سر و کار شما را با کسانی انداخته که دستشان و جیبشان بیش از همه افراد عالم، پر است.
برای این جای روایت که می خواهم آن را برای شما نقل کنم، من کف پای ابوذر را می بوسم. ابوذر که اصرار غلام های عثمان را دید و نمی خواست دروغ ولو مصلحت آمیز بگوید، به آن ها گفت: بروید به عثمان بگویید که در حق من اشتباه کردی. اشتباهت هم این بود که فکر کردی من فقیرم و تهیدست و برای همین این دویست دینار را برای من فرستادی. به عثمان بگو، هیچ کسی فعلاً سرمایه من را در این عالم ندارد، و گفت: «فَمَا أَصْنَعُ بِهَذِهِ الدَّنَانِیرِ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی یَعْلَمَ اللَّهُ وَ أَنِّی لَا أَقْدِرُ عَلَی قَلِیلٍ وَ لَا کَثِیرٍ وَ لَقَدْ أَصْبَحْتُ غَنِیّاً بِوَلَایَهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ عِتْرَتِهِ الْهَادِینَ الْمَهْدِیِّینَ الرَّاضِینَ الْمَرْضِیِّینَ الَّذِینَ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ