پژوهشی در علوم قرآن صفحه 62

صفحه 62

لمن شا منکم ان یتقدم اویتاخر) ((415)) , ((سوگند به صبح هنگامی که روشنایی بخشد, همانا که قرآن یکی ازبزرگترین نشانه های الهی است که برای بشر نذیر و هشدار دهنده است تا هر کس خواست به سوی آن رود یا از آن بازماند (ایمان بیاورد یا کفر ورزد) )). و مانند:(یا ایها المدثر قم فانذر وربک فکبر وثیابک فطهر)((416)), ((ای رسول که به لباس در پیچیده ای بر خیز و هشدار بده و خدا را به بزرگی یادکن و جامه های خویش راپاکیزه گردان )). قرآن از انواع سجع در جای جای آیات بهره برده است به طوری که وقتی دقت شودمعلوم می شود که اکثر آیات قرآن نثر مسجع است اینها برخی محورهای زیبایی ظاهرسخن بود که به طور فشرده مطرح گردید.

بخش دوم :(سخن زیبا ابعاد معارف قرآن )

توضیحات

تاکنون محور سخن پیرامون زیبای های ظاهر سخن بود, گرچه به محتوای آن نیزاشاره می شد در این بخش محور سخن , ((سخن زیبا)) بودن و اعجاز محتوایی قرآن است محتوای قرآن که از سوی ملکوت و وحی الهی می باشد در ابعاد گوناگون معارف انسانی اعجاز است یعنی در بعد معارف ,احکام و ایدئولوژی ,اخلاق , حکومت وسیاسیت حقوق اجتماعی و اقتصادی و دستاوردهای وحی اعجاز است , یعنی معارف الهی به نوعی است که در دیدرس علوم و دانش بشری نیست و انسان بدون استمداد ازوحی هرگز به آنها راه ندارد.

ابعاد انسان

انسان از لحاظ ظرفیت و استعداد فراگیری موجود بی نهایت است و ظرفیت او ازتمام موجودات هستی حتی از فرشتگان مجرد الهی فراتر است که شناخت انسان بدین نحو تنها توسط وحی ممکن است و بدون وحی کسی قادر نیست این چنین ابعادوجودی انسان را ارائه دهد. قرآن در مورد ظرفیت فراگیری انسان می فرماید فرشتگان در هنگام آفریدن انسان در فکر بودند که انگیزه آفرینش این موجود چیست ,و حتی هنگامی که از اراده ومقصد الهی در این رابطه اطلاع یافتند در محضر الهی سوال کردند که برای چه انسان می آفرینی ,(اتجعل فیها من یفسد فیها), ((آیا کسی را در زمین قرار می دهی که فساد به پاکند)). خدای سبحان در پاسخ فرشته ها فرمود من چیزی می دانم که شما به آن آگاهی ندارید,(انی اعلم ما لا تعلمون ) ((417)) , و آن موضوع ظرفیت فراگیری انسان است وشما هم اگر به این حقیقت آگاه شوید دیگر چنین سوالی نخواهید کرد. (وعلم آدم الاسما کلها ثم عرضهم علی الملائکه

فقال انبؤنی باسما هؤلا ان کنتم صادقین )((418)), ((آدم را از تمام حقایق آگاه ساخت آنگاه آن حقایق را بر فرشتگان عرضه نموده از آنها خواست که اگر آگاهی دارند, از آن حقایق خبر دهند)). شناخت ابعاد وجودی و نیازهای انسان بدون بهره گیری از تعالیم وحی مقدور نیست آدمی با کاوشهای خود قادر نیست ابعاد وجودی و درون انسان را روانکاوی کند و اززوایای روحی او به طور دقیق اطلاع حاصل کند و در صدد تامین خواسته های او برآیدآنکه قادر است انسان را بشناسد خدای انسان است همان که بعد از آفرینش انسان به عنوان زیباترین مخلوق بر آن عمل با عظمت , خود را ستود, (فتبارک اللّه احسن الخالقین ) ((419)) .

دو مبدا, دو گرایش

قرآن برای پیدایش انسانی دو مبدا عنوان می کند زیرا که وجود انسان وجود ترکیبی از مجرد و ماده است انسان به نوعی آفریده شده که بعد وجودی او با جسم و ماده سر وکار دارد و دو مبدا می طلبد که هم جنبه مادی و هم جنبه تجرد او را تامین نماید به همین سبب قرآن وجود عنصری و جسم انسان را به آب و گل نسبت می دهد,(ولقدخلقنا الانسان من سلاله من طین ) ((420)) , ((ما انسان را از خالصی گل آفریدیم )). اما حقیقت وجودی انسان که روح او است مبدا آن را عالم ملکوت می داند,(ونفخت فیه من روحی )((421)), ((در انسان از روح خود دمیدم )). به لحاظ دو مبدا در آفرینش انسان دو گرایش هماهنگ با دو مبدا نیز در درون انسان نهاده است مبدا ملکوتی انسان گرایش به اصل خود

یعنی عالم ملکوت دارد لذاکششهای فطری انسان همواره به سوی خدا بوده و خواسته های بی نهایت فطرت انسان به سوی شناخت و پیوند با اصل خویشتن است (فطرت اللّه التی فطر الناس علیها) ((422)) انسان از این بعد به شناخت و پرستش خدا مفطور شده است . در مقابل بعد طبیعی انسان نیز گرایش به اصل خود یعنی عالم ملک و عالم ماده دارد,همان طور که فطرت گرایش به ملکوت دارد, طبیعت انسان گرایش به فجور دارد, وانسان به دو جنبه گرایش وجودی خویش آگاهی دارد:(ونفس وما سویها فالهمهافجورها وتقویها) ((423)) تسویه نفس و مستوی القامت بودن نفس انسانی به این است که هم برگرایش های فطری خود آگاه است و هم گرایش های طبیعی را می شناسدگرایش های فطری به سوی تکامل و پاکی است گرایش های فطری به سوی برتری ازفرشتگان است تا بدان جا که مسجود ملائکه قرار گیرد, گرایش های فطری به سوی نور وصفا و محبت است , گرایش های فطری به آن جهت است که انسان در دانش ,ظرفیت تعلیم و فراگیری همه حقایق را دارد, (وعلم ادم الاسما کلها) گرایش فطری جذبه به سوی کمال است تاآنجا که مسجودفرشته قرارگیرد(واذقال للملائکه اسجدوا لادم ) ((424)) . و در بعد عمل و تزکیه تا بدان جا تعالی پیدا کند که در جذب منافع , دیگران رابر خود مقدم شایسته تر داند, یعنی ایثار نماید:. (ویؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه )((425)), ((دیگران را بر خویش برمی گزیند (در مواردی که خود نیازمندند دیگران را بر تامین نیاز خود بر می گزینند))). چنین کسی نه تنها عادل و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه