پرتو خرد: (خلاصه کتاب عقل): تحریر درس گفتارهای دکتر سید محمد بنی هاشمی صفحه 20

صفحه 20

بررسی دو تعریف مشهور از عقل

1 _ عقل مُدرِک کلّیّات است.

یکی از تعاریف مشهور فلاسفه از عقل، آن است که عقل مُدرِک کلّیّات است.(1)

گویند: ادراک کلّیّات، مربوط به قوّه عاقله انسان است؛ در مقابلِ قوای حسّ و خیال که مُدرِک جزئیّات می باشند. در زمانی که محسوس نزد حاس حاضر باشد، حس کاربرد دارد. و آن هنگام که محسوس غائب است، خیال به کار می آید. البتّه وجود صورت ذهنی در هر سه مورد، مشترک گرفته می شود: صورت حسّی و صورت خیالی (در مورد جزئیّات) و صورت عقلی (درباره کلّیّات). سپس گفته می شود که آنچه انسان را از حیوان جدا می کند، همین ادراک کلّیّات است یعنی حیوان از ادراک کلّیّات ناتوان است. با این تعریف، فهم عقلانی مساوی با ادراک مفاهیم کلّی است، که آن هم چیزی جز یک تصوّر ذهنی از کلّیّات نیست.

حال ببینیم که آیا بر مبنای وجدان می توان این بیان را به عنوان تعریف عقل پذیرفت؟ در پاسخ، ابتدا باید دید که منظور از ادراک کلّیّات چیست؟ اگر مقصود این باشد که عاقل می تواند مفاهیم کلّی را تصوّر کند و تأکید بر «تصوّر» باشد، می گوییم این نشانه عاقل بودن نیست. چرا؟ چون صِرف تصوّر کردن، اگرچه تصوّر کلّی باشد، نشانه عالم بودن نیست، چه رسد به عاقل بودن. این جا هم به تعریف علم بازمی گردیم و می پرسیم که علم چه زمانی حاصل می شود؟ علم تنها وقتی محقّق می شود که انکشاف و وجدان واقعیّتی در کار باشد و نیز تصوّر، عین انکشاف نیست و نتیجه ضروری تصوّر نیز، کشف از واقع نمی باشد.(2)  چون چنین است، پس تصوّر علم نیست. و چون علم نیست،

به طریق اولی عقل هم نخواهد بود. به تعبیر دیگر، اینکه تصوّراتی در ذهن من موجود است، دلیل آن نمی شود که واقعیّاتی هم برای من مکشوف شده باشد. زیرا ممکن است


1- اسفار اربعه / ج 3 / ص 360 تا 362 و شرح منظومه سبزواری / ص 89.
2- برای اثبات این مدّعا به کتاب عقل، دفتر اوّل، ویژگی دوم علم مراجعه کنید.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه