پژوهشی در علوم قرآن صفحه 85

صفحه 85

تقوا شرط است سلوک و تزکیه کارساز است خطاب آن زبان به همگان بود اما پذیرای این خطاب حق باوران سالک هستند, که به حقایق این دریای ژرف دسترسی دارند و تا این شرط حاصل نشود,شایستگی خطاب فراهم نمی شود مراحل عالی از معارف قرآن را با زبان محاوره نتوان رسید با زبان نورانیت و پیروی از قرآن می توان چشید که با آن حقیقت تنها انسان های مطهر راهیابی و تماس دارد:(لایمسه الا المطهرون ) ((566)) , با آن حقیقت جز انسان پاک از هرگونه آلودگی فکری و عملی دسترسی ندارد همان زبان که با اهلش به سخن می نشیند با ترجمانان وحی :((هذا القرآن انما خط مستور بین الدفتین لا ینطق بلسان ولابد له من ترجمان ))((567)), ((این قرآن نوشتار بین دو جلد است با همه سخن نمی گوید)), ترجمان می خواهد((ذلک القرآن فاستنطقوه ولن ینطق ولکن اخبرکم عنه ))((568)), ((این قرآن را به حرف در آورید, لیکن با شما سخن نمی گوید)). من (علی (ع ) ) از آن خبر می دهم که این زبان را عترت و پیروان خالص آنها ترجمان هستند که با اینها نه با همگان سخن می گوید درحالی که روی کرد زبان محاوره ای قرآن با همگان است .

سبک شناسی و روشها

ضرورت سبک شناسی

در پایان بحث های علوم قرآنی مناسب است برخی روش هایی که در تفسیر کار برددارند بررسی شود,گر چه مناسب تر برای طرح این موضوع پیش گفتار تفسیر است , لیکن به لحاظ این که آشنایی با مناهج همانند علوم قرآن پیش نیاز و راه کارهای تفسیرمی باشد ,بررسی آنها در اینجا نیز مناسب است . از هنگامی

که سفره پر نعمت الهی بر گستره زمین گسترده شده همه دل باختگان ازهر قوم و مرام با حرص و اشتهای بی پایان در کنار این سفره نشستند و هر کسی به قدراشتهای خود بهره گرفت و چون مائده , الهی بود:((القرآن مادبه اللّه )) ((569)) , برای همگان یکسان گسترده شده است و تفاوت بهره وری از آن به میزان اشتها و علاقه افرادو روش هاو راه کارهای آنان بازگشت دارد قرآن کوثر معارف و آبشخور رشد وبالندگی انسان است که بر رسول اللّه (ص ) ارزانی شده است :(انا اعطیناک الکوثر)((570)), ((ما به تو کوثر عطا کردیم )), که منظور همان معارف آسمانی است ورهنمود الهی است , به دو منبع قرآن و عترت که انسان تا سرمنزل مقصود رهنمود است . برای رسیدن به سرچشمه کوثر این چنین نیست که هر کس از هر سو بتواند وارد شودبرای نوشیدن آب زلال این چشمه همانند سایر چشمه ها باید از شریعت آن وارد شد بی گدار نمی توان ره پیمود که نه تنها موجب بهره وری و سیراب شدن نخواهد شد ,چه بساسبب غرق شدن نیز بشود به این لحاظ هر روشی به تفسیر قرآن و فهم قرآن منتهی نمی شود روی کرد به قرآن باید از شیوه صحیح آن باشد این نکته بررسی روش های گوناگون را بایسته می نماید تامنهج صحیح از بین آنها بازشناسی و انتخاب شود روشهادر این راستا بسیار متفاوت و بین افراط و تفریط قرار دارند, که به برخی از آنهاکه ,عمده ترین می باشد پرداخته می شود به این امید که از کژ راهه های خطر

مصون مانده وبتوان فرجام برخی از دام های خطر را تبین ,و کمکی جهت انتخاب راه صحیح باشد و ازخطر تحمیل پیش داوری ها و نیز برداشت های کژ وبی راهه مصونیت حاصل شود.

روشها

الف : تفسیر به ماثور یا روایی

از روش های سابقه دار در تفسیر قرآن به روایات و آثاری که از رسول اللّه (ص ) نقل شده است , می باشد که بسیاری از مفسرین این سبک را در پیش گرفته و اگر مفسر شیعه بوده ,افزون بر روایات نبوی (ص )روایات رسیده از عترت طاهره (ع ) را اضافه کرده است این گروه از مفسران در توضیح آیات به روایات مربوطه اکتفا می کنند و ازتبین قرآن با برهان و یا روش های علمی به دلایلی که به برخی از آنها اشاره می شود,خودداری می کنند خواستگاه دیدگاه این گروه مطالب ذیل است :. تفسیر قرآن به غیر روایات در حد گمان است , در معارف گمان و ظن کار ساز نیست افزون بر این که قرآن نیز از دنباله روی گمان پرهیز می دهد:. (لاتقف ما لیس لک به علم )((571)),((از چیزی که علم و یقین آور نیست پیروی مکن )). (ان الظن لا یغنی من الحق شیئا)((572)), ((گمان انسان را به حق نمی رساند)). روایات هم از اعتماد به عقل در تفسیر قرآن و فهمیدن آن پرهیز می دهند:((عن الصادق (ع ) لیس شئ ابعد من عقول الرجال عن القرآن ))((573)), ((عقل انسان چه بسیار از فهم قرآن دور است )). نکته دیگری که این گروه به آن توجه نمودند و آنان را از توجه به غیر روایات باز

داشته است , این که تفسیر به غیر روایت و آثار رسول اللّه (ص ) و عترت اعمال رای است و روایات بسیار نهی از تفسیر به رای ,این روش را مردود می کند که شرح این روایات خواهد آمد. افزون بر اینها روایات مخاطب قرآن را مشخص می کنند, هر کس شایستگی فهم قرآن را ندارد بلکه افراد خاص که مخاطب اصلی قرآن هستند آن را درک می کنند:. ((انما یعرف القرآن من خوطب به ))((574)), ((قرآن را مخاطب اصلی آن درک می کند)). از جانب دیگر حدیث شریف ثقلین به گونه ای آشکار دلالت دارد که قرآن را نبایدازعترت جدا کرد و تفسیرهای غیر از آثار عترت جدایی قرآن از عترت است لذا این گروه به روایات اکتفا نموده اند که تفسیر آنها تفسیر روایی یا تفسیر به ماثور نامیده می شود. از تمام این مطالب می توان پاسخ داد, اما نکته اول که تفسیر به غیر روایات تفسیر به علم و یقین نیست اولا مگر تفسیر به روایات تفسیر به یقین است ؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه