تاکتیکهای جنگی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم صفحه 11

صفحه 11

در مورد تاریخ و نحوه و علل اجلاء و اخراج بنی نضیر بین مورخین اختلاف نظر وجود دارد، لکین ما این حادثه را بر اساس تفسیر مجمع البیان نقل کرده و نقاطی را نیز از تاریخ طبری و الکامل و تبیان بدان ضمیمه می کنیم [123] .زهری تاریخ وقوع اجلاء را شش ماه پس از جنگ بدر ذکر کرده است بنابراین نظریه واقعه بنی النضیر بین دو جنگ بدر و احد روی داده است لیکن برخی از مورخین تاریخ وقوع آن را در بین ماههای محرم و صفر سال چهارم هجرت ذکر کرده اند، بنابراین نظریه واقعه بنی النضیر بعد از شکست مسلمین در جنگ احد روی داده است [124] .علت وقوع حادثه اجلاءپس از اینکه رسول خدا صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه هجرت نمود و دولت اسلامی را در مدینه تشکلی داد، یهودیان بنی النضریه خدمت حضرت مشرف شدند و با

او قرار داد صلح امضا نمودند. شرائطی که در این قرار داد صلح ذکر شد مبنی بر این بود که:1 - مادر کنار یکدیگر به طور مسالمت آمیز زندگی کرده و بر علیه یکدیگر اقدامی نخواهیم کرد.2 - هرگاه نیاز به استعانت و کمک مالی شما پیدا کردیم شما نباید از آن دریغ کنید. (پیشنهاد پیامبر).3 - بر علیه شما جنگ نکرده و در جنگ هم به شما کمک نخواهیم کرد (پیشنهاد بنی النضیر).پیامبر اکرم شرائط را پذیرفت و قرار داد صلح امضا شد [125] .پیروزی مسلمین در جنگ بدر - در سال دوم هجرت - موجب شد که ظن یهودیان در مورد پیامبر به یقین مبدل گردد و دریافتند که این شخص همان پیامبر آخرالزمان است که در مورد تورات و کتب آسمانی گذشته به ظهور او وعده داده شده است و هر پرچمی که علیه او بلند شود سرنگون خواهد شد. این پیروزی یهودیان بنی النضیر را بر عمل به مفاد صلح نامه محکم استوار ساخت و آنان کاملا به شرائط ذمه علم می کردند، رسول خدا صلی الله علیه و آله هم با آنان مدارا و سازش می کرد، این شیوه به همین ترتیب ادامه یافت [126] .در سال بعد جنگ احد آغاز شد، مسلمین در این جنگ شکست خوردند، این شکست موجب شد، که یهودیان بنی نضیر نسبت به بقاء قرارداد صلح تردید نموده و در نبوت حضرت شک نمایند.عده ای از سران بنی النضیر چون کعب بن اشرف معاهده و پیمان صلح را نقض کردند و به همراه چهل نفر از بزرگان بنی النضیر جهت عقد پیمان با مشرکین قریش

به سوی مکه شتافتند. هنگامی که قریش از ورود سران یهود بنی النضیر آگاه شدند، چهل نفر از بزرگان قریش به رهبری ابی سفیان در مسجد الحرام جمع شدند و در آنجا قرار داد و پیمان سیاسی نظمی علیه دولت اسلامی منعقد نمودند، سپس یهودیان به همراه کعب بن اشرف به مدینه بازگشتند.آگاهی پیامبر از معاهده یهودیانجبرئیل بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل گردید و او را از پیمان و معاهده یهود با قریش آگاه ساخت، به حضرت عرض کرد که در کشتن کعب بن اشرف همت گمارد. حضرت محمد بن سلمه برادر رضاعی کعب بن اشرف را ماءمور ساخت تا کعب بن اشرف را ترور نمایند.قبل از اینکه محمد به سلمه تصمیم به قتل کعب بن اشرف بگیرد، براساس قرار داد گذشته که بین بنی عامر و یهودیان بنی النضیر حاصل شده بود، شخصی از بنی عامر از روی خطا دو نفر را کشت، چون بنی عامر در اجاره دولت اسلامی بود دیه آن بر عهده دولت اسلامی بود.حضرت به همراه عده ای از مسلمانان جهت اخذ وجه دیه به قلعه بنی النضیر آمد و از آنان - طبق قرار داد صلح - تقاضای کمک مالی نمود، آنان به حضرت جواب مثبت دادند ولی در واقع نقشه کشتن حضرت را کشیده بودند و در مورد اجرای نقشه ترور با یکدیگر به تبادل نظر پرداختند و با هم گفتند: الان بهترین وقتی است که می توانیم به هدف خود رسیده و محمد را به قتل برسانیم.قبل از اینکه نقشه آنان عملی شود جبرئیل بر حضرت نازل شد و او را از

ماجرا آگاه کرد. حضرت به سرعت موضع و مکان خود را تغییر داد و از قلعه خارج شده و به سوی مدینه بازگشت و همراهان خود را در همان قلعه گمارد.مراجعت حضرت به تاءخیر افتاد و این مساءله باعث تشویش خاطر اصحاب شد پس در پی حضرت به سوی مدینه بازگشتند، در بین راه به شخصی برخورد کردند و از حضرت سراغ گرفتند، او در جواب گفت: هنگامی که از مدینه خارج می شدم او به مدینه وارد شد، پس اصحاب به مدینه بازگشتند و به خدمت حضرت مشرف گردیدند.حضرت مسلمانان را جمع کرد و نقشه تروری را که یهودیان بنی النضیر برای او کشیده بودند را برای مسلمانان بازگو کرد، سپس به تجهیز و ترتیب سپاه پرداخت و آنان را صف آرایی کرده و به حالت آماده باش درآورد.ترور کعب بن اشرف:قبل از اینکه سپاهیان اسلام به سوی قلعه دشمن حرکت کنند، محمدبن سلمه به همراه چهار نفر از نیروهای زبده و کارآزموده رزمی و اطلاعاتی به قصد ترور کعب بن اشرف یهودی به سوی قلعه بنی النضیر روانه شدند حضرت نیز از دور آنان را تعقیب نموده و خود را در محلی نزدیک قلعه مخفی کرده بود تا بتواند بر شیوه ترور کعب نظارت کامل داشته باشد.هنگامی که محمدبن سلمه وارد قلعه بنی النضیر شد همراهان خود را در موقعیتی مناسب و دور از چشم دشمن مستقر کرد، سپس درب قصر کعب بن اشرف را کوبید، کعب که در کنار زن جوان و تازه عروس خود نشسته بود سرش را از پنجره بیرون آورد و نگاهی به درب قصر انداخته و صدا زد:

چه کسی در می زند؟محمد بن سمله گفت: من محمد برادر رضاعی ات هستم، رسول خدا صلی الله علیه و آله نیاز به پول داشت تا دیه آن دو شخص را که از روی خطا کشته اند را بپردازد، پس از من درخواست پول کرد و من دستم خالی بود، به فکر افتادم که از شما مبلغی قرض گرفته و در فرصتی مناسب پرداخت نمایم.کعب گفت: من پول درخواستی را پرداخت می کنم ولی بدون وثیقه نمی شود محمدبن سلمه گفت: من وثیقه و امانت را به همراه آورده ام، پول را بده و وثیقه را از من بگیر.نوعروس کعب بن اشرف زن بسیار زرنگ و ماهری بود، هنگامی که صدای محمدبن سلمه را شنید به وی مظنون شد و کعب را از پرداخت پول برحذر داشت، ولی هرچه تلاش کرد نتوانست او را از این کار منصرف کند. پس آن دو به یکدیگر دست داده و با هم معانقه کردند.در ضمن صحبت، کمی از قصر دور شده و به صحرا رسیدند، پس محمدبن سلمه دست برگردن کعب انداخت، چهار نفر دیگر از پشت به او حمله کردند و او را از پای درآوردند. ضجه و ناله کعب بلند شد، از صدای کعب زن وی فریادی کشید و قبیله بنی نضیر را از کشته شدن کعب با خبر کرد، هنگامی که بنی النضیر از قلعه خارج شدند و به صحرا شتافتند محمد بن سلمه و همراهانش منطقه ترور را ترک کرده و به خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیدند و او را از قتل کعب آگاه نمودند.روز بعد قبل از فرمان حمله،

حضرت خبر ترور کعب بن اشرف را به سپاهیان اسلام بازگو کرد و بدین وسیله روحیه شجاعت و دلاوری را مجددا در سپاه زنده کرد [127] سپاهیان اسلام را خوشحالی زائدالوصفی فرا گرفت، حضرت پرچم فرماندهی عملیات را به دست علی - علیه السلام - داد و سپاه اسلام تحت فرماندهی علی - علیه السلام - قرار گرفت.در سحرگاه دستور حمله صادر شد و قبل از طلوع آفتاب قلعه بنی النضیر به محاصره کامل درآمد، سپاهیان اسلام بخشی از درختان خرما را که جنبه ایذائی داشت قطع کرده و سوزانیدند، این مساءله مورد اعتراض یهود بنی النضیر قرار گرفت و گفتند: شما ما را از کارهای بد نهی می کنید و مع ذلک دست به کارهای ناشایست می زنید؟ خداوند متعال جهت منکوب نمودن یهود این آیه را نازل فرمود: ما قطعتم من لینه او ترکتموها قائمه علی اصولها فباذن الله و لیخزی الفاسقین [128] .محاصره قلعه بنی النضیر توسط سپاهیان اسلام 15 روز به طول انجامید، عرصه بر آنان تنگ شده و سرانجام تسلیم شدند و عرضه داشتند: ما تابع کلیه خواسته های شما هستیم از کشتن ما صرف نظر کنید، حضرت تقاضای آنان را مبنی بر مصالحه پذیرفت و قراردادی تنظیم کرد که:الف - از سرزمین اسلام (مدینه) خارج شوید.ب - هر سه نفرتان حق دارد یک شتر اثاثیه به همراه بردارد.ج - کلیه مایملکتان - چه منقول و چه غیر منقول - از ملکتان خارج و متعلق به دولت اسلامی است [129] .این قرارداد به امضای طرفین رسید و براساس قرار داد، رسول خدا صلی الله علیه و آله آنان را از

مدینه خارج کرد.طبری گوید: اموال بنی النضیر به طور کامل به طلق رسول خداصلی الله علیه و آله قرار گرفت، زیرا در این حمله دشمن بدون درگیری به سپاه اسلام تسلیم، و مسلمانان در این اموال شرکت نداشتند و رسول خدا صلی الله علیه و آله براساس ولایت مطلقه الهی در مورد مصرف آن مجاز می باشد [130] .منطقه جغرافیایی بنی النضیرقلعه بنی النضیر در نزدیکی مسجد قبا قرار داشت و باغات منطقه قبا همگی متعلق به یهودیان بنی النضیر بود، در این محاصره یهودیان به رسول خدا صلی الله علیه و آله پیشنهاد صلح دادند رسول خدا صلی الله علیه و آله این پیشنهاد را با شرایطی که قبلا متعرض شدیم پذیرفت و کلیه اموال منقول و غیر منقول از آن رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار گرفت [131] به علت اینکه سپاهیان اسلام در گرفتن قلعه بنی النضیر دست به اسلحه نبردند و پس از 15 روز محاصره یهودیان بنی النضیر تسلیم گردیدند [132] .یهودیان بنی النضیر از ثروت بسیار زیادی برخوردار بودند، براساس نقل بلاذری رسول خدا صلی الله علیه و آله از ثروت متروکه یهودیان بنی النضیر وسائل و تجهیزات جنگی را تهیه می کرد و اضافه آن را خرج عیالات خویش می نمود، فقرای مدینه نیز از این ثروت استفاده می کردند.بلاذری از عمربن خطاب نقل کرده است که: سه اموال خیبر و بنی النضیر و فدک به رسول خدا صلی الله علیه و آله بازگشت و این اموال مخصوص رسول خدا صلی الله علیه و آله شد، زیرا بدون هیچ گونه درگیری و جنگی به رسول

خدا صلی الله علیه و آله تسلیم شد [133] .نظریه: اموالی که به صورت فی ء به دولت اسلامی برمیگردد مسلمانان در آن ذی حق نیستند بلکه این اموال به خدا و رسولش برمیگردد، زیرا اصل در مالکیت زمین و مالکیت اعتباری آن از آن خداوند است و اداره آن توسط بندگان شایسته خدا انجام خواهد شد، قرآن کریم، در این باره می فرماید:... استعینوا بالله واصبروا ان الارض لله یورثها من یشاء و من عباده و العاقبه للمتقین [134] .بنابراین چیزی که در دست کفار است و بر آن تسلط دارند به صورت غصب در دست آنان می باشد. اگر حاکمیت زمین به دست بندگان ناصالح قرار گرفت ملک تحت اداره مالک خود نیست، بلکه یدی که بر آن واسطه دارد ید عدوانی است و هنگامی که ید عدوانی دشمن از مالکیت چیزی به واسطه قهوه قهریه و جنگ برداشته شد، اموال و املاک آن به عنوان غنائم جنگی متعلق به سپاه اسلام است، و فرمانده نظام وظیفه دارد غنائم به دست آمده را بین نیروهای رزمی تقسیم نماید.ولی اگر در بدست آوردن مالکیت آن قوه قهریه به کار گرفته نشد، بلکه به صلح واگذار گردید، اموال و املاک به ملک خدا و رسولش رجعت می کند، که در این صورت استفاده از آن امواتل به دست رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد و هر طور که بخواهد می تواند در آن تصرف کند، از این رو مساءله فدک و خیبر و بنی النضیر و بنی قینقاع از این نمونه است و این اموال تحت عنوان صلح به دولت اسلامی واگذار

گردیده است [135] .واقدی گوید: مخیریق از جمله راهبان یهود بنی النضیر بود او مردی دانشمند بود و اطلاعات زیادی را در مورد رسول خدا صلی الله علیه و آله داشت در محاصره قلعه بنی النضیر رسول خدا صلی الله علیه و آله ایمان آورد و کلیه اموال خود از جمله: هفت باغ و محوطه زراعی و نخلستان خرما را به رسول خدا صلی الله علیه و آله بخشید، محوطه های او عبارت بودند از: میثب، صافیه، دلال، حسن، برقه، الاحوف، و مشربه ام ابراهیم [136] .زهری گوید: محاصره قلعه بنی النضیر شش ماه بعد از جنگ احد اتفاق افتاد، این محاصره به حدی طول کشید که آنان به صلح حاضر شده و اموال خود را به رسول خدا صلی الله علیه و آله واگذار کردند و از مدینه جلاء وطن نمودند [137] .

غزوه ذات الرقاع

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه