- سخن ناشر 1
- درباره این کتاب 2
- الگو گرفتن از الگوها 2
- شاءن نزول 4
- محمد(ص)، معلم توحید 5
- رسالت جهانی پیامبر 6
- درسی برای زندگی 7
- تعهد در برابر فرصتها 10
- تعهد علم و دانش 12
- غرور علمی 14
- خسارت علم بدون عمل 15
- سیمای پرهیزکاران 17
- راز برتری 20
- دو مرز بی نهایت 23
- گذرگاه جاودانگی آخرت 25
- غرور، آفت نیکی 29
- زهد از دیدگاه محمّد (ص) 30
- باز هم دنیا 32
- آزادگی در سایه زهد 34
- ساده زیستی 35
- دلهای روشن 38
- دلهای خائف 40
- عبرت از مرگ 41
- تلخی حق 42
- محاسبه نفس 43
- شلیک بی خشاب 45
- مایه فخر خداوند 47
- زمینهای شاهد 48
- سرمایه جوانی 50
- مراقبت زبان و بیان 51
- اَدب مسجد رفتن 52
- تقوا، ملاک قبول عمل 55
- (وَرع)، نیروی بازدارنده از گناه 56
- تقوا و توکّل 58
- معامله با خدا 59
- چند پند سودمند 60
- ما درون را بنگریم و... 61
- دوزخیان زبان 64
- غیبت یا تهمت؟ 66
- دفاع زبانی 68
- هیزم کش دوزخ 68
- قهر و آشتی 70
- کبر، بیماری روح 71
- مرفّهین بی درد 73
- راز رستگاری 75
- فرهنگ ابراهیمی 78
- حکمت های موسوی 79
- وصایای پیامبرانه 81
- پی نوشت ها 85
- 1تا 43 85
- 44تا77 93
(چه خوب، ای ابوذر!
(تو از مایی. تو از خانواده مایی، و تو را سفارش می کنم که آن را خوب فراگیری، وصیت و توصیه ای که در بردارنده تمام راهها و روشهای خیر و خوبی است. اگر آن را بیاموزی و پاسدارش باشی؛ به منزله دو بالی خواهد بود که تو را در پرواز مدد کند...)
محمد(ص)، معلم توحید
از اینجا، سخنان پیامبر به ابوذر شروع می شود.رسول خدا، شاگردی ممتاز و گوشی پندنیوش و قلبی آگاه را در پیش و رو به رو دارد و می داند که پیام و سخنش بر دل خداشناس خواهد نشست.می داند که نصیحت و توصیه هایش، تباه نخواهد شد و هدر نخواهد رفت.
محمد (ص) و ابوذر، رو به روی هم اند. رسول خدا سخن می گوید (ابوذر)، گوش جان را به این چشمه سار زلال معرفت و تعلیم گشوده است.
پیامبر، سخن را از (خدا) آغاز می کند:
ای ابوذر!
خدا را آنگونه عبادت کن که گویا او را می بینی.
اگر تو او را نمی بینی، او تو را می بیند.
بدان که سرآغاز عبادت و خداپرستی، (معرفت) و