سیمای امام علی ع در قرآن صفحه 307

صفحه 307

جابر از ابوجعفر نقل می کند که درباره سخن خداوند: «الا اصحاب الیمین» گفت: ما و شیعیان ما یاران راست هستیم.

1039 عن أبی جعفر فی قوله: (کلّ نفس بما کسبت رهینه إلاّ أصحاب الیمین) قال، هم شیعتنا أهل البیت.

ابوجعفر گفت: «کل نفس بما کسبت رهینه الا اصحاب الیمین» آنان شیعیان ما هستند.

سوره قیامت آیات 3032

و نیز از سوره قیامت نازل شده سات

فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلّی وَ لکِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلّی ثُمَّ ذَهَبَ اِلی أَهْلِه یَتَمَطّی أَوْلی لَکَ فَأَوْلی

او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند، بلکه تکذیب کرد و رویگردان شد سپس خرامان به سوی کسانش رفت، وای بر تو پس وای بر تو.

1040 عن عمّار بن یاسر ; قال: کنت عند أبی ذرّ الغفاری فی مجلس لابن عباس وعلیه فسطاط وهو یحدّث الناس إذ قام أبوذر حتی ضرب بیده إلی عمود الفسطاط، ثم قال: أیها الناس من عرفنی فقد عرفنی و من لم یعرفنی أنبأته باسمی أنا جندب بن جناده أبوذر الغفاری سألتکم بحق الله و حق رسوله أسمعتم رسول الله یقول: ما أقلّت الغبراء ولا أظلّت الخضراء ذالهجه أصدق من أبی ذر؟ قالوا: اللهم نعم. قال: أتعلمون أیها الناس أنّ رسول الله جمعنا یوم غدیر خمّ ألف وثلاث مائه رجل، وجمعنا یوم سمرات خمسمائه رجل، وفی کلّ ذلک یقول: اللهم من کنت مولاه

فإِن علیاً مولاه، اللهم وال من والاه وعاد من عاداه فقام عمر فقال: بخ بخ لک یا ابن أبی طالب أصبحت مولای ومولا کلّ مؤمن و مؤمنه. فلّما سمع ذلک معاویه بن أبی سفیان، اتّکأ علی المغیره بن شعبه; وقام وهو یقول لا نقرّ لعلی بولایه، ولا نصدق محمّداً فی مقاله. فأنزل الله تعالی علی نبیّه (فلا صدّق ولا صلّی ولکن کذّب وتولّی، ثمّ ذهب إلی أهله یتمطّی، أولی لک فأولی) تهدّداً من الله تعالی وانتهاراً فقالوا: اللهم نعم.

عمار یاسر گفت: نزد ابوذر غفاری در مجلس ابن عباس بودم و بر او خیمه ای بود و او با مردم سخن می گفت که ابوذر برخاست و دست خود را به ستون خیمه زد و گفت: ای مردم هر کس مرا می شناسد که می شناسد و هر کس نمی شناسد نام خودم را به او می گویم، من جندب بن جناده ابوذر غفاری هستم، شما را به حق خدا و رسولش آیا از پیامبر خدا شنیدید که گفت: زمین حمل نکرده و آسمان سایه نینداخته بر سخنگویی که راستگوتر از ابوذر باشد؟ گفتند: آری. گفت: ای مردم آیا می دانید که پیامبر خدا روز غدیر خم ما را که هزار و سیصد نفر بودیم جمع کرد و روز سمرات ما را که پانصد نفر بودیم جمع کرد و در هر دو مورد گفت: خدایا هر کس که من مولای او هستم علی مولای اوست، خدایا کسی را که او را دوست بدارد دوست بدار و کسی را که او را دشمن بدارد دشمن بدار، پس عمر برخاست، و گفت: به به ای پسر ابوطالب! مولای

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه