اسلام فراتر از زمان‌ صفحه 345

است. «1»

8- ابن عباس گويد: در زوراء (بغداد) باد سرخي به هيجان آيد مردم، منكر شمارند و با فزع و زاري به علماي خود پناهنده شوند پس ببينند علمايشان مسخ به صورت بوزينه و خوك شده‌اند و صورتهايشان سياه و چشمانشان كبود گشته است «2».

مؤلف گويد: مگر بغداد الان روي آرامش را مي بيند؟! نه هنوز هم كشت كشتار و انفجارها و بمب گذاريها و قتل عامها وو .. از بغداد دست برنداشته است هر روز چندين نفر كشته و زخمي بجاي مي گذارد؛

زمان صدام حسين رئيس جمهور ديكتاتور عراق چه مصيبت ها كشيدند و حالا هم كه ارتش اشغالگر آمريكا و اذنابش از سال 2001 آنجا را اشغال نموده تا حال كه اين سطور را مي نويسم و 2008 است اين مصيبت ها، دامنگير آنجاست!!

10- بصرة

10- بصرة 1- امام علي عليه السلام در مذمت اهل بصره بعد از جنگ جمل‌فرمود: كأني بمسجد كم كجؤجؤ سفينة قد بعث اللَّه عليها العذاب من فوقها و من تحتها، و غرق من في ضمنها. «3»

گويا مي بينم مسجد شمارا مانند دماغه كشتي كه بتحقيق خداوند فرستاده بر آن عذاب را از بالا و پائين، و غرق شده هركهِ در آن است.

2- و در روايتي فرمود: لكأنّي أري منبت الشيح علي ظاهر أهل الحصنة قد وقعت به وقعتان يخسر فيها الفريقان يعني وقعةالموصل حتي سمي باب الآذان، ثمّ قال: عليه السلام و ويل للصين من ملابسةالأتراك الأشراك و ويل للعرب من مخالطة الأتراك و ويل لأمّة محمد اذا لم تحمل أهلها البلدان و عبّروا بنوقنطورة نهر جيحان و شربوا ماء دجلة و همّوا بقصد البصرة و الايلة، وأيم اللَّه! لتغرقن بلدتكم حتي كأني أنظر إلي مسجدها كجؤجؤ سفينة، أو نعامة جاثمة. «4»

البته گويا مي بينم (وادي) سبز شدن شيح (سبزي خوش بوي) را