جایگاه عقلانیت در اسلام صفحه 108

صفحه 108

1. آرزوهای طولانی

آرزوهای دور و دراز آن چنان انسان را به خود مشغول می کند که همه ذهن او را اشغال کرده و اجازه فکر کردن به چیز دیگر را نمی دهد. مثلا یک انسان مجرّد بی خانه با خود می گوید: «اگر خداوند یک منزل مسکونی صد متری با یک اتاق خواب، روزی ام کند دیگر چیزی نمی خواهم». خداوند حاجتش را برآورده می کند، امّا او به آن مقدار قناعت نمی کند و با خود می گوید: «از سعادت مرد این است که خانه ای وسیع داشته باشد (مِنْ سَعادَهِ الْمَرْءِ اَنْ یَتَّسِعَ مَنْزِلُهُ) (1) اگر خانه ای

500 متری نصیبم شود قطعآ سعادتمند خواهم شد». ازقضا خداوند این آرزویش را نیز برآورده می کند. امّا او قانع نشده و با خود می گوید: «خیالم از خانه مسکونی راحت شد، امّا برای تفریح و رفع خستگی در یک منطقه خوش آب وهوا، به یک ویلا نیاز دارم». اگر این آرزو هم برآورده شود، آخرین آرزو نخواهد بود، زیرا با خود خواهد گفت: «فاصله منزل مسکونی تا ویلا را چگونه طی کنم؟ به یک وسیله سواری مطمئن و تندرو نیاز دارم» و برای تهیه آن تمام فکر وذکرش مشغول می شود و فرصتی برای اندیشیدن نخواهد داشت، چراکه آرزوهای طولانی، نامحدود هستند.

به قول شاعر:

هفت اقلیم ار بگیرد پادشاه همچنان در بند اقلیمی دگر (2)

خلاصه این که آرزوهای نامحدود اجازه درست فکر کردن را به انسان نمی دهد و عقل را نابود می کند.


1- بحارالانوار، ج 76، ص 152، ح 22.
2- این شعر مطابق آنچه در ذیل واژه «اقلیم» لغت نامه دهخدا نقل شده، از شاعر پرآوازه ایران، سعدی شیرازیاست. البتّه مصراع اوّل این شعر، که در حکایت سوم از باب اوّل (سیرت پادشاهان) گلستان سعدی نقل شدهبا آنچه در متن آمده کمی متفاوت است. شعر مذکور به طور کامل به شرح زیر است:نیم نانی گر خورد مرد خدابذل درویشان کند نیمی دگرملک اقلیمی بگیرد پادشاههمچنان در بند اقلیمی دگر
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه