برخوردهای مسالمت آمیز پیامبر (ص)با یهود صفحه 1

صفحه 1

پیشگفتار

درباره صلح نامه پیامبر(ص) و یهود مدینه هر چه سخن گفته می شود منحصر به پیمانی است که به ((موادعه یهود)) شهرت یافته است. لیکن در این مقاله قرار داد دیگری که تنها در کتاب ((اعلام الوری)) آمده است به عنوان پیمان اصلی میان پیامبر(ص) و یهود معرفی می گردد و دلایل و شواهدی بر درستی آن متن ارائه می شود. هم چنین این نتیجه به دست آمده که پیمان نامه مشهور, مربوط به یهودیان انصار است و به علاوه, آن مجموعه ای از چند قرارداد است نه یک قرارداد.بخش دوم این نوشتار به بررسی یکی از سریه های زمان پیامبر(ص) پرداخته و چنین نتیجه گرفته است که این حرکت برخلاف آن چه شهرت یافته سریه نیست, بلکه حرکتی سیاسی است که از سوی رسول خدا(ص) به منظور صلح با یهود خیبر انجام شده است. هر چند پایان این حرکت به درگیری کشیده شده است.

مقدمه

پیامبر اکرم(ص) پس از هجرت به مدینه, برخوردهای گوناگونی با یهودیان این شهر داشته که از این میان, جنگ های آن حضرت با بنی قینقاع, بنی نضیر, بنی قریظه و خیبر شهرت یافته است. هم چنین آن حضرت سریه هایی را برای کشتن برخی چهره های مفسد یهودی اعزام نموده اند, لیکن درباره برخوردهای مسالمتآمیز میان رسول خدا و یهودیان کمتر سخن به میان آمده است. در این جا دو مورد مهم از این برخوردها بررسی می گردد: یکی انعقاد قرارداد صلح میان آن حضرت و گروه های یهودی مدینه و دیگری تلاش ایشان برای برقراری صلح با یهود خیبر پیش از جنگ با خیبریان, هرچند این تلاش به نتیجه نرسیده است.منابع اصلی این تحقیق عبارت اند از دو کتاب ((السیره النبویه)) و ((المغازی)). السیره النبویه که به سیره ابن هشام شهرت دارد در واقع سیره ابن اسحاق است که عبدالملک بن هشام (متوفای 213ق) آن را جمعآوری کرده و گاه از آن کاسته و گاه مطالبی را برآن افزوده است. محمدبن اسحاق (متوفای 150ق) قدیمی ترین سیره نویسی است که روایات او در تاریخ اسلام جایگاه ویژه ای دارد. او کارهای پراکنده پیش از خود را جمع کرده و سیره منظمی را به دست داده است. با وجود آن همه مطالبی که این مورخ درباره روابط پیامبر(ص) و یهود آورده, از پیمان آن حضرت با سه گروه یهودی مدینه سخنی به میان نیاورده است, بلکه گزارش او از پیمان عمومی به گونه ای است که مورخان بعدی, گروه های اصلی یهود را هم در این قرار داد سهیم دانسته اند و به نظر می رسد این توهم ناشی از واژه هایی است که ابن اسحاق در این گزارش به کار برده است.درباره وثاقت ابن اسحاق اختلاف نظر فراوان است اما به نظر می رسد پذیرش گزارش های او از سوی مورخان بعدی شاهدی بر وثاقت او باشد. گذشته از این, در بررسی های تاریخی به آسانی نمی توان گفته های ابن اسحاق را که با قراین و شواهدی قابل تإیید است, رد کرد, زیرا در این صورت بیشتر اطلاعات تاریخی صدر اسلام با مشکل روبه رو خواهد شد, البته این سخن بدان معنا نیست که هر نقل مشکوکی را هم بپذیریم. در این نوشتار هم چنین از اضافات ابن هشام استفاده های زیادی شده است.منبع دیگر (المغازی) از محمدبن عمر واقدی (متوفای 207ق) است. او تنها مورخی است که خبرهای مربوط به همه جنگ ها و سریه های دوران رسول خدا را به تفصیل ثبت کرده است. قدیمی بودن او و کارشناسی اش در زمینه جنگ ها و سریه ها اعتبار ویژه ای به این کتاب بخشیده و ارائه جزئیات رویدادها آن را بر سیره ابن اسحاق برتری داده است.پس از این دو منبع اصلی, کتاب های: الطبقات الکبری, تاریخ الخلیفه, الاموال, المحبر, انساب الاشراف, تاریخ یعقوبی, تاریخ طبری, دلائل النبوه, اعلام الوری و دیگر منابع مربوط به سیره و مغازی مورد توجه بوده است. در این میان, کتاب الاموال و اعلام الوری در موضوع پیمان های پیامبر و یهود بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است. ابوعبید قاسم بن سلام (متوفای 224 ق) مولف کتاب الاموال, دومین کسی است که پس از ابن اسحاق متن کاملی از پیمان نامه مدینه ارائه کرده و به خاطر ذکر نام راویان, حتی برگزارش ابن اسحاق ـ که به سند این قرار داد اشاره نکرده است ـ برتری دارد. در عین حال یکی از مورخانی که درباره شرکت یهودیان معروف مدینه در این پیمان, ابهام ایجاد می کند ابوعبید می باشد که سخن او منشإ اشتباه برخی تاریخ نویسان شده است. علامه ابوعلی طبرسی (متوفای 548 ق) صاحب تفسیر مجمع البیان, نویسنده کتاب تاریخ اعلام الوری است. این کتاب گرچه در تاریخ چهارده معصوم(علیهم السلام) است, بخش زیادی از آن به سیره پیامبر اختصاص دارد. از این رو, منبع مهمی در موضوع پیمان با یهودیان اصلی مدینه (بنی قینقاع, بنی نضیر و بنی قریظه) به شمار می رود و بلکه منحصر به فرد است. البته دست دوم بودن این منبع ضرری به اعتبار این نقل نمی زند چون از منابع کهن بر درستی گزارش او شاهد آورده ایم.درباره بخش دوم این نوشتار ذکر این نکته لازم است که همه مورخان سریه عبدالله بن رواحه را, برای کشتن اسیربن رزام, عنوان کرده اند اما با بررسی گزارش های مختلف به این نتیجه دست یافته ایم که این حرکت به منظور برقراری صلح با خیبر بوده است ولی در هنگام بازگشت هیئت اعزامی, به درگیری کشیده شده است.

پیمان با یهود

اشاره

پیامبر اکرم(ص) پس از ورود به مدینه با گروه های زیادی پیمان بستند. آن چه مورد نظر ماست پیمان هایی است که یهودیان مدینه در آن شرکت داشته اند. با این که مورخان به مناسبت های مختلف به قراردادهای پیامبر(ص) با یهود اشاره کرده اند اما به متن آن ها چندان توجهی نشده است; مثلا هنگام گزارش جنگ های آن حضرت با سه گروه یهود می گویند: پیامبر با آنان پیمانی داشت که نادیده گرفتند [1] ولی مواد آن را بیان نکرده اند. تنها دو مورد از این قراردادها به طور کامل ثبت شده که یکی مربوط به همه گروه های مدینه است و به پیمان عمومی و موادعه یهود معروف شده و دیگری مخصوص سه طایفه بنی نضیر و بنی قریظه و بنی قینقاع است. در این فصل مواد این دو قرارداد و طرف های امضا کننده آن بررسی خواهد شد.

پیمان عمومی

یکی از اقدامات رسول خدا(ص) در آغاز هجرت, انعقاد قراردادی میان مهاجرین و انصار بود که در آن از یهود هم فراوان یاد شده است. با وجود اهمیت فراوانی که تاریخ نویسان متإخر برای این پیمان نامه قائل اند و آن را از شاه کارهای دولت مدینه می دانند, مورخان اولیه چندان اهمیتی به آن نداده و به نقل آن همت نگماشته اند. تنها ابن هشام متن آن را از ابن اسحاق روایت کرده و ابوعبید ـ معاصر ابن هشام ـ هم در کتاب الاموال آن را آورده است. [2] اما متإسفانه مورخانی همچون ابن سعد, ابن خیاط, بلاذری, یعقوبی, طبری و مسعودی اشاره ای به آن نکرده اند. گر چه روایت ابن اسحاق و ابوعبید با قدمتی که دارند برای ما ارزشمند است لیکن تعدد روایات و برداشت های سیره نویسان بعدی نیز می توانست در تحلیل جزئیات قرارداد بیشتر راهگشا باشد.متن این پیمان که ابن هشام آن را قبل از داستان برادری مهاجرین و انصار آورده, طولانی است. در این جا به بخش هایی از آن که مورد نظر است توجه می کنیم:ابن اسحاق می گوید: رسول خدا(ص) بین مهاجرین و انصار نوشته ای امضا کرد و در آن با یهود پیمان بست. آنان را بر دین و اموالشان تثبیت کرد و به سود و زیان آنان شرایطی مقرر فرمود. متن پیمان چنین است: بسم الله الرحمن الرحیم این نوشته ای است از محمد پیامبر(ص) بین مسلمانان قریش و یثرب و کسانی که به ایشان ملحق شوند و به همراهشان جهاد کنند. آنان ملتی واحد را تشکیل می دهند. مهاجرین در پرداخت دیه و فدیه بر آداب پیش از اسلام باقی اند و به نیکی و عدالت آن را می دهند. بنی عوف, بنی ساعده, بنی حارث, بنی جشم, بنی نجار, بنی عمروبن عوف, بنی نبیت و بنی اوس هم بر رسوم پیش از اسلام باقی اند... هر یهودی از ما پیروی کند یاری می شود و با دیگر مسلمانان مساوی است, بر او ستم نمی شود و دشمنش یاری نمی گردد... یهود هنگام جنگ همراه مسلمانان هزینه جنگی را می پردازند. یهود بنی عوف و بندگانشان با مسلمانان در حکم یک ملت اند. یهودیان دین خود را دارند و مسلمانان دین خود را, اما هر که ستم کند خود و خانواده اش را به هلاکت خواهد انداخت. برای یهودیان بنی نجار, بنی حارث, بنی ساعده, بنی جشم, بنی اوس, بنی ثعلبه, جفنه بنی ثعلبه و بنی شطیبه همان حقوق بنی عوف ثابت است. نزدیکان ایشان هم از این مزایا برخوردارند. کسی بدون اجازه محمد(ص) از این مجموعه بیرون نمی رود. از قصاص جراحتی کوچک هم گذشت نخواهد شد. هر که دیگری را ترور کند خود و خانواده اش را در معرض ترور قرار داده مگر این که به او ستم شده باشد. یهودیان و مسلمانان هزینه جنگ را به سهم خود می پردازند... قریش و دوستانشان پناه داده نمی شوند. اگر کسی به مدینه حمله کرد همه دفاع خواهند کرد. یهود اوس و موالی شان نیز از این حقوق برخوردارند. این قرارداد همان گونه که پیداست میان مهاجرین و قبایل مسلمان و یهودی انصار بسته شده است. یهودیانی که نامشان در این پیمان آمده شهرتی ندارند و در گزارش های تاریخی توجه چندانی به آن ها نشده است. [3] گویا این یهودیان همان کسانی اند که یعقوبی درباره آنان می گوید: ((گروهی از اوس و خزرج به خاطر همسایگی با یهود, آیین یهود را برگزیدند)) [4] و به متهودین (یهودی شده ها) یا یهود انصار شهرت دارند. این گروه ها به جهت اوس یا خزرجی بودنشان کمترین تنش ها را با مسلمانان داشته اند [5] و به نظر می رسد کم کم اسلام آورده و ارتباطی با یهودیان اصیل نداشته اند. علت معروف شدن این پیمان به موادعه یهود هم, شرکت این گروه از یهود انصار, در آن است. اما نام گذاری این قرارداد به موادعه یهود چندان درست نیست چون طرف های اصلی آن مهاجران مکه و انصار مسلمان مدینه هستند. در ابتدای متن و در گزارش منابع دیگر نیز تنها همین گروه به عنوان طرف قرارداد مطرح هستند و هیچ اشاره ای به یهود نشده است. [6] به همین دلیل برخی محققان براین باورند که این پیمان مجموعه ای از چند قرارداد است که ابن اسحاق و دیگران آن را در کنار هم و به عنوان یک پیمان نامه آورده اند. [7] تکرار برخی مواد متن نیز چنین مطلبی را تإیید می کند.به هر حال عنوان ((موادعه یهود)) و شرکت گروه های یهودی انصار در این پیمان نامه, بسیاری را به اشتباه انداخته و موجب شده است گمان کنند سه طایفه معروف یهود ـ که گفته می شود یهود اصلی حجازند [8] ـ نیز در این قرارداد شرکت داشته اند. علت چنین تصوری این است که اولا, برخی مورخان هنگام نقل این قرارداد از آن سه طایفه نام برده اند. [9] ثانیا, همه مورخان هنگام بیان جنگ های پیامبر(ص) با این سه گروه یهودی, گفته اند: ((آنان هنگام ورود رسول خدا به مدینه با او پیمان بسته بودند)) و چون متن دیگری غیر از این پیمان به موادعه یهود شهرت ندارد, بلافاصله تصور می شود که مراد از پیمان با سه گروه یهود, همین پیمان عمومی است. لیکن این مطلب درست نیست و این سه گروه در این قرار داد دخالتی ندارند بلکه آنان پیمانی مخصوص دارند که بعدا از آن سخن خواهیم گفت. البته ممکن است انعقاد هر دو معاهده در یک زمان انجام شده باشد اما به هر حال در پیمان عمومی که عنوان موادعه یهود به خود گرفته حرفی از آنان نیست, زیرا این سه طایفه از یهودیان سرشناس مدینه بودند و اگر در این پیمان شرکت داشتند حتما نام آنان برده می شد. چگونه ممکن است از هشت گروه یهودی غیر معروف در این پیمان نام برده شود اما به یکی از سه گروه معروف اشاره هم نشود؟! پس باید گفت پیمان با سه طایفه, غیر از این قرارداد است.به علاوه مواد این پیمان با آن چه مورخین درباره آن سه گروه می گویند, مطابقت ندارد. آنان می گویند سه طایفه با پیامبر(ص) قرار داشتند که بی طرفی خود را حفظ کرده و حتی به نفع مسلمانان وارد جنگ نشوند [10] اما در این پیمان یهود موظف شدند در جنگ ها همراه مسلمانان شرکت کرده و بخشی از هزینه آن را تإمین کنند. [11] در گزارش های تاریخی هم درباره شرکت این سه طایفه در جنگ ها مطلبی به چشم نمی خورد و تاریخ نیز هیچ گاه آنان را به خاطر کناره گیری از جنگ سرزنش یا متهم به پیمان شکنی نکرده است. پیداست چنین تعهدی (که مسلمانان را یاری کنند) نسبت به رسول خدا نداشته اند و آن چه هست مربوط به یهودیان اوس و خزرج است.برخی با بیان احتمالاتی درباره شرکت این سه طایفه در پیمان عمومی گویند: ((احتمال دارد آن ها هم جزء پیمان باشند, چون یاد از بستگان اوس و غیره, ضمنا یاد از یهود هم پیمان آن ها هم هست)). [12] اما این سخن درست به نظر نمی رسد چون اولا, انعقاد پیمان با اوس و خزرج هیچ گاه مستلزم قرارداد با هم پیمانان آنان نیست. ثانیا, یاد از یهود انصار در پیمان نامه نشان می دهد که یهودیان اصلی ـ بنی قینقاع و بنی نضیر و بنی قریظه ـ باید مورد توجه بیشتری قرار می گرفتند و اگر همراه هم پیمانان اوس و خزرجی خود در پیمان شرکت داشتند حتما نام آنان نیز برده می شد.علامه جعفر مرتضی در این باره می گوید: ((روشن است که مقصود از یهود در این قرارداد بنی قینقاع و بنی نضیر و بنی قریظه نیستند بلکه یهودیانی هستند که جزء قبایل انصار بودند)). [13] هیکل هم می گوید: ((در امضای این عهدنامه یهود سه گانه شرکت نداشتند و پس از مدتی بین آنان و پیامبر قراردادی بسته شد.)) [14] .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه