: عقل و علم 102
- اشاره 102
- 5 _ 1 _ علم: نور هدایت 103
- 5 _ 2 _ منبع نور علم 104
- 5 _ 3 _ علم مطبوع و علم مسموع 106
- 5 _ 4 _ وجوب عقلی طلب علم 109
- 5 - 5 - امامت علم برای عقل 110
- 5 - 6 - شکوفایی عقل به نور علم 113
- 5 _ 7 _ عقل و حکمت 115
- اشاره 117
- فصل 6: نشانه های عقل 117
- مقدّمه 118
- 6 _ 1 _ ده خصلت؛ نشانه کمال عقل 120
- 6 _ 2 _ قناعت و عفّت، دو زینت عاقل 129
- 6 _ 3 _ مدارا با جهل جاهلان، دلیل عقل عاقلان 129
- 6 _ 4 _ دنیا و آخرت در نگاه عاقل 131
- اشاره 134
- فصل 7: حجاب های عقل 134
- اشاره 135
- 7 _ 1 _ حجاب هوی و شهوت 135
- مقدّمه 135
- انگیزه غلبه بر شهوت 137
- بحثی درباره «عشق» 138
- عفّت، راه غلبه بر شهوت 138
- آیا عشق قابل توصیه است؟ 148
- اشاره 150
- لفظ عشق در احادیث 150
- حدیث اوّل 151
- حدیث دوم 152
- 7 _ 2 _ حجاب غضب 153
- 7 _ 3 _ حجاب عُجب 156
- 7 _ 4 _ حجاب کبر 162
- 7 _ 5 _ حجاب همنشینی با جاهل 166
- 7 _ 6 _ حجاب دنیادوستی 167
- اشاره 167
- زهد در دنیا 171
- زهد: مولودِ یاد مرگ 172
- 7 _ 7 _ مستی های پنج گانه 173
- اشاره 177
- فصل 8: عوامل کمال و زوال عقل 177
- مقدّمه 178
- 8 _ 1 _ عوامل زوال عقل 179
- 8 _ 1 _ 1 _ گناه 179
- 8 _ 1 _ 2 _ خنده بسیار 180
- 8 _ 1 _ 4 _ خوردن بسیار 181
- 8 _ 2 _ عوامل کمال عقل 181
- 8 _ 1 _ 3 _ غلبه غفلت 181
- اشاره 181
- 8 _ 2 _ 1 _ افزایش سن و سیر تکاملی عقل 182
- 8 _ 2 _ 2 _ ادب 184
- 8 _ 2 _ 3 _ ذکر 188
- 8 _ 2 _ 5 _ تقوی 190
- 8 _ 2 _ 4 _ همنشینی با حکما 190
- 8 _ 2 _ 6 _ خوراکی ها و تقویت عقل 197
- 8 _ 3 _ درخواست از خداوند برای تکمیل عقل 198
- 8 _ 4 _ ظهور امام عصر علیه السلام و تکمیل عقول بندگان 199
- فهرست منابع 201
و شقاوت به طریق خیر و سعادت بپیوندد، امّا من _ با همه اعمال خیری که دارم _ فرجام کارم ختم به خیر نگردد.
کسی که خود را بنده نادار و عبد ذلیل خدا می داند، هماره هراسناک است از اینکه خدا لحظه ای او را به حال خود رها کند؛ نه اینکه به محض انجام یک کار خیر، توفیق الهی را فراموش کند و به خود امیدوارتر گردد. همواره باید این حقیقت را به یاد داشته باشیم که معیار، حال حاضر و نمود ظاهر افراد نیست، بلکه به تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام :
«مِلاکُ الأُمُورِ حُسْنُ الْخَواتِمِ»(1)
«ملاک کارها نیکی پایانهاست.»
ممکن است کسی امروز کافر باشد و مؤمن از دنیا برود؛ امّا آنکه امروز مؤمن است، فردا جز کفر به سرای دیگر نبرد. مؤمن در مواجهه با کافر، کفر او را نکوهش می کند و ایمان خود را از او بهتر می داند، امّا در عین حال حساب خود را از ایمانش جدا می داند و می اندیشد که مبادا ایمان من عاریه باشد و با دست خالی از دنیا بروم.(2) نتیجه آنکه در
عین بیزاری جستن از افعال ناشایست دیگران، همچنان نباید خود را بهتر از آنها بدانیم. دلیل دیگرِ قابل اشاره آنکه: ممکن است فرد گنهکار مورد مغفرت خدا قرار گیرد، ولی آنکه مطیع خداست، طاعاتش مقبول خداوند نیفتد و حتّی معاصی او مایه حبط اعمال نیکش شود.
بدین ترتیب، توضیح ده خصلت عاقل _ که عقل او به آنها تمام می گردد _ پایان م_ی پذیرد. در ادامه این فص_ل، ذیل چند عن_وان به نشانه های_ی دیگ_ر از عاق_ل اشاره
1- غررالحکم /ح 10922.
2- بنابر کتاب و سنّت، ایمان افراد بر دو نوع است: «مستقرّ» و «مستودع». ایمان «مستقر»، ایمانیاست ماندنی که تا پایان عمر همراه شخص می ماند. ایمان «مستودع» نزد صاحبش به ودیعه و عاریه است؛امّا تا هنگام مرگ نمی ماند. علاقمندان به بحث تفصیلی در این زمینه به کتاب «معرفت امام عصر علیه السلام »صص 252 _ 262 مراجعه نمایند.