پرتو خرد: (خلاصه کتاب عقل): تحریر درس گفتارهای دکتر سید محمد بنی هاشمی صفحه 13

صفحه 13

نیست که به هیچ مقدّمه ای نیاز نداشته باشد. بلکه چنانکه گفتیم، اکتسابی نبودن مدّنظر است. چه بسا درک قبح یک عمل، مبتنی بر مقدّمه ای غیرعقلی باشد؛ همچون معرفه اللّه در این مثال.(1)  امّا این نکته که نافرمانی خدا قبیح است، دیگر اکتسابی نیست و علم اوّل

به شمار می آید.

1 - 3 - تفاوت علم و عقل

عقل و علم، تفاوت وجدانی دارند. این تفاوت به متعلَّق هرکدام _ یعنی معلوم و معقول _ بازمی گردد. توضیح آنکه ما دو نوع معلوم داریم: نوع اوّل معلوم، یک حسن یا قبح ذاتی است. در این صورت آن معلوم را که به عقل دریافته ایم، معقول نیز می نامیم. در نوع دوم معلوم، حسن یا قبح عقلی (ذاتی) مطرح نیست. در این مورد، عنوان معقول بر معلوم ما صدق نمی کند. به عبارت دیگر، علم لابشرط از آن است که به یک حسن و قبح یا غیر آن دو تعلّق گیرد. پس عقل اخص از علم و زیرمحموعه ای از آن است؛ بنابراین هر معقولی معلوم است ولی هر معلومی معقول نمی باشد.

ویژگیِ دیگر معقولاتِ انسان، این است که از سنّ خاصّی برای او مطرح می شوند و مقارِن با مکشوف شدن آنها تکلیف رخ می نماید. تا پیش از آن، انسان در معرض بازخواست و کیفر نیست، امّا بعد از آن، انتظارات دیگران (حتّی خودش) از او متفاوت می شود. پس آن علمی عقل است که با آن، حساب خود را از افراد مجنون جدا می کنیم و وجدانآ می یابیم که در کودکی فاقد چنین فهم هایی بوده ایم. آن زمان کارهایی انجام می دادیم که اکنون با نظر به آنها، حُسن یا قبحشان را می یابیم و حتّی گاه از کرده خود پشیمان می شویم. جالب آنکه آن هنگام می فهمیده ایم چه می کنیم، امّا زشتیِ آن را درک نمی کردیم.

نکته ظریف در این جاست که بسیاری از دانش ها این ویژگی ها را ندارند، امّا


1- تبیین مقصود از غیر عقلی بودن معرفه اللّه، نیازمند بحثی جداگانه است.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه