اسلام فراتر از زمان‌ صفحه 229

صفحه 229

قال. «1»

با اين كف دستم بعد از آنكه شكي مرا فرا گرفت، پيش از نماز ظهر، هشت نفر را كشتم و ازما ده نفر كشته نشد و از آنها نيز ده نفر نجات نيافت آن گونه كه فرموده بود

31- اين گاو حامله و ..

31- اين گاو حامله و .. ابن عباس گويد: گاوماده‌اي از جلوي امام حسن عليه السلام گذشت، حضرت فرمود: «هذه حبلي بعجلة انثي لها غرّة في جبهتها، و رأس ذنبه أبيض» اين (گاو) باردار است به گوساله ماده‌اي كه در پيشاني اش خال سفيدي دارد و سر دمش هم سفيد است!»

ما با قصاب رفتيم وقتي كه آن را سر بريد ديديم آن گونه است كه حضرت فرموده بود، گفتيم: آيا خداي سبحانه نمي فرمايد «وَيَعْلَمُ مافي اْلَارْحامِ»؟ پس چگونه اين را دانستي؟! فرمود: ما (علم) مكنون و مخزون و مكتوم را مي دانيم كه نه ملك مقرب و نه نبي مرسل از آن اطلاع دارد جز محمد و ذريه‌اش

32- حيانمي كني به محضر امامت جنب مي آيي؟!

32- حيانمي كني به محضر امامت جنب مي آيي؟! اعرابي به محضر امام حسين عليه السلام وارد شد حضرت به او فرمود: «اما تستحيي يا اعرابي ان تدخل الي امامك و انت جنب؟! (و قال) انتم معاشرالعرب اذا خلوتم خضحضتم» «2»

آيا حيا نمي كني اي اعرابي به محضرامام خودت جنب داخل مي شوي و فرمود: شما گروه عرب ها وقتي خلوت كرديد، جلق مي زنيد!.

اين عرب به نزديك مدينه كه رسيد و دور وبر خود را خلوت ديده استمناء نموده بود كه حضرت آن را مورد عتاب قرار داد.

يك عرب بياباني را به محض ديدن پرخاش مي كند و سرّ درون او را بازگو مي نمايد! آيا اين علم اكتسابي است يا از مبدء ديگر سرچشمه مي گيرد؟!

33- بيان وقايع متفرقه از امام باقر عليه السلام‌

33- بيان وقايع متفرقه از امام باقر عليه السلام جابر جعفي، از أبي جعفر عليه السلام مي فرمود: الزم الأرض لا تحركن يدك و لا رجلك ابدا حتي تري علامات اذكرها لك في سنة، ملازم زمين باش، حركت نده دست و پاي خود را ابداً تا علاماتي را كه مي گويم ببينيد در يك سال،

1 و تري مناديا ينادي بدمشق، و ببيني منادي ندا مي كند در دمشق،

2 و خسف بقرية من قراها، و فرورفت روستائي از روستاهاي آن،

3 و يسقط طائفة من مسجدها و فرو ريخت مقداري از مسجدش،

4 فاذا رأيت الترك جازوها، پس زماني كه ديدي تركها از آن گذشتند،

5 فاقبلت الترك حتي نزلت الجزيرة، پس ترك آمد تا فرود آمدند در جزيره،

6 و اقبلت الروم حتي نزلت الرملة، و روميان آمد و تا نزول نمودند در رمله،

7 و هي سنة اختلاف في كل أرض من أرض العرب. و آن سال اختلاف است در تمامي سرزمين عرب ها؛

8 و ان اهل الشام يختلفون عند ذلك علي ثلاث رايات: الأصهب والأبقع و السفياني مع بني ذنب الحمار مضر، و مع السفياني اخواله من كلب فيظهر السفياني و من معه علي بني ذنب الحمار، حتي يقتلوا قتلا لم يقتله شيئ قط ... «1»

و همانا اهل شام اختلاف مي كنند در آن زمان بر سه پرچم، اصهب و ابقع و سفياني با بني ذنب الحمار (قبيله) مضر، و با سفياني مي باشند، دائي هايش از (طايفه) كلب، پس سفياني ظاهر شود و هركه با او هست بر (جنگ) بني ذنب الحمار، تا كشتاري كنند (و كشته شوند) كه ابداً چيزي مثل آن ديده نشده است؛ تا آخر خبر طولاني كه علائم و آينده زيادي در آن ذكر گرديده است و ما به خاطر اختصار نياورديم، جويندگان مي توانند به آدرس داده شده مراجعه نمايند

34- پيشگوئي‌هاي امام صادق عليه السلام‌

34- پيشگوئي‌هاي امام صادق عليه السلام مرحوم كليني در روضة الكافي: «1» از محمد بن يحيي: از أحمد بن محمد: از بعض أصحابش: و علي بن إبراهيم: از پدرش: ازابي عمير جميعاً: از محمد بن أبي حمزة از حمران نقل مي كند كه روزي در حضور امام صادق عليه السلام سخن از خلفاي جور و وضع بدي كه شيعيان در پيش آنان (بني عباس) دارند به ميان آمد و اين سخن به خاطر آن پيش آمده بود كه زرق و برق موكب «2» خلافت منصور: چشم بعضي از شيعيان را خيره ساخته بود و از ديدن اين كه امام: سوار بر الاغي در كنار منصور راه مي رفت به شدت ناراحت شده بودند.

امام صادق عليه السلام اصل جريان را اين چنين نقل مي كند:

چون به خانه برگشتم يكي از دوستان ما به نزد من آمده گفت: قربانت گردم به خدا من شما را در موكب (سلطنتي) ابن جعفر ديدم كه بر الاغي سوار بوديد و او بر اسبي سوار بود و از روي اسب با شما سخن مي‌گفت: مثل اين كه شما زير دست او بوديد و من كه چنين ديدم پيش خود گفتم: اين حجت خدا بر مردم: و رهبري است كه بايد به او اقتدا شود و اين ديگري كسي است كه ظلم و ستم مي كند و فرزندان پيامبر را

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه