- پیش گفتار 1
- خلیل خداوند 4
- اشاره 4
- گشایش دل 5
- نگران امت 6
- گشایش و تنگی سینه 7
- چارچوب های نادرست 9
- تنگ نظری و تنگنایی 9
- بهترین قلب ها 11
- چهارچوب خدایی 13
- لبریز از علم 14
- گونه های مردم 14
- 1_ بزرگ منشی 16
- نشانه های شرح صدر 16
- تحمل دشمنان و گناهکاران 17
- دیدی وسیع و همه جانبه 18
- جذب و دفع 19
- تحمل اهل فحشا 22
- قاطر چموش 24
- حبابه والبیه 25
- تحمل آزار همسر 28
- 4_ شکیبایی در برابر مصیبت ها 31
- 5_ دست های دهنده 32
- سخت گیری 34
- 6_ عفو و گذشت 36
- عظمت پیامبر 38
- اشاره 38
- درخواست حضرت موسی علیه السلام 38
- شرح صدر به ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام 39
- عشق ویرانگر 40
- گشاده دلی در ولایت اهل بیت علیهم السلام 41
- داستان بلقیس 41
- امید در ناامیدی 43
- موسی کلیم الله شد 44
- ایمان سحره فرعون 45
- مسلمان شدن ملکه سبا 46
- ولایت؛ حافظ نبوت 47
- تحمل کوچک ها 48
- داوود رقّی و پسر عموی ناصبی 50
- شرح صدر نواب اربعه 50
- تنگ نظری دشمنان اهل بیت علیهم السلام 52
- بی اعتنایی به حرف مردم 52
- تحمل بزرگان 55
- رفتار امیرالمؤمنین علیه السلام در برابر دشنام دیگران 58
- فتنه جمل 59
- کف های روی آب 60
- تحمل امیرالمؤمنین علیه السلام 60
- امامزادگان 61
- عفو بزرگ 62
- روز مهربانی 63
- تصدیق گمان خوب 64
- همان کاری که حضرت یوسف با برادران کرد! 65
- تألیف قلوب 66
- انفاق آبرو 67
- دغدغه انسان های کوچک 67
- رها کن تا رهایت کنند 68
- منشأ خوبی ها 70
- صلوات هفتاد هزار فرشته 70
- اشاره 70
- بزرگان جامعه 72
- وسعت نظر 73
- قیام عالم گیر 74
- ظهور رحمت برای عالمیان 75
- شرح صدر و سخاوت 75
- سخاوت شگفت انگیز 76
- انفاق خانه ای پر از طلا 77
- دین فروشی 78
- اندازه های خدایی 79
- فنای در اهل بیت علیهم السلام 80
- تسلیم محض 81
- امر به سکوت 82
- وقف های امیرالمؤمنین علیه السلام 83
- انفاق هایی که خداوند پذیرفت 84
- توسعه بر خانواده 86
- مسیر آسان 87
- بخل و خساست نفس 87
- زیرکی ابو دحداح 89
- درخت سمره ٔ بن جندب 91
- قاعده لا ضرر 92
- راه کربلا 93
- اشاره 94
- نور صلوات 94
- حقیقت شرح صدر 95
- نور آسمان ها و زمین 97
- نور وجود 98
- چشم پوشی 103
- پیوند دعا و شرح صدر 104
- نعمت جهل 104
- همه چیز به دست اوست 106
- توجه به مفاهیم دعاها 107
- دعا و نورانیت دل 109
- قلبی گسترده تر از آسمان ها 110
- شیخ عبدالکریم حامد 111
- بازگرداندن عذاب حتمی 112
- جوشش رحمت الهی 114
- ما ز بالاییم و بالا می رویم! 114
- همه چیز برای انسان و انسان برای خدا 115
- زیباترین آفرینش 116
- همنشینی با خدا 117
- سرچشمه زلال معارف 119
- اشاره 121
- عاقبت به خیری 121
- انس با قرآن 122
- کوچک شدن مشکلات 122
- تأمل در آیات قرآن 124
- غرق در آیات الهی 126
- انوار الهی 126
- فهم اسرار و شرح صدر 127
- کلامی از جنس نور 129
- تهدیدها سست می شود! 130
- انتهای دشواری ها 133
- سوز و ساز 134
- رهایی از خصومت ها 135
- اِعمال حیله و افزایش بلاها 137
- بهترین چاره 138
- مجالست با بزرگان 139
- نگاهی به مصیبت دیگران 140
- تواضع و محبوبیت 141
- پیکر توجه به خود 141
- بیرون آمدن از پوسته خودیت 143
- سفر از خود 144
- در پی بزرگان 144
- چکیده همه موعظه ها 145
همین طور که می رفت داخل چاهی افتاد. از بالا طناب آویزان کردند. گفتند: این طناب را بگیر. گفت: نه، اندازه به هم می خورد. کسانی که کوچک هستند، می خواهند اندازه خودشان به هم نخورد. چهل سال وسواس دارد. چهل سال نفهم است. چهل سال داخل سلول رفته و بیرون نمی آید.
انسان های کوچک ظرفیت آن ها هم کوچک است. باز نمی شوند. می گویند اندازه به هم می خورد. انسان هایی هم هستند که دو روز آن ها، دو سال آن ها یک شکل نیست، مدام دارند باز می شوند.
بهترین قلب ها
کمیل از اصحاب سرّ حضرت امیر علیه السلام بود. یک شب حضرت امیر علیه السلام دست کمیل را گرفتند و به صحرا بردند. یک جای خلوت.
جاهایی که خلوت است، گناه و معصیت نشده است، افکار و امواج دنیا و دنیاپرستی در آنجا نیست. بیشتر انبیا حداقل مدتی چوپان و کشاورز بوده اند؛ چون محیط صحرا و بیابان فضای باز و محیطی آرام است.
حضرت امیر علیه السلام وقتی در بیابان قرار گرفتند، «تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ»؛ حضرت یک نفس عمیقی کشیدند. مثل این که دل ایشان باز شد. بعد این جمله بلند را فرمودند:
یَا کُمَیْلُ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَهٌ فَخَیْ_رُهَا أَوْعَاهَا؛(1) ای کمیل،
1- 1. الغارات، ج 1، ص 89؛ نهج البلاغه، خطبه 147؛ بحارالانوار، ج 1، ص 189.