پژوهشی در علوم قرآن صفحه 11

صفحه 11

مرتبه نازل نشده است بلکه نزول آن تدریجی بوده است , ناسازگار می باشداصولا یکی از اعتراض های مخالفان قرآن همین بود که چرا قرآن یکجا بر رسول اللّه (ص ) نازل نمی شود:(لولا نزل الیه القرآن جمله واحده کذلک لنثبت به فؤادک ورتلناه ترتیلا) چرا قرآن یکجا بر او نازل نمی شود, لیکن این بهانه ای بیش نیست به تدریج نازل کردیم تا قلب تو را تثبیت کنیم و با ترتیل بر تو خواندیم اینها برخی سؤالهای اساسی است که باید به آنها پاسخ داده شود. بیشتر اهل سنت و برخی از علما شیعه مانند شیخ مفید, سید مرتضی , ابن شهر آشوب از این سؤال پاسخ می دهند که منظور از نزول قرآن در ماه رمضان نزول تمام قرآن نیست بلکه منظور آغاز نزول است که در ماه رمضان بوده است زیرا نسبت هر حادثه ای را می توان به زمان شروع آن داد ((73)) فرضا ساختمانی که پنج سال طول می کشدتا احداث شود می توان گفت این ساختمان در فلان سال یعنی سال شروع ساختمان ساخته شده است . لیکن این پاسخ صحیح نمی باشد زیرا نسبت نزول قرآن به ماه رمضان در صورتی صحیح خواهد بود که یا تمام قرآن و یا حداقل معظم یعنی اکثر سوره های آن در ماه رمضان نازل شده باشد در همان مثال ساختمان در صورتی می توان احداث ساختمان رابه سال شروع آن نسبت داد که بیشتر کارهای آن انجام گرفته باشد و الا اگر ساختمانی درسالی که شروع می شود تنها کلنگ آن زده شده باشد یا مثلا پی ریزی شده باشد و

آنگاه اتمام آن ده سال طول کشیده باشد نمی گویند این ساختمان در فلان سال ( سال شروع )ساخته شده است با نزول اندکی از قرآن در ماه رمضان نمی توان گفت قرآن در ماه رمضان نازل شده است . برخی با توجه به مخدوش بودن جواب قبلی جواب دیگر داده اند و آن این که ((واژه قرآن )) جنس است و منظور از قرآن در آیه نزول مقداری از قرآن است یعنی جنس قرآن و اگر حتی یک آیه هم نازل شده باشد صحیح است گفته شود در ماه رمضان قرآن نازل شده است , زیرا اسم جنس به یک مصداق هم اطلاق می شود مانند این که اگر یک قطره آب در داخل ظرفی باشد صحیح است گفته شود آب داخل ظرف است همان طورکه به دریای آب هم گفته می شود آب در دریاست و این تعبیر مجاز هم نیست بلکه یک کار برد حقیقی است اگر اندکی از قرآن در ماه رمضان نازل شده باشد صحیح است گفته شود قرآن در ماه رمضان نازل شده است آنگاه با دیدگاه اول که می گوید آغاز رسالت در ماه رجب است , نیز سازگار خواهد بود , زیرا بنابر این دیدگاه ,اکثر قرآن بعد از ماه رمضان و اندکی از آن قبل از ماه رمضان و مقداری هم در ماه رمضان نازل شده است . این جواب هم از جهت دیگر مخدوش است , زیرا گرچه این سخن از لحاظ کاربردواژگانی بی اشکال است , لیکن با لحن آیه هایاد شده سازگار نیست زیرا لحن و سیاق آیه هاستایش ماه رمضان است و

بزرگ ترین فضیلت ماه رمضان را به این می داند که قرآن در آن نازل شده است اگر منظور اندکی از قرآن باشد چه فرقی با سایر ماه ها پیدامی کند و چه فضیلتی به حساب ماه رمضان می شود که بر دیگر ماه ها شرافت دارد که قرآن در آن نازل شده است در حالی که در برخی از ماه ها چندین برابر ماه رمضان قرآن نازل شده باشد. در این زمینه جواب سومی مطرح است که برخی از اهل سنت و نیز علمای بزرگ شیعه مانند صدوق ((74)) (قدس سره ) آن را پذیرفته اند که منظور از نزول قرآن نزول آن به صورت آیه و سوره نمی باشد که به مردم ابلاغ شود بلکه منظور نزول آن بر قلب رسول اللّه (ص ) است یا بر بیت المعمور یا بیت العزه یا آسمان دنیا می باشد این دیدگاه بر گرفته از برخی شواهد تاریخی و روایی است مانند جملاتی که از ابن عباس نقل شده است که ((شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن , قال ابن عباس فی رمضان وفی لیله القدر وفی لیله مبارکه جمله واحده ثم انزل بعد ذلک فی مواقع النجوم ((75)) )) عن ابن عباس :((نزل القرآن جمله واحده لاربعه وعشرین من رمضان فوضع فی بیت العزه فی السما الدنیا))((76)) صدوق نیز از امام صادق (ع ) نقل می کند:((نزل القرآن جمله واحده الی بیت المعمور ثم نزل فی طول عشرین سنه ))((77)), ((قرآن یک جا بر بیت المعمور نازل شده است آنگاه در طول بیت سال بر پیامبر نازل شده است )). این شواهد تاریخی که روایت

معتبر نیستند سخنان ابن عباس ,حکایت شده است اما روایتی که صدوق (ره ) نقل می کند اگر معتبر هم باشد با سیاق و سخن آیه ها هماهنگ نیست زیرا همین آیه قرآن را هادی و رهنمود برای مردم معرفی می کند, اگر منظورنزول آن بر بیت المعمور باشد چگونه قرآنی که در بیت المعمور است رهنمود مردم کره زمین است بنابر این هیچ کدام از این جواب های اشکال نیست و راهی این محققین پیموده اند قابل پیروی نیست دیدگاه دیگر برخی علمای شیعه مانند فیض کاشانی ((78)) و ابوعبداللّه زنجانی ((79)) ابراز نموده اند که منظور از نزول قرآن در ماه رمضان فرود آمدن الفاظ قرآن نیست بلکه منظور حقایق و مفاهیم آن است و نیز مراد فرودآمدن قرآن بر قلب رسول اللّه (ص ) می باشد که در روایات تعبیر به بیت المعمور نموده است این سخن صرف نظر از تحلیلی که درباره روایت بیان می کند سخن متینی می باشدو می توان گفت دیدگاه صحیح است لیکن این که کسی بگوید منظور از بیت المعمورقلب رسول اللّه (ص ) می باشد بی دلیل است توضیح همین دیدگاه در بخش بعدی آمده است .

نزول دفعی , نزول تدریجی

دیدگاهی که با شواهد قرآنی همراه است این که منظور از فرود آمدن قرآن در ماه رمضان نزول یک جای آن است که مفاهیم و حقایق قرآن بر قلب رسول اللّه (ص ) فرودآمده است اما مفاهیم در غالب الفاظ عربی در مدت بعثت رسول اللّه (ص ) شکل گرفته است این دیدگاه را که المیزان طرح می کند در واقع همان دیدگاه فیض کاشانی است بااین تفاوت

که روایت را شاهد ادعا قرار نمی دهد تا آن اشکال متوجه شود که به چه دلیل منظور از بیت المعمور قلب پیامبر است بلکه بر دیدگاه خود شواهد قرآنی بیان می کند ازجمله این که فرق است بین انزال و تنزیل , انزال نزول دفعی و یک مرتبه فرود آمدن چیزرا می گویند و تنزیل نزول تدریجی چیز را می گویند قرآن در مورد نزول قرآن در ماه رمضان تعبیر به انزال نموده است که همان نزول دفعی است معلوم می شود قرآن یک مرحله ای دارد که مرحله مفاهیم و حقایق آن است که در آنجا لفظ و آیه آیه و سوره سوره نیست مقام جمع و وحدت است که مقام احکام است یک مرحله فصل فصل وقطعه قطعه دارد که مقام تفصیل قرآن است :(کتاب احکمت آیاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر) ((80)) مرحله احکام همان مرحله جمع و حقایق قرآن است که یکجا برقلب رسول اللّه (ص ) نازل شده است مرحله تفصیل قرآن همان به صورت الفاظ آیه وسوره آمدن قرآن است , می باشد:(انا جعلنا قرآنا عربیا)((81)), ((ما قرآن را به صورت لفظ عربی در آوردیم )). دیگر این که آیه هاقرآن این نکته را تایید می کند که گاهی رسول اللّه (ص ) عجله درقرائت قرآن داشتند می خواستند قبل از تنظیم الفاظ از سوی خدای سبحان قرائت کنندمعلوم می شود مفاهیم و معانی در نزد حضرت بوده هنوز در غالب الفاظ در نیامده بوده است که حضرت قادر بوده عجله در قرائت کنند:(لا تحرک به لسانک لتعجل به )((82)),((زبان خود را به قرآن با عجله حرکت

نده )). (ولا تعجل بالقرآن من قبل ان یقضی الیک وحیه )((83)), ((قبل از اتمام وحی قرآن عجله در قرآن نکن )). به این دیدگاه کمترین اشکال متوجه است و می تواند آن را پذیرفت , زیرا با شواهدقرآنی همراه است و روایت را هم توجیه ننموده است و با دیدگاهی که می گفت شروع بعثت در ماه رجب است سازگار است و با رهنمود بودن قرآن نیز هم خوانی دارد یعنی می توان گفت قرانی که بر قلب رسول اللّه (ص ) نازل شده است هدی للناس است هم اکنون رهنمود مردم می باشد زیرا وقتی حقایق قرآن نازل شده باشد, که حقیقت رهنمودقرآن به همان حقایق و مفاهیم آن است و در نزد رسول اللّه (ص ) آماده باشد و لو هنوزبه صورت لفظ در نیامده و حضرت دستور تلاوت آنها را بر مردم ندارد لیکن چون مفاهیم آماده است تا در موقع مناسب خود باز شده بر مردم ابلاغ شود هم اکنون می توان گفت این پیام رهنمود مردم است مانند این که یک نامه در بسته به کسی بدهند وبه او بگویند این نامه راه گشای , مشکلات شماست ,لیکن تا رسیدن فرصت مناسب آن راباز نکن هم اکنون صحیح است که گفته سود این نامه سر بسته راه گشاست در عین حال دو اشکال مهم دیگر متوجه این دیدگاه است که اگر از آنها هم پاسخ داده شود قابل پیروی خواهد بود. الف : بر اساس بیان علامه قرآن در ماه رمضان به صورت حقایق نه الفاظ بر قلب حضرت نازل شده است که همان مرحله احکام و جمع قرآن

است که در شب قدر ماه رمضان جمله واحده بر حضرت نازل شده است این دیدگاه با ویژگی شب قدر هماهنگ نیست زیرا قدر به معنای اندازه و تقدیر است که در حقیقت مرحله تفصیل و تفکیک حقایق است نه مرحله احکام و جمع آنها (فیها یفرق کل امر حکیم ) ((84)) هر امرحکیمی و جمع شده در این شب تفکیک و جدا می شود این نکته با تفصیل و آیه آیه بودن قرآن هماهنگ است , نه مرحله وحدت و حقایق آن . ب : افزون بر این , اشکال دوم متوجه بیان علامه است و آن این که برای دریافت مرحله جمع و حقایق قرآن که به صورت جمعی گرفته می شود انزال قرآن نیاز نیست بلکه صعود رسول اللّه (ص ) لازم است یعنی برای گرفتن مرحله حقایق قرآن بدون واسطه از نزد خدای سبحان باید رسول اللّه (ص ) بالا برود تا به آن مقام و مرحله برسد وحقایق را بلا واسطه دریافت کند نه این که قرآن نازل شود تا به پیامبر برسد. این دو اشکال از جانب حضرت استاد مفسر فرزانه قرآن آیه اللّه جوادی آملی دردرس های تفسیر ترتیبی خود که به فارسی هم نگاشته می شود طرح شده است و حضرت استاد (( حفظه اللّه )) از هر دو اشکال پاسخ داده اند از اشکال اول به این صورت پاسخ دادند که : اجمال دو نوع است گاهی چیزی به گونه ای مجمل است که جز نیات را در برندارد لیکن گاهی به گونه ای مجمل است که در عین اجمال جزئیات را همراه دارد تکثردارد که

اجمال با کشف و تفصیل همراه است شب قدر گر چه شب تقدیر و اندازه وتفریق و تفکیک امور است , لیکن این تفریق به صورت جزئیات در عین اجمال می تواندباشد که به این نکته ظریف خود علامه در تفسیر سوره دخان توجه پیدا کرده است ((85)). از اشکال دوم هم این گونه پاسخ دادند که برای گرفتن مرحله بالای قرآن صعودرسول اللّه (ص ) شرط است لیکن همین دریافت حقایق از مرحله بالا همانند تجلی سایرفیوضات الهی دو نسبت دارد, از آن جهت که به بنده نسبت داده می شود صعود لازم است تا شایسته دریافت فیض شود و از آن جهت که به خدا نسبت داده می شود بایدفرود آید و ناز شود تا به بنده برسد , لذا تعبیر از این حقیقت به انزال بی اشکال خواهدبود بر این اساس می توان گفت منظور از نزول قرآن در ماه رمضان نزول دفعی و یک مرتبه قرآن است که بر قلب رسول اللّه (ص ) نازل شده است و آیه هاقرآن را در این رابطه این گونه معنا نمود اما نزول تدریجی قرآن مربوط به طول رسالت حضرت می باشد و این دیدگاه ناسازگار با آغاز رسالت در ماه رجب نیست که مقداری آیه هاقبل از ماه رمضان نازل شده باشد آنگاه حقایق قرآن یکجا در ماه رمضان تجلی بیابد و سپس همین حقایق در طول رسالت به صورت لفظ در آمده و نازل شود (واللّه سبحانه هو العالم ).

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه