پژوهشی در علوم قرآن صفحه 57

صفحه 57

ب انتخاب اعراب

اعراب نسبت به حروف افزون بر این که همانند لباس نسبت به بدن پوشش به

حساب می آید, گاهی موجب تغییر معنا نیز می شود اعراب مناسب و هماهنگ موجب زیبایی درادای الفاظ شده به جامه متناسب با اندام می ماند. در مواردی هم تغییر یک اعراب موجب تغییر کلی در معنا می شود مانند : قدر, یقدر,به معنای تقدیر و اندازه است و از قدر, یقدر, از قدرت به معنای نیرو,توان است درماجرای حضرت یونس (ع ) می فرماید:(فظن ان لن نقدر علیه )((380)), ((یونس گمان کرد بر او سخت نمی گیریم )). یعنی :((ان لن نضیق علیه )) و مانند:(اللّه یبسط الرزق لمن یشا ویقدر)((381)),((خدا به هر کس بخواهد رزق وسیع می دهد و به هر کس بخواهد رزق کمتر می دهد)). با این بیان , آیه مبارکه مفهوم صحیح دارد, اما یقدر به معنای قدرت مضمون صحیحی در داستان یونس (ع ) ندارد,زیرا هیچ پیامبری چنین گمان نخواهد داشت که خدا بر او قدرت ندارد. و نیز در انتخاب اعراب هماهنگ برای رساندن ویژگی های مقام سخن با طنین وآهنگی دلپذیر تمام اصول و معیارها را رعایت نموده است , چنانکه وقتی می خواهدویژگی عذاب قوم ثمود را که هم استمرار داشت و هم آنها را ریشه کن نمود, بیان کند,که در اثر نا فرمانی و پی کردن ناقه صالح (ع ) دچار آن شدند با چه طنینی استمرار رامی رساند, (فعقروها فدمدم علیهم ربهم بذنبهم فسویها)((382)), ((آن قوم گفته پیامبرخویش را دروغ پنداشتند و ناقه که را معجزه او بود پی نمودند آنگاه در اثر ارتکاب گناه خدا آنها را به هلاکت رساند و شهرهای آنها را با خاک یکسان نمود)). ردیف شدن حرف دال

با میم و تکرار این دو حرف با اعراب متوالی فتحه چه نقشی را در ایفای مضمون عذاب مستمر و ریشه کن کننده می رساند ؟

!. و نیز مشابه همین مورد در قوم عاد وقتی می خواهد طوفان پر سر و صدای مستمر رابیان کند, که چند شبانه روز دامن گیر آن قوم شد, چگونه حروف با ویژگی صدای هماهنگ با حادثه و استمرار آنرا با اعراب هماهنگ ترسیم می نماید. (واما عاد فاهلکوا بریح صرصر آتیه ) ((383)) انتخاب حرف صاد که از حروف صفیر به معنای سوت کشیدن است , با تکرار صر و اعراب فتحه با چه طنین زیبا هم استمرار و هم پر صدا و صفیر طوفان را تبیین نموده است چگونه انتخاب حروف واعراب هماهنگ با طوفان سهمگین و مهیب که همراه با سوت است می باشد. و نیز در مثل (واللیل اذا عسعس والصبح اذا تنفس ) ((384)) انتخاب حرف عین وسین و تکرار این دو با اعراب فتحه های متوالی و تکراری چگونه تدریجی , فرا رسیدن شب را بیان می کند و در طرف صبح با انتخاب واژه تنفس از باب که زیاده المبادی همراه دارد و انتخاب حرکت فتحه متوالی چگونه فرا رسیدن تدریجی , صبح رانویدمی دهد.

ج ساختار جمله

ساختار جمله نقش محوری در زیبایی سخن و سخن زیبا دارد اگر سخنور در دو بخش قبلی (( انتخاب حروف و واژه ها و انتخاب اعراب )) معیارهای زیبایی را رعایت نماید,لیکن در جمله بندی نتواند منسجم و هماهنگ و روان و رسا سخن بگوید, سخن اوارزش و اعتبار نخواهد داشت چگونگی جمله است که مقصود سخنگو را

زیبا و روان ویا زشت و ناقص می سازد چون تناسب سخن و حالات سخنور و شنونده کاملا متفاوت است , موقعیت گاهی تعظیم گاهی تحقیر, گاهی تشویق , و یا انذار یا تبشیر, کنایه , تشبیه ویا استعاره را می طلبد نوع جمله با ملاحظه این نوع ویژگی ها باید صورت گیرد و نیزجایگاه محورهای اصلی سخن مانند نهاد و گزاره و مفعول و متعلقات فاعل و فعل درتقدیم و تاخیر و جمع و تثنیه و اسمیه بودن جمله یا فعلیه : استمراری یا غیر استمراری وخلاصه دهها خصوصیت دیگر همه در ساختار جمله نقش دارند و انسان با محدودیت علمی که دارد هیچ گاه به تمام رموز و اسرار آگاهی نخواهد داشت و با نسیان و فراموشی که دارد هیچ گاه نسبت به آموخته های خود حضور ذهن ندارد, قادر به آفریدن زیباترین سخن نیست . در حادثه طوفان عظسم نوح (ع ) که به صورت اعجاز شکل گرفت ,آب از زمین جوشش و از آسمان ریزش نمود, و این دو باعث شد که آب از قله های بلند کوهها هم فراتر رود و همه را در کام خود غرق کند و تنها گروهی که در درون کشتی نوح قرارداشتند نجات یابند حال خدای سبحان می خواهد این حادثه را به صورت اعجاز پایان دهد و اوضاع به سرعت به صورت عادی برگردد نه به صورت تدریجی زیرا اگر تدریجی باشد تمام جانداران و انسان هایی هم که در کشتی بودند به هلاکت می رسیدندمی خواهد معجزه آسا آب طوفان جابجا گردد و کشتی بر روی زمین مستقر گردد این هدف را قرآن

با این جملات کوتاه و بی نهایت زیبا طرح می کند:. (قیل یا ارض ابلعی ماک ویا سما اقلعی وغیض الما وقضی الامر واستوت علی الجودی وقیل بعدا للقوم الظالمین ) ((385)) . ابتدا معنای چند لغت :. بلغ به معنای فرو بردن چیزی یک مرتبه مانند بلعیدن حیوان طعمه خود را قلع به معنای از ریشه کندن چیزی مانند کندن درخت یا کندن دندان غیض به معنای فرو رفتن آب در مکانی . خدای سبحان ابتدا به زمین دستور می دهد که آب خود را فرو ببرد با این امر تکوینی آنچه آب از زمین جوشیده بود به زمین فرو رفت به آسمان دستور می دهد آب خود راقطع کند, یعنی آبی که تا کنون همانند آبشار از آسمان ریزش می کرد یک مرتبه قطع شدبه طوری که آثاری از آن باقی نماند آنگاه تمام آب جا به جا شده چه آنچه از آسمان آمده بود و چه آنچه از زمین جوشیده بود آب زمین که در زمین فرو شد, اما آب آسمان چه شد ؟

اگر بخواهد به تدریج تبخیر شود که سالهای سال طول خواهد کشید و باسرعت عمل موقعیت منافات دارد از طرفی ظاهر آیه این است که زمین تنها آبی که ازآن جوشیده بود بلعید چون دستور همین بود:(یا ارض ابلعی مائک ) که زمین مامور شدآبی که از خودش جوشیده و آب آن به حساب می آید ببلعد, نه بیشتر از جمله و غیض الما (( آب فرو رفت )) می توان فهمید که آب آسمان نیز همانند آب زمین جابه جا شد وبه جای اولش بازگشت الف و لام

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه