محبت و رحمت صفحه 242

صفحه 242

روا داشته و او را شهید کرده بود. ولی در جواب گفت: «النّار و لا العار»(1)؛یعنی حاضرم در آتش بسوزم، ولی عارم می آید که بگویم اشتباه کردم.

بشر چقدر پوست کلفت است! از طرف پیامبر و امامان ما هیچ منعی نیست. اگر خبیث ترین افراد بشر هم بیایند و بخواهند، نجاتشان می دهند و سفره رحمتشان را برای آنها پهن می کنند. این افراد هستند که پس می زنند و نمی پذیرند. این ها می خواهند حتی دشمنانشان را هم از جام محبت و رحمت بنوشانند. اگر آنها نمی پذیرند، حرف دیگری است، ولی از جانب این ها منعی نیست.

اما انبیای گذشته در این حد نبودند. حضرت موسی علیه السلام جواب قارون را نداد. حضرت یونس علیه السلام امت خودش را نفرین کرد و به شکم ماهی گرفتار شد. حضرت نوح علیه السلام پانصد سال گریه کرد؛ چون امتش را زود نفرین کرد و همه غرق شدند. ولی پیامبر و امامان ما اصلا نفرین عمومی نکردند. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرمود: «انما بعثت رحمه؛(2)من تنها برای رحمت مبعوث شده ام.»

مهر پرنده به جوجه هایش

یک نفر به محضر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم رسید. اصحاب همه نشسته بودند. بغچه ای همراهش بود. بغچه را باز کرد. دیدند یک پرنده و چند جوجه داخل آن است. گفت: یا رسول الله، من از راه دور به دیدن شما می آمدم. در


1- رساله تولی و تبری، ص 62 و 163.
2- بحارالانوار، ج 10، ص 30.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه