- اَلاِْهْداءِ 1
- متناجازهنامه حضرت آيةاللّه سبحاني 2
- متن تأييديه حضرت آيةاللّه العظمي جعفر سبحاني 3
- متن تأييديه حضرت آيتاللّه محمد يزدي 4
- مقدمه 6
- پيشگفتار 9
- استمداد از ارواح اولياي خدا 12
- استمداد از ارواح اولياي خدا 12
- تفسير آيات 14
- صورت نخست 15
- صورت دوم 16
- صورت سوم 25
- صورت چهارم و پنجم 31
- صورت چهارم و پنجم 31
- 1. تجرّد و بقاي روح پس از مرگ 32
- 2. قرآن و امكان ارتباط با ارواح 39
- 3. واقعيت انسان، همان روح اوست 47
- 4. مسلمانان و درخواست حاجت از ارواح مقدسه 56
- شفاهت خواهي از ارواح مقدسه 61
- آيـات موضوع 61
- تفسير آيات 63
- دلايل جـايـز بودن درخـواست شفـاعت از اولياي خدا 65
- دلايل جـايـز بودن درخـواست شفـاعت از اولياي خدا 65
- الف: درخــواست شفاعت شرك است 68
- ب: شرك مشركان به خاطر طلب شفاعت از بتها بود 71
- ج: درخواست حاجت از غير خــدا حـرام است 72
- د: شفاعت، حق مختص خدا است 74
- و: خداوند مردگان را غيرقابل تفهيم اعلام ميكند 76
- ه: درخواست شفاعت از مرده لغو است 76
- توسّل به پيامبران و صالحان 79
- آيــات موضوع 79
- تفسير آيات 81
- پاسخ 83
- دليل اول 83
- دليـل دوم 89
- سوگند دادن به حق اولياء 90
- آيات موضوع 90
- تفسير آيات 92
- دليل نخست 97
- دليل دوم 100
- اعتراض نخست 103
- پاسخ 104
- اعتراض دوم 106
- پاسخ 106
- آيات موضوع 113
- سوگند ياد كردن به غير خدا 113
- تفسير آيات 115
- دلايل ما بر جواز قسم به غير خدا 116
- دليل اول 116
- دليل دوم 120
- دلايل وهابيان براي تحريم سوگند به غير خدا 131
- حديث نخست 135
- تـوضيـح مفـاد روايـت 136
- توجيه نخست 136
- تـوضيـح مفـاد روايـت 136
- توجيه دوم 138
- توجيه سوم 139
- حديث دوم 140
- پاسخ 140
- تحليل دوم 141
- نظر پيشوايان شيعه در مسأله 144
- حكم شرعي احضار ارواح از نظر آيات عظام سيستـاني و مكارم شيرازي (1) 148
3. از «فرد حي» درخواست كنيم كه بدون اسباب عادي و طبيعي، كاري را صورت دهد، مثلاً بدون مداوا، بيماري را شفا بخشد، گمشدهاي را باز گرداند، و قرض ما را ادا نمايد به عبارت ديگر درخواست كنيم كه از طريق اعجاز و يا كرامت بدون تشبث به اسباب طبيعي و عادي، درخواست ما را انجام دهد.
4. «مسئول»، حي و زنده نيست، ولي چون اعتقاد داريم كه در سراي ديگر حي و زنده است و رزق و روزي ميخورد، از روح چنين فــردي درخــواست ميكنيـم كه در حقّ ما دعا كند.
(30) ارتباط با ارواح
5. از چنين فردي درخواست ميكنيم كه با استفاده از قــدرت معنــوي كه خـداونـد به او داده است، بيمار را شفا بـدهـد،گمشده ما را باز گردانـد و... .
اين دو صورت بسان صورتهاي دوم و سوم سؤال از حي است، چيزي كه هست در آن دو صورت، مسئول حي و زنده در جهان ماده و طبيعت است، و در اين دو مورد، مسئول به ظاهر مرده است ولي در واقع زنده ميباشد.
هرگز از چنين فردي نميتوان، درخواست كرد كه در امور مادي از طريق اسباب عادي ما را ياري نمايد، زيرا فرض اين است كه وي از اين جهان رخت بربسته و دست او از اسباب
استمداد از اولياي خدا (31)
عادي كوتاه شده است بدينترتيب مجموع اقسام پنج تا است، كــه ســه صــورت مربــوط به ســؤال از زنده در جهان ماده و در دو صـورت مـربـوط به غيــر زنــده در اين جهــان ميباشد.
صورت نخست
درخواست كار و كمك از احيا در امور عادي كه اسباب طبيعي و عادي دارد، اساس تمدن بشر را تشكيل ميدهد، زندگي بشر در اين جهان خاكي بر اساس تعاون استوار است، و همه عقلاي جهان در امور زندگي از يكديگر كمك ميطلبند و حكم اين صورت آن چنان واضح است كه هرگز احدي در آن