پژوهشی در علوم قرآن صفحه 94

صفحه 94

گوسفند برای رضای خداتفسیر می کند چنین سخنی گر چه هماهنگ با واژه نسک است زیرا مصداقی ازمصادیق آن می باشد,لیکن لفظ نسک هیچ گونه دلالت واژگانی بر قربانی گوسفند ندارد ,لیکن عترت آگاه از مقاصد آن را تفسیر می کند و نیز معارف عمیق توحیدی و خصوصیات عالم آخرت و قیامت در آیه ها و بیان ویژگی های قصص قرآن را می توان از زبان صدیق عترت شنید البته منظور روایات جعلی و اسرائیلیات نیست که در این باره توضیح خواهدآمد در این گونه زمینه ها در بهره وری از قرآن نیاز به عترت که قرآن ناطق می باشدهمان که فرمودند قرآن با شما سخن نمی گوید عترت آنرا به سخن در می آورد:. ((ذلک القرآن فاستنطقوه ولن ینطق ولکن اخبرکم عنه )) ((639)) , این قرآن را به سخن درآورید لیکن با شما سخن نمی گوید, من از قرآن خبر می دهیم همان که گفته می شودقرآن را مخاطب اصلیش می فهمد:((انما یعرف القرآن من خوطب به ))((640)), مقاصداصلی قرآن را مخاطب اصلی آن , آگاه است که اهل بیت نبوت می باشد ((واهل البیت ادری بما فی البیت )), آنان که آشنا به مقاصد قرآن می باشند:. ((قال ابو عبد اللّه (ع ) انه لایسعکم فیما ینزل بکم مما لا تعلمون الا الکف عنه والتثبت والرد الی ائمه الهدی حتی یحملوکم فیه علی القصد ویجلو اعنکم فیه العمی )) ((641)). ((در جایی که منظور از ما انزل اللّه را نمی دانید باید بایستید اظهار نظر نکنید و مورد رابه ائمه (ع )هدایت و رشد و اهل بیت واگذار کنید, تا آنها شما

را به مقصود راهنمایی کنندو گره های کور را باز کنند)). بنابراین روش صحیح در تفسیر قرآن , این است که ابتدا با آشنایی به ویژگی های زبان قرآن مفهوم محاوره ای آیه ها را به دست آورد, لیکن خود را نباید بی نیاز از عترت دانست بعد از برداشت مفهوم محاوره ای به سراغ روایات و سیره عترت رفته از آنهابهره گرفت برداشت خود را عرضه بر مفاد روایات نمود و نیز مفاهیم عمیق را از آثارعترت بدست آورد و در بدست آوردن احکام , روایات معتبر را ملاک و میزان قرارداد, نه قیاس و دیدگاهای عقلی را! این روش از تفسیر به رای در امان خواهد ماند واین روش از کندروی و تندروی و عقل گرایی و علم گرایی مصون خواهد ماند همان راهی که مفسر کبیر المیزان در این قرن پیمود, آن هم در موقعیتی که تفاسیر اهل سنت به گرایش های علمی و اجتماعی افراطی روی آورده بودند و در فضایی که حوزه ها ومفسران شیعی نیز متاثر از روش برخی اهل سنت به علم گرایی و عرفان زدگی روی آورده بودند المیزان افق روشنی در این فضا باز نموده , و حوزه ها را عملا به این خطر گوش زدشد, آنگاه شاگردان فرزانه علامه نیز مانند حضرت آیت اللّه جوادی آملی (حفظه اللّه )روش علامه را پی گرفتند و حوزه تفسیر را از پیرایه ها ویرایش نموده , به روش صحیح آشنا ساختند و کژ راهه های خطر را هشدار دادند این روش در عین تفسیر قرآن به قرآن عترت را همدوش قرآن قرار می دهد و نیز از علوم

در عرصه های گوناگون , هیئت ,جنین شناسی , طبیعت شناسی و گیاه شناسی و بهره می جوید این روش در بهره وری ازقرآن عقل و تدبر را همانند چراغ همواره به همراه دارد, نه همانند جمود اخباری به مفاد اخبار اکتفا می کند و نه عقل را میزان شریعت دانسته و دین را با آن می سنجد که عقل گرا باشد بلکه در فهم دین و قرآن چراغ او عقل است که صراط را راهیابی کند ولبته مستقلات عقلی که با درک قاطع عقل حکم عقل مستقر می شود نیز, مورد پذیرش این دیدگاه است .

کدام روایت مفسر قرآن است ؟

بدون شک سخن وسیره رسول اللّه (ص ) ونیز گفتار و رفتار عترت مبین قرآن می باشداگر گفتار و نیز روش و سیره آنها به تواتر رسیده باشد که بدون تردید ملاک تفسیر قرارمی گیرد لیکن روایات متواتر بسیار اندک است به خصوص در فروعات دینی کمترین بهره از روایت متواتر است از سوی دیگر جعل اکاذیب و سخنانی به عنوان سخن رسول یا امام فراوان است دست های ناپاک کعب الاخبارها همواره از آستین جعل بیرون می آید و بر مقام رفیع رسول و عترت دروغ می بیند لذا به هر عبارتی که به عنوان روایت مطرح است نمی توان اعتماد نمود. در تفسیر قرآن همانند سایر عرصه ها از اسرائیلیات در زمینه های گوناگون به خصوص در ویژگیهای قصص انبیا و قرآن , جدا باید پرهیز نمود تفسیر قرآن باید از این گونه پیرایه ها پالایش شود, که در عرصه تفسیر کنونی توجه شایانی به این موضوع شده است . بعد از

طرد این اکاذیب اگر روایتی با مضمون محاوره ای قرآن سازگار باشد, در آن صورت می تواند در تبیین و تفسیر کمک و موثر باشد و نیاز به بررسی سند در این گونه موارد نمی باشد و اما اگر روایتی بخواهد توضیح و تقیید و یا تخصیص نسبت به آیه هاداشته باشد, اگر در عرصه فقهی باشد, در صورتی که سند آن معتبر و موثق باشد مورداعتماد خواهد بود اما اگر در عرصه اعتقادی چنین روایتی وارد شود, در صورتی که ازشواهد و قرائن دیگر اطمینان به آن روایت حاصل شود می توان به آن اعتماد نمود و الاعقیده با گمان و خبر واحد حاصل نمی شود بنابراین خبر غیر متواتر معتبر در عرصه فقاهت , در میدان اعتقاد اعتبار ندارد,مگر از راه دیگر اطمینان حاصل شود.

روایت مخالف قرآن

اما اگر روایتی در عین حال که از لحاظ سند صحیح است , با آیات قرآن تعارض وتنافی داشته باشد, چنین روایتی ارزش و اعتبار در هیچ زمینه نخواهد داشت چنین روایتی در واقع روایت نیست زخرف و باطل است که به نوعی به عترت نسبت داده شده است و آثار رسیده از عترت این گونه روایات را مطرود می داند و می فرماید روایات مارا به قرآن عرضه کنید آنچه موافق قرآن باشد معتبر و آن چه با قرآن معاند و معارض باشد, باطل است چنین روایتی را ما نگفته ایم , باید آن را طرد کرد:. ((عن ابی عبد اللّه (ع )قال رسول اللّه (ص ) ان علی کل حق حقیقه وعلی کل صواب نورافما وافق کتاب اللّه فخذوه وما خالف کتاب اللّه فدعوه ))

((642)). ((بر هر حقی حقیقتی وجود دارد بر هر کار شایسته ای نورانیت است ,آنچه موافق کتاب خداست آنرا اعتماد کنید و آن چه مخالف کتاب خداست آنرا طرد کنید)). ((عن ابی عبد اللّه (ع ) ما لم یوافق من الحدیث القرآن فهو زخرف ))((643)), ((از امام صادق (ع )نقل می کنند: آنچه از روایت موافق قرآن نباشد زخرف و باطل است )). و احادیث بسیار دیگری که در این رابطه رهنمود هستند.

خلاصه آنچه گذشت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه