عقل و ایمان از دیدگاه ابن رشد، صدرالمتالهین شیرازی و ایمانوئل کانت صفحه 199

صفحه 199

او را شیخ الشیوخ می دانند. البته با او مخالفت هم می کنند، لیکن برای براندازی نیست بلکه برای اصلاح است.

فلسفه کانت به مثابه تلاقی دو جریان

فلسفه کانت که نقطه تلاقی فلسفه های عقلی مذهب و تجربه گرا در غرب است، بیش از آنکه نوعی ژرف کاوی متافیزیکی باشد، معطوف به ارزیابی و سنجش حدود توانایی و ناتوانی قدرت ادراک آدمی است. کانت بر این باور است که ذهن آدمی فقط قادر بر ادراک امور زمان دار و مکان دار است و به تعبیری دیگر ذهن آدمی با پوشاندن لباس مکان و زمان بر تن داده های حسی که از بیرون اخذ می شود فعالیت ادراکی خود را انجام می دهد و بر این اساس فقط می تواند ظواهر و پدیدارها را ادراک کند و از ادراک ذوات یا نومن ها عاجز است. در همین راستا از آن جا که مفاهیمی هم چون خدا، اختیار آدمی و خلود نفس از جمله مسائل جدلی الطرفین هستند، یعنی می توان هم بر اثبات و هم انکار آنها، برهان اقامه کرد، اثبات آنها از طریق عقل نظری ممکن نیست و از راه عقل عملی یا همان اخلاق باید به اثبات این حقائق پرداخت.

کانت از جمله فیلسوفانی است که کوشیده است تا بر پایه بینش های فلسفی و اصول فکری خود یک نظام جامع فلسفی تأسیس کند. فلسفه او شامل معرفت شناسی، مابعدالطبیعه به معنای عام کلمه، فلسفه اخلاق، زیبایی شناسی و فلسفه هنر، فلسفه دین، فلسفه علم، تعلیم و تربیت، فلسفه سیاسی و برخی مباحث فلسفی دیگر است.

می دانیم که کانت، نیل به مقاصد الهیات به معنی الاخص، یعنی اثبات حقایقی از قبیل وجود خدا و خلود نفس و اختیار را از طریق

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه