پرتو خرد: (خلاصه کتاب عقل): تحریر درس گفتارهای دکتر سید محمد بنی هاشمی صفحه 173

صفحه 173

7 _ 7 _ مستی های پنج گانه

کسی را که عقلش محجوب گشته، می توان بسان فردی مست دانست که عقل از کف داده است. امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند:

«یَنْبَغی لِلْعاقِلِ أَنْ یَحْتَرِسَ مِن سُکْرِ الْمالِ وَ سُکْرِ القُدْرَهِ وَ سُکْرِ الْعِلْمِ وَ سُکْرِ الْمَدْحِ وَ سُکْرِ الشَّبابِ، فَإِنَّ لکُلِّ ذلِکَ ریاحآ خَبیثَهً، تَسْلُبُ الْعَقْلَ وَ تَسْتَخِفُّ الْوَقارَ.»(1)

«سزاوار است که عاقل، از مستی مال، مستی قدرت، مستی علم، مستی مدح و مستی جوانی بپرهیزد. اینها رائحه های پلیدی دارند که عقل را می رباید و وقار را خوار می سازد.»

در توضیح این حدیث شریف، به چند نکته می توان توجّه کرد:

1 _  در این حدیث شریف، پنج عامل را مُسکِر (مست کننده) دانسته اند: مال، قدرت، علم، مدح، جوانی. این ها حجاب عقلند و مانع روشنگری آن می شوند. اساسآ خاصیت مُسکر، این است که عقل را از میان می برد. البتّه وقتی انسان، مقدّماتی را به اختیار فراهم آورد که به مستی می انجامد، نسبت به اعمالی که در حین مستی مرتکب می شود، مسؤول است و کیفر می بیند.

محجوب شدن عقل درجات دارد. هرقدر شدیدتر باشد، هوشیاری انسان نسبت به معقولات ضعیف تر می شود، تا آنجا که ممکن است به سلب کامل عقل بینجامد. این درجه شدید، «سُکر» نام دارد. امّا غالبآ پیش از آنکه شخص به این درجه برسد، با تنبیه ها و تذکارها، امید می رود که عقل او مقهور نشود و به مستی کامل نینجامد.

2 _ پیشتر درباره مال و کثرت آن _ که معمولا گناهانی را به همراه دارد _ سخن گفتیم. سُکری که از کثرت مال و دلبستگی به آن پدید می آید، انسان را از فهم بسیاری حقائق محروم می دارد. از این رو انسان عاقل مراقب است که به ورطه مال اندوزی نیفتد. فردِ


1- غررالحکم / ح 875.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه