عزت و اقتدار حسینی در حماسه کربلا و تجلی آن در انقلاب اسلامی ایران صفحه 1

صفحه 1

مقدمه

تاریخ پر فراز و نشیب بشر، سرشار از حوادث تلخ و شیرین است. انسان ها در زمان های مختلف شاهد انقلاب ها و تحولات علمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی،فرهنگی و دینی بوده اند. اما در این میان کربلا و حماسه عاشورا، یکی از مؤثرترین و جاودانه ترین حوادث تاریخ، به ویژه تاریخ مسلمین است. اهمیت اساسی نهضت عاشورا در این است که نهضت امام حسین (ع) معطوف به زمان و مکان خاصی نشد و گستره آن از عصرها و نسل ها فراتر رفت و مکان ها را در هم نوردید.بی شک خاطره آنها که مردانه حجاب چهره جان را دریدند و با مرگ سرخ، لقای محبوب را خریدند، هر گز از یاد آزادی خواهان، عدالت جویان و حق طلبان محونخواهدشد.چرا حماسه کربلا این چنین جاودانه مانده است؟ راز این جاودانگی، فراگیری وطراوت چیست؟ شاید زیباترین پاسخ به این سؤال این باشد که اسلام و عاشورا با هم ارتباط متقابل دارند.عاشورا یک نهضت اجتماعی _ فرهنگی است که جهان بینی و ایدئولوژی آن برپایه آموزه های اسلام و سنت نبوی و علوی است. رهبر این قیام شاگرد مکتب قرآن است.این پیوند حسنه با اسلام و قرآن، باعث دوام و بقای حادثه کربلا ست، چرا که خداوند اراده کرده که اسلام برتر از همه باشد. (ان الدین عندالله الاسلام) «الاسلام یعلوا و لایعلی علیه» چون اسلام و قرآن کریم جاودانه هستند، قیام کربلا که به انگیزه حفظ اسلام و سنت رسول الله و اجرای احکام قرآن شکل گرفته، جاودان است و ضامن و حافظ بقای اسلام و قرآن. این رازی است که پیامبر اکرم (ص) در وصیت

مهم خود به آن اشاره فرموده است. پیامبر (ص) در این باره می فرمایند: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابداًو انهما لن یفترقا»، من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها می گذارم، یکی کتاب خدا و دیگری عترت و اهل بیت خودم. مادام که شما به این دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ گاه از هم جدا نمی شوند.بنابراین ارتباط بین قرآن و اهل بیت، عمیق و دائمی است. اسلام دینی کامل و همه جانبه و قرآن نیز کتابی جامع است که هم به دنیا و آخرت، فرد و جامعه، آزادی و عدالت، سیاست و عبادت، عقل و ایمان، حماسه و عرفان و... توجه نموده است و کربلا نیز آئینه ای از این امور متعالی است. کربلا تجلی عزت سیاسی، دینی، فرهنگی، روحی،اقتصادی شهیدان راه فضیلت و حقیقت است.نهضت کربلا دارای ابعاد سیاسی، احساسی، حماسی، عرفانی، اجتماعی است وحسین (ع) نیز، خورشید فروزان کمالات و جمالاتی چون علم، عفّت، شجاعت، عبادت،عزّت، کرامت، فتوّت، حکمت، بصیرت، مصلحت، اطاعت، آزادگی، عدالت، تقوا، شجاعت است. در میان این صفات که وجود هر کدام از آنها در یک شخص، او را الگویی شایسته و انسانی متعالی می سازد، ما فقط به صفت «عزّت» می پردازیم.

عزت از نظر لغوی و معنوی

عزت در لغت به معانی شکست ناپذیری، سختی، حمیّت، غلبه، استحکام،صلابت و... است.عزیز کسی است که دارای حمیّت، قوّت و صلابت است و ذلّت و خواری را نمی پذیرد، اما عزیز به معنی واقعی خداوند است و عزت به معنای کامل کلمه، از آن خداست و او با لطف و کرمش آن

رابه هر کس که بخواهد کرامت می کند. (من کان یریدالعزه فلله العزه جمیعاً)هر کسی که عزت بخواهد آگاه باشد که عزت همه از آن خداست و به هر کس که بخواهد می دهد. عزیز به مفهوم واقعی از صفات ثبوتیه خداوند است، اما او به مقتضای فیض و رحمت لایتناهی خود مراتبی از آن را به انسان های شایسته تفویض کند. بر این اساس است که پیامبر (ص) و مؤمنان نیز عزیز هستند. (و اللّه العزه و لرسوله و للمؤمنین)؛ عزت از آن خدا و پیامبرش و اهل ایمان است.درک این مطلب که انسان ها محتاج افاضه الهی هستند، فقط مختص اهل بصیرت است. اهل بصیرت فقط خداوند را منشأ و منبع عزت و کرامت می دانند و در برابر قدرت های غیر خدایی تعظیم نمی کنند.آدم از بی بصری بندگی آدم کرد گهری داشت ولی نذر قباد جم کردیعنی در خوی غلامی زسگان پست تر است من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد(اقبال لاهوری)بنابر این انسان ها باید توجه کنند که موجودات بدون ارتباط با سرچشمه عزت، فی نفسه فقیر و ذلیل هستند، مگر آن که خداوند به آنها افاضه نماید.فیض روح القدس ار باز مدد فرمایددگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد عالمان علم اخلاق، اصول اخلاق نیک را به چهار وجه تقسیم می کنند: عدالت، حکمت،عفت و شجاعت. چنانکه در این شعر آمده است:اصول خلق نیک آمد عدالت پس از وی حکمت و عفت شجاعت حکیمی راست کردار است و گفتار کسی کو متصف گردد بدین چهارحکما، شجاعت را فضیلت نفس غضبیه می دانند و از نظر آنها این فضیلت زمانی در انسان ظاهر می شود که بتواند تابع نفس ناطقه گردد و در این

هنگام انسان از مسائل ترسناک که سرانجام خوب و اخلاقی دارند، نمی هراسد و در رسیدن به آنها فداکاری می کند و از سختی ها و خطرات نمی ترسد و ذلت را قبول نمی کند. برخی از مقوله های شجاعت عبارتند از: کبر نفس، نجدت، عظم الهمه، ثبات، صبر، حلم، عدم طیش،شهامت و تحمل درد.بیشتر این مقولات، ریشه در عزت خواهی و ذلت گریزی دارند. در واقع شجاعت و کرامت و عزت با ذلت نسبت معکوس دارند. راغب اصفهانی در «المفردات» عزت را حالتی می داند که نمی گذارد انسان مغلوب کسی یا چیزی گردد و شکست بخورد.شخصیت سالم در گرو عزت و کرامت و در دوری از پستی، خفت و دنائت است. افرادی که عزت مدار و مثبت نگر و خوش بین هستند، به راحتی تحت تأثیر عوامل محیطی قرارنمی گیرند و احساس ناتوانی نمی کنند. انسان هایی که عزت نفس دارند، به آسانی تسلیم نمی شوند و تن به خواری نمی دهند.

ارتباط عزت حسینی با سنت نبوی

یکی از اصولی ترین اهداف انبیاء رهایی انسان از بندگی طواغیت و پیوند انسان با سرچشمه عزت و کرامت؛ یعنی خداوند است.انبیاء مبعوث شدند تا بشر به عزت واقعی و آزادی حقیقی برسد و سر بر آستان معبودهای تصنّعی و مجازی نساید.چون به آزادی نبوت هادی است مؤمنان را ز انبیاء آزادی است از آن جا که عزت خواهی از ویژگی های فطری انسان سالم است، بر این اساس خداوند او را تکریم و تعظیم کرده و عقل و شرع را در اختیار او نهاده است.تاج کرمناست بر فرق سرت طوق اعطیناک آویز برت تو خوش و خوبی و کان هر خوشی تو چرا خود منت باده کشی جوهرست انسان و چرخ او را عرض جمله فرع و پایه اند و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه