- مقدّمه 1
- موقعیّت علمی هشام بن حکم 3
- حدیث هشام بن حکم 3
- موضوع و اهمیّت روایت 4
- فراز اوّل: بشارت به عاقلان 5
- 1. آزادی بیان 5
- اشاره 5
- 4. جایگاه عقل 6
- 2. هدایت تشریعی و تکوینی 6
- 3. مطالعه کتب مشکوک! 6
- اشاره 6
- اوج شکوفایی عقل 7
- اشاره 9
- فراز دوم: راه های خداشناسی 9
- نشانه های شش گانه! 10
- 1. آفرینش آسمان و زمین 10
- اشاره 10
- 2. شب و روز 11
- 3. کشتی های موجود بر صفحه اقیانوس ها 11
- 4. باران های پربرکت 12
- 5. وزش بادها 13
- 6. ابرهای تحت فرمان 13
- آیه اوّل: آیه تسخیر 14
- اشاره 14
- اشاره 14
- فراز سوم: برهان نظم 14
- چگونگی تسخیر! 15
- آیه دوم: آفرینش شگفت انگیز جنین 16
- آیه سوم: سه موهبت بزرگ 17
- اشاره 17
- موهبت اوّل: نور 18
- موهبت سوم: هوا 19
- موهبت دوم: آب 19
- آیه چهارم: جلوه ای از معاد 20
- آیه پنجم: نشانه های عظمت پروردگار 21
- اشاره 24
- آیه ششم: رعد و برق 24
- مخاطبان قرآن 25
- یکی دیگر از نشانه های خدا 25
- اشاره 25
- 1. چگونگی تولید رعد و برق 25
- 2. خدمات مهم برق 26
- 3. برق، آیتی الهی 26
- آیه هفتم: فرمان های پنج گانه 27
- مصلحت و مفسده احکام الهی 27
- اشاره 27
- تفسیر اجمالی آیه 28
- آیه هشتم: دلیلی دیگر بر بطلان شرک 30
- 1. نظام برده داری در جهان و اسلام 30
- اشاره 30
- 2. گستره شرک و بت پرستی 31
- ترسیمی از قُبح شرک 32
- توحید، اصلی ترین مسئله در هر زمان 33
- نقش تعقّل و اندیشه 33
- ترسیمی از دنیا! 35
- اشاره 35
- فراز چهارم: راه رسیدن به سعادت در جهان آخرت 35
- شباهت بازی های کودکان با امور دنیایی 36
- تصویری دیگر از دنیا 38
- فراز پنجم: هشدار به بی خردان 40
- اشاره 40
- مجازات همجنس بازی 41
- بلاهای بزرگ عصر ما 42
- اشاره 44
- فراز ششم: عقل و علم 44
- عنکبوت 45
- تکیه گاه، فقط خدا باشد 45
- توحید افعالی 46
- چه کسی مثال ها را می فهمد؟ 46
- راه و رسم نیاکان! 48
- آیه اوّل: تقلید بی جا 48
- فراز هفتم: مذمّت بی خردان 48
- اشاره 48
- اشاره 48
- انواع تقلید 49
- اشاره 51
- آیه دوم: آلودگان به دنیا 51
- ابزار شناخت 52
- آیه سوم: حجاب معرفت 52
- آیه چهارم: انسان نماهای پست تر از حیوان 53
- اشاره 53
- علل انحطاط 53
- اشاره 54
- آیه پنجم: پراکندگی، ثمره بی فکری 54
- مسلمانان عصر ما! 55
- آیه ششم: خودفراموشی 56
- اشاره 58
- فراز هشتم: مذمّت اکثریّت! 58
- چرا اکثریّت، نفی شده است؟ 59
- مغالطه ای آشکار 60
- مفاسد حکومت اکثریّت بی ایمان 60
- اشاره 62
- فراز نهم: اقلیّت سالم 62
- آیه دوم: دوستان وفادار کم هستند 63
- آیه اوّل: بندگان شاکر 63
- آیه چهارم: مؤمنان اندک، امّا راستین 64
- آیه سوم: مؤمن آل فرعون 64
- آیه دوم: بی خردان 66
- اکثریّت ناصالح 66
- اشاره 66
- آیه اوّل: جاهلان 66
- حکومت اکثریّت! 67
- آیه سوم: بی ادراکان 67
- فراز دهم: اولوا الباب 69
- اشاره 69
- 1. معنای حکمت 71
- اشاره 71
- آیه اوّل: حکمت 71
- اولوا الباب کیانند؟ 71
- 2. تفسیر «من یشاء» 72
- 3. خیر کثیر چیست؟ 72
- آیه دوم: راسخان در علم 72
- آیه سوم: آیات الهی در آسمان و زمین 73
- آیه چهارم: بینایان و نابینایان 73
- آیه پنجم: عالمان و جاهلان مساوی نیستند 74
- آیه ششم: تدبّر در آیات قرآن 75
- آیه هشتم: پیوسته تذکّر بده 77
- آیه هفتم: هدایت و تذکّر 77
- فراز یازدهم: فهم و عقل 78
- اشاره 78
- آیه اوّل: سرگذشت پیشینیان، مایه عبرت 78
- آیه دوم: حکمت لقمان 80
- راه دست یافتن به جایگاه بالاتر عقل 81
- فراز دوازدهم: تواضع در برابر حق 81
- اشاره 81
- موانع رسیدن به حق 82
- موضع گیری های مختلف در برابر حق 84
- تصویری گویا از دنیا 85
- کشتی نجات لقمان 87
- طوفان های جهان معاصر 87
- اشاره 87
- 1. طوفان مفاسد اخلاقی 88
- 2. طوفان مشکلات اقتصادی 88
- 3. طوفان جنگ ها و درگیری ها 88
- فراز سیزدهم: نشانه عقل 89
- اشاره 89
- تفکّر، در قرآن 89
- تفکّر، در روایات 90
- نشانه تفکّر 91
- نمونه ای از متفکّران 92
- اشاره 94
- هدف از بعثت انبیا 94
- فراز چهاردهم: شناخت خردمندانه 94
- گوهر گران بهای عقل 95
- ثمرات سه گانه فعّال سازی عقل 95
- اشاره 99
- فراز پانزدهم: حجّت ظاهری و باطنی 99
- قاعده لطف 99
- 1. هماهنگی تکوین و تشریع 100
- 2. اقسام قوانین تشریع و تکوین 100
- 3. چراغ های هدایت 101
- نشانه اوّل: شکر نعمت 103
- اشاره 103
- فراز شانزدهم: ویژگی های عقل 103
- نشانه دوم: شکیبایی در برابر محرمات 106
- فراز هفدهم: آفات عقل 107
- اشاره 107
- 1. آرزوهای طولانی 108
- 3. شهوات نفسانی 109
- 2. فضول الکلام 109
- اشاره 112
- فراز هجدهم: آفات رشد اعمال 112
- معنای زکات 112
- آفت اوّل: هوای نفس 113
- چند روایت درباره هوای نفس 114
- آفت دوم: از کار انداختن عقل 114
- احساس تنهایی چرا؟ 117
- فراز نوزدهم: چاره تنهایی 117
- اشاره 117
- هجرت به کشورهای خارج 119
- فراز بیستم: روابط هفت گانه 121
- اشاره 121
- افراط و تفریط، ممنوع 122
- اشاره 124
- فراز بیست و یکم: معیار قبولی اعمال 124
- کیفیّت یا کمیّت؟ 124
- کیفیّت، مقدّم است 126
- تجارتخانه دنیا 128
- اشاره 128
- فراز بیست و دوم: تجارت پرسود 128
- حکمت در قرآن 129
- حکمت چیست؟ 130
- اشاره 132
- انواع مواهب و نعمت های دنیا 132
- فراز بیست و سوم: نشانه دیگری برای عاقلان 132
- جنون ثروت اندوزی 133
- فراز بیست و چهارم: نگاه عاقلان به دنیا و آخرت 136
- مشکلات دنیا 136
- اشاره 136
- مشکلات رسیدن به آخرت 137
- پاک زیستن در عصر ناپاکی ها! 138
- حقیقت زهد 140
- فراز بیست و پنجم: زاهدان دنیا و راغبان آخرت 140
- اشاره 140
- اضطراب و نگرانی ها 142
- طالب و مطلوب 143
- غنای ظاهری و باطنی 144
- اشاره 144
- فراز بیست و ششم: فایده عقل کامل 144
- فراز بیست و هفتم: عامل استمرار هدایت 147
- اشاره 147
- عاقبت به خیری 148
- فراز بیست و هشتم: برترین عبادت 150
- فراز بیست و نهم: عاقل دروغ نمی گوید 154
- اشاره 154
- قبح و زشتی دروغ 154
- راز اهمیّت فراوان صداقت 156
- رابطه عقل با صداقت و جهل با دروغ 158
- فراز سی ام: عقل و دین و شخصیّت 159
- 1. رابطه دین و شخصیّت 159
- اشاره 159
- 2. رابطه عقل و شخصیّت 160
- 3. ارزشمندترین انسان ها 160
- 4. بهای انسان 162
- فراز سی و یکم/ بخش اوّل: نشانه های سه گانه عاقل 164
- اشاره 164
- استناد به کلمات اولیا و معصومان علیهم السلام 164
- عقل نظری و عملی 165
- نشانه های عاقل 165
- مشکلات عصر ما 166
- آثار وضعی اعمال 167
- اشاره 169
- فراز سی و یکم/ بخش دوم: صفات صدرنشینان 169
- منظور از صدر مجلس چیست؟ 169
- مدیریّت در اسلام 170
- شرایط مدیریت در قرآن 170
- سخنی از امام مجتبی علیه السلام 172
- فراز سی و یکم/ بخش سوم: اندرزهای امام سجاد علیه السلام 174
- اشاره 174
- 1. همنشینی با نیکان 174
- 3. پیروی از حکمرانان عادل 175
- 2. مطالعه زندگی دانشمندان 175
- 4. بهره گیری صحیح از دارایی ها 176
- 5. مشاور خوب بودن 177
- 6. خودداری از آزار دیگران 178
- اشاره 179
- استفاده بهینه از امکانات محدود 179
- فراز سی و دوم: سفارشات پایانی 179
- اختلاف سطح خردها 181
- فلسفه اختلاف روایات 182
نجات است، همان گونه که حضرت علی علیه السلام فرمود:
«مُتَعَلِّمٌ عَلی سَبِیلِ نَجاهٍ؛ دانش طلبانی که در راه نجات، به دنبال تحصیل علمند». (1)
متعلّم و شاگرد در مسیر هدایت، دست در دست عالم فرزانه ای می نهد وهمچون ماه که از خورشید نور می گیرد، در پناه نور دانش عالم، هدایت می شود.
خلاصه این که تقلید بر چهار قسم است، سه قسم آن قبیح و ناپسند و تنها یک قسم، یعنی تقلید جاهل از عالم، مشروع و مجاز است و این مطلب طبیعی است که هر کاری کارشناسی شود و نظر کارشناس، مبنای کار قرار گیرد.
دین هم کارشناس دارد، مجتهدان و مراجع تقلید، کارشناسان مسائل دینی هستند و کسانی که از مسائل دینی اطّلاع کافی و لازم ندارند باید از کارشناسان دینی پیروی کنند.
بعضی از جوانان می پرسند: ما نمی خواهیم تقلید کنیم، بلکه می خواهیم به علم خود عمل نماییم. آیا این کار ممکن است؟
در پاسخ می گوییم: این کار اشکالی ندارد، مشروط بر این که علوم حوزوی، نظیر صرف و نحو و منطق و بیان و بلاغت و فقه و اصول فقه و رجال و درایه وحدیث و مانند آن را در حدّی که در هریک از این علوم صاحب نظر شوید، بخوانید و قدرت استنباط احکام شرعیّه را از منابع اسلامی (قرآن و حدیث وعقل و اجماع) پیدا کنید، سپس به علم و فتوای خود عمل نمایید.
امّا کسانی که این مسیر سخت را (که به تعبیر شیخ انصاری؛ از جهاد در راه خدا مشکل تر است) (2) طی نکرده اند و حتّی قادر بر ترجمه صحیح یک روایت
وبررسی متن و سند آن نیستند، چاره ای ندارند جز پیروی از کسانی که این مسیر را رفته اند.
1- نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 147 .
2- فرائد الاصول، ج 1، ص 493 .