عقل و ایمان از دیدگاه ابن رشد، صدرالمتالهین شیرازی و ایمانوئل کانت صفحه 120

صفحه 120

سنخیت و مناسبتی در میان سلسله مراتب ایمان قائل نیست. کسانی که با موازین منطقی و مبانی فلسفی آشنایی دارند به خوبی می دانند که با انکار هرگونه سنخیت و مناسبت در میان مراتب وجود و مراتب ایمان، دیگر نمی توان از وحدت حقیقی سخن به میان آورد. بنابراین کسانی که در تفسیر فلسفه ابن رشد از اعتقاد او به حقیقت مزدوج یا دوگانه سخن می گویند، از راه راست و درست بیرون نرفته اند.

اتصال یا انفصال عقل و ایمان

آرای ابن رشد در این مسئله چنان پراکنده و متفاوت است که زینب خضیری که آثار متعددی در فلسفه ابن رشد به نگارش درآورده، می گوید: «ابن رشد سعی در جدایی و انفصال دین و فلسفه دارد». (1) این نظریه گرچه بسیار بعید به نظر می رسد، ولی طرفداران متعددی از آن حمایت می کنند. ابن رشد این سؤال را مطرح کرد که آیا شریعت راهی برای رسیدن به حکمت است یا آن که حکمت راهی برای رسیدن به شریعت است؟ زکی نجیب محمود معتقد است که ابن رشد فلسفه، را راه رسیدن به شریعت می دانست. (2) و دکتر حمانه بخاری می گوید: ابن رشد دین را راهی برای رسیدن به فلسفه می دانست. (3) ولی با مراجعه به آثار ابن رشد معلوم می شود که وی معتقد بوده که هر کدام از دین و فلسفه حق است و حق با حق تضاد ندارد. هدف حکمت، شناخت و معرفت است و هدف دین، معرفت عمل. بین حکمت و شریعت تضادی نیست.


1- (1) . زینب محمود خضیری، مشروع ابن رشد الإسلامی، ابن رشد فیلسوف الشرق و الغرب، ص157؛ محمد عابد جابری، ابن رشد سیره و فکر، ص 85.
2- (2) . زکی نجیب محمود، المنطق الوضعی، ص27.
3- (3) . حمانه بخاری، ماذا یمکن ان نستفیده من ابن رشد الیوم، ابن رشد فیلسوف الشرق و الغرب، ص718.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه