پرتو خرد: (خلاصه کتاب عقل): تحریر درس گفتارهای دکتر سید محمد بنی هاشمی صفحه 130

صفحه 130

باشد.»(1)

امیرالمؤمنین علیه السلام نحوه رفتار با جاهل را چنین ترسیم می نمایند:

«برای عاقل سزاوار است که با جاهل همچون مخاطبه طبیب با مریض، رفتار کند.»(2)

می دانیم که «جاهل» در مقابل «عاقل» است. مخاطبه عاقل با جاهل باید از نوع مواجهه طبیب با مریض باشد. عاقل باید همچون طبیبی دلسوز و حاذق، جاهل را دردمند بداند و با آغوش باز او را بپذیرد، دردش را تشخیص دهد و صادقانه از سر دلسوزی درصدد درمان برآید. از همه مهم تر آنکه عاقل هرگز نباید به صِرف آنکه از درد جهل در امان است، به جاهل فخر بفروشد؛ همچنانکه هرگز ندیده ایم طبیبی به مریضی مباهات کند که تو فلان مرض را داری و من ندارم!

حتّی گاه ممکن است مریض، غافل از بیماری و درد خویش، به طبیبی دلسوز، جسارت و اهانت کند. در اینجا اگر کاری از طبیب ساخته نیست، برنمی آشوبد؛ بلکه پا را از سکوت فراتر نمی نهد. حکایت عاقل در برابر جهّال نیز چنین است :

«أَعْقَلُ النّاسِ مَنْ لا یَتَجاوَزُ الصَّمْتَ فی عُقُوبَهِ الْجُهّالِ.»(3)

«عاقل ترین مردم کسی است که در عقوبت جاهلان، از سکوت فراتر نمی رود.»

اکنون قصّه ای بشنویم از مالک اشتر، آن تربیت یافته مکتب علوی که مواعظ مولایش امیرالمؤمنین علیه السلام را در تحمّل جاهلان به جان خریده بود:

«مالک اشتر از بازاری می گذشت، در حالی که لباس و عمامه ای از کرباس بر تن داشت. یکی از مردم بازار، او را دید. ظاهر او را کوچک شمرد و چیزی به نشانه خوار شمردنش به طرف او پرتاب کرد. مالک گذشت و به او توجّهی


1- امالی شیخ صدوق (ره) / ص 20.
2- غررالحکم / ح 491.
3- غررالحکم / ح 390.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه