سقیفه صفحه 1

صفحه 1

پیشگفتار

درباره سقیفه وجایگاه آن در تاریخ اسلام، از دیرباز تاکنون، کتاب های بسیاری مستقلاً یا به مناسبت، به رشته تحریر در آمده است که، البته، از نظر ارزش واهمیت یکسان نیستند. بیشتر این کتاب ها، سقیفه را، تنها در یک روز دیده اند ولذا غالباً کوشیده اند که، صرفاً، حوادث آن روز را بررسی کنند؛ البته، گاه، بذکر حوادثی که در طی یک دو هفته پیش وپس از آن رخ داده است نیز پرداخته اند.

در میان کتب متقدمین کمتر کتابی را می­توان سراغ گرفت که در این باره سخن نگفته باشد. نگاهی به سی اثر برجسته از منابع هزاره اول اسلامی، که در آنها ماجرای سقیفه، گاه به اجمال وگاه به تفصیل مورد بحث واقع شده، گویا این حقیقت است که ارباب تاریخ وسیره وحدیث نتواسته اند بی اعتنا از کنار این ماجرا بگذرند [1] .

از نویسندگان معاصر نیز افرادی بدین کار همت کماشته اند وآثاری شایان توجه عرضه کرده اند، کسانی چون: مرحوم محمد رضا مظفر [2] محمد باقر بهبودی [3] عبد الفتاح عبد المقصود [4] ویلفرد مادلونگ [5] .

مرحوم مظفر در کتاب خود السقیفه کوشیده که با روش علم کلام به دین ماجرا بنگرد واثبات کند که آنچه در سقیفه شد اولاً بر مبنای اختیار واجماع امت نبود وثانیاً مخالفت با نص شرعی داشت. البته این دیدگاهی تازه نیست وبیش از وی بسیاری از علمای شیعه از این منظر بدین ماجرا نگریسته اند، همچون: مرحوم شیخ مفید (ت 413 ه) در کتاب های آمالی ومحاضرات ومرحوم سید ابن طاووس (ت 664 ه) در کتاب ارزشمند کشف المحجه.

آقای محمد باقر بهبودی در کتاب سیره علوی حوادث پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) را تا شهادت امیر المؤمنین (ع) مورد بررسی قرار داده ودر این میان بحث مفصلی ومفیدی را درباره سقیفه مطرح کرده است وی سقیفه را حاصل نقشه ای از پیش طراحی شده می داند که مسلمانان را در مقابل کار انجام شده قرار داد؛ منتها، دامنه این نقشه را تا زمان عثمان ومعاویه نمی بیند ولذا بحث ایشان، علی رغم دقت واستناد علمی آن، نا تمام می ماند.

عبد الفتاح عبد المقصود سقیفه را محل ظهور عملیاتی از پیش طراحی شده می داند که در آن نه خبری از شورا بود ونه جای برای حاکمیت شورا. از نظر او، سقیفه می تواند آغاز حکم رانی کسانی باشد که می خواستند حکومت را چون گویی در میان خویش بگردش آورند [6] .

گر چه عبد الفتاح عبد المقصود، نیز در این ماجرا، نشانه های روشنی از برنامه ریزی قبلی می بیند نهایتاً، روایات متضمن تصریح عمر به نام [7] افرادی که اگر زنده می بودند آنان را پس از خود به خلافت می گماشت، جعلی می شمارد وبر خلاف آنچه که در ابتدا کتاب خود عرضه داشته [8] ، تبانی این سه دوست (ابوبکر، عمر، ابو عبیده الجراح) را بر غصب خلافت وگرداندن آن در میان خود ضعیف شمرده کردن نمی نهد [9] وأما ویلفرد مادلونگ مستشرق آلمانی الاصل در کتاب خود ابتدا نظریه لامس (Lammens) را در باره مثلث قدرت (ابوبکر، عمر، ابو عبیده الجراح) مطرح می کند واز قول کایتانی تصریح می کند که در این مثلث [10] ، الهام بخش اصلی، عمر بوده است [11] ونتیجه می گیرد که پیامر اکرم بهیچ وجه در نظر نداشت که ابوبکر جانشین طبیعی او باشد وبه انجام این کار رضایت نداشت [12] وی، مؤکداً تصریح می کند که جایگاه ممتاز حاکمیت بر جامعه اسلامی، که ابوبکر آنرا به قریش اختصاص داده بود هیچ مبنایی در قرآن نداشت [13] .

با این همه، مادلونگ هیچ اعتقادی به تصریح پیامبر (ص) درباره جانشینی امیر المؤمنین علی بن ابی طالب (ع) نیز ندارد وحتی درباره واقعه غدیر خم نیز چنین اظهار نظر می کند که: ظاهراً آن هنگام، موقع مناسبی نبود که علی را به جانشینی خود منصوب کند. احتمالاً محمد (ص) به امید آنکه طول عمر او به اندازه ای باشد تا یکی از اسباطش را تعیین کند، این تصمیم گیری را به تأخیر انداخت [14] .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه