عقل کلید گنج سعادت صفحه 165

صفحه 165

انسان غافل بخواهد یا نخواهدموجودی افراطی است؛یعنی از حال تعادل بیرون است.به طور افراطی به بدنش می رسد،ولی به روحش رسیدگی نمی کند؛به ظرف می رسد،ولی به آنچه درون ظرف است و دارد می گندد و از بین می رود توجهی ندارد؛ظرف را سفید و آن را نقاشی و تزیین می کند،در حالی که روح و عقلش در این ظرف دارد می گندد و تباه می شود.

«کَذلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ».

به همین سبب،کم کم تمام محتویات این ظرف نجس می شود.این فرمایش خداوند است.آدمی که غافل است و بر اثر غفلت افراط می کند و با تمام وجود دارد برای ساماندهی این بدن خالی تلاش می کند و توجه به هیچ ناحیه و بعد دیگری از نواحی و ابعاد وجود خود ندارد.

گام به گام از انسانیت خود فاصله می گیرد.

سخن یوسف به زلیخا

روزی،زلیخا به یوسف گفت:چه چشم های زیبایی داری!گفت:با چشم عقلت به زیبایی هایی نگاه کن که دائمی است،چون به زودی این چشم ها در خاک قبر خالی می شود و تنها حدقه بد شکلی از آن به جا می ماند.صورت و مو و ابرو و همه زیبایی های تو نیز محکوم به همین قانون است.این قیافه را به زودی از من و تو می گیرند.پس،به سرمایه هایی نظر کن که دائمی است و منبع واقعیات و خیرات است. 8

به قول شاعر:

تا سگ نفس تو گرگ شیر شکار است شیر تو دائم ز بیم گرگ نزار است

تا که نزار است شیر و گرگ تو فربه گرگ تو را به ز صید شیر چه کار است

عقل گرفتم چو شیر و جهل چو مور،آه! شیر یکی،مور بیشتر ز هزار است

آتش شهوت به آب طاعت بنشان ورنه تنت مستحق سوزش نار است

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه