پرتو خرد: (خلاصه کتاب عقل): تحریر درس گفتارهای دکتر سید محمد بنی هاشمی صفحه 66

صفحه 66

در توضیح حجّیّت ذاتی عقل به این مثال توجّه کنید:

فرض کنید در محکمه عدالت به کسی که مرتکب ظلمی شده است بگویند: «آیا قبح کار خود را می فهمی؟» و او پاسخ مثبت دهد. آنگاه چنین شخصی بپرسد: «به چه دلیل نباید این قبیح را مرتکب شوم؟» و مدّعی شود که دلیل آن را نمی داند. این سخن و ادّعای او، مورد قبولِ هیچ عاقلی نیست. عُقلا به او می گویند که اگر تو عقل داری و قبح ظلم را می یابی، این مطلب را نیز باید بفهمی که نباید مرتکب ظلمی شوی وگرنه مستحقّ کیفر هستی. به طور کلّی، فهم عاقل از قبح عقلی ذاتی، به گونه ای است که او به همراه یافتنِ آن قبح، این مطلب را نیز می یابد که نباید مرتکب قبیح شد. این از خواصّ نور عقل و مکشوفات آن است.

برای وجوب التزام و عمل به کشف عقلی، بیرون از خود عقل و کشف آن، دلیلی دیگر نمی توان ارائه کرد. زیرا که این وجوب از بدیهیّات است و با منکر بدیهی، بیش از این نمی توان بحثی داشت. این ناتوانی، البتّه نشانه ضعف مطلب نیست، بلکه قوّت بحث را می رساند. اگر چیزی آنچنان بدیهی و واضح باشد که روشنی اش به خودش باشد («ظاهر بذاته» باشد)، دیگر نیازمند دلیل دیگری نیست و نباید باشد؛ عقل نیز چنین است.

همه بحث ها درباره عقل و نقض و ابرام هایی که در این وادی انجام می دهیم، برخاسته از حجّیّت ذاتی عقل است. دلیل امکان رسیدن به تفاهم نیز همین است که همگی عاقلیم و عقل هم برای حجّیّت خود کافی است. با عقل، حسن و قبح ها را درمی یابیم و مطابق آن قضاوت می کنیم و ... . اساس و پایه همه بایدها نهایتآ به عقل برمی گردد. پایه بودن عقل به خودی خود موجّه است و با رأی گیری از عقلا حاصل نمی شود. مستقلّات عقلیه حقایقی هستند که همه عاقلان، آن را _ به صورت مستقلّ از شرع و از یکدیگر _ می فهمند.

اگر کسی تشکیک کند که ممکن است شما یکی از مستقلّات را قبیح بدانید امّا دیگری آن را قبیح نشمارد، چنین شخصی بدیهیّات عقلی را انکار کرده است. بدیهی عقلی، پایه و اساس همه  احکام است و انکار آن به انکار خود عقل می انجامد. بداهت بدیهی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه