عقل کلید گنج سعادت صفحه 311

صفحه 311

به راستی،چه بدن هایی که لیاقت یک لنگ معمولی را هم ندارند،اما لنگ دویست تومانی می بندند؟چه بدن هایی که لیاقت دوچرخه را هم ندارند،اما در ماشین سی میلیون تومانی می نشینند!ای کاش،روزی ارزش های واقعی برای مردم روشن شود!

وقتی کار پیرمرد تمام شد،بی خبر از همه جا بلند شد تا به خزینه برود که مأمورها او را دیدند و به سمتش دویدند.امیر تیمور پرسید:چه خبر است؟گفتند:ما حمام را قرق کردیم،اما این پیرمرد را ندیدیم.گفت:

رهایش کنید،این پیرمرد که نمی تواند ما را ترور کند!بعد،رو به او کرد و گفت:بیا جلو!پیرمرد بدون این که بترسد و خودش را ببازد جلو رفت.

انسان این طور است:وقتی ارزش خودش را بفهمد با بزرگ ترین فرد عالم هم که روبه رو بشود،ترسی ندارد.تیمور پرسید:پیرمرد،مرا شناختی؟گفت:بله.گفت:قیمت لنگ را مرا می دانی؟گفت:بله.گفت:

قیمت خودم را چه؟گفت:بله،گفت:به نظر تو،تیمور جهان گشا چند می ارزد؟پیرمرد گفت:دویست تومان!گفت:بی معرفت،فقط لنگم دویست تومان ارزش دارد!گفت:من هم با لنگت حساب کردم!

به واقع،چقدر دل انسان برای این دسته از مخلوقات خدا که ارزش خود را نمی دانند می سوزد!آن ها به بحرانی دچار شده اند که از آن خلاصی ندارند و ارزششان آن قدر پایین آمده که قیمتشان قیمت همان لباسی است که به تن دارند یا ماشینی است که بر آن سوار هستند.

ب.کرامت

فیض دوم کرامت است:

«وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلاً» 32

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه