اسلام فراتر از زمان‌ صفحه 385

فوالذي نفس حسين بيده لا يري اليوم مقتلنا أحد ثم لا يعيننا إلا دخل النار، قال: فأقبلت في الأرض أشتد هرباً حتي خفي عليّ مقتلهم. «1»

پس برگرد و فرار كن تا كشته شدن مارا نه بيني پس قسم به كسي كه جان حسين در دست اوست، نبيند امروز كشتارگاه ما را كسي و سپس به ما كمك نكند، مگر اين كه داخل آتش خواهد شد، پس برگشته و در زمين با شدت فرار كردم تا برايم مقتل آنها پنهان ماند.

9- عروة البارقي‌آمد به سوي سعد بن وهب و سؤال كرد و گفت: حديثي كه به ما گفته بودي از علي بن أبي طالب عليه السلام گفت بلي: مخنف بن سليم مرا فرستاد بر علي عليه السلام هنگام توجهش بر صفين، پس آمدم به كربلاء ديدم با دستش اشاره كرده و مي گفت: اينجاست اينجاست مردي گفت: چيست آن اي امير مؤمنان؟ فرمود: ثقل لآل محمد صلّي اللَّه عليه وآله ينزل ههنا، فويل لهم منكم و ويل‌لكم منهم، باري از آل محمد عليهم السلام اينجا فرود آيد پس واي بر آنها از شما و واي بر شما از آنها، مرد گفت: معناي اين كلام چيست اي اميرمؤمنان؟ فرمود: ويل لهم منكم: تقتلونهم، و ويل لكم منهم:

يدخلكم اللَّه بقتلهم إلي النار. واي بر آنها از شما كه مي كشيد آنها را، و واي برشما از آنها، كه شما را خدا براي كشتن آنها به آتش داخل مي كند.

نصر گويد: اين كلام جور ديگر روايت شده است علي عليه السلام فرمود: فويل لكم منهم و ويل لكم عليهم، آن مرد گفت: أما ويل برما از آنها فهميديم اما ويل‌برما نسبت بر عليه آنها معنايش چيست؟ فرمود: ترونهم يقتلون لا تستطيعون نصرتهم. «2»

آنها را مي بنيد (و تماشا مي كنيد) كشته مي شوند اما توانائي ياري كردن به آنها را نداريد.

10- نصر گويد: و حديث كرد برما سعيد بن حكيم العبسي، از حسن بن كثير، از پدرش گفت: علي عليه السلام به كربلاء رسيد و ايستاد، گفته شد اي امير مؤمنان اينجا كربلاء است، پس فرمود: ذات كرب و بلاء، ثم أومأ بيده إلي مكان فقال: ههنا موضع رحالهم و مناخ ركابهم ثم أومأ بيده إلي مكان آخر فقال: ههنا مراق دمائهم، ثم مضي إلي ساباط. «3» ص: 477

داراي سختي و بلاست سپس با دستش اشاره نمود به مكاني فرمود: اينجا محل بار گذاردن و خوابيدن مركبهاي آنهاست دوباره به ديگر جا اشاره نمود و فرمود: اينجا محل ريخته شدن خونهاي آنهاست سپس حركت كرد به سوي ساباط (مداين).

با توجه به روايات فوق، مشخص مي شود كه آينده از نظر زمان و مكان، در جلوي چشم اين بزرگان بوده است كه هيچ گونه ابهامي براي آنها، وجود نداشته است كه با اين ريزه كاري ها سخن گفته اند

60- كرمان‌

60- كرمان رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: كه همانا در اطراف كرمان دجال نزول مي كند با هشتاد هزار لشكر كه صورتهايشان مانند سپر چكش خورده و لباسشان پوستين و نعلين هايشان از مواست. «1»

البته لغت دجال به دروغ گو اطلاق مي شود يعني دروغگوياني با اين مشخصات كه همان مشخصات بنوقنطوراء يا مغول است كه لشكر كشي كرده و به آنجا مي رسد.

و فرمود: ساعت (ظهور) برپا نشود تا وقتي كه باخوز و كرمان جنگ نمائيد گروهي از عجم كه صورت‌هاي سرخ و بيني هاي پهن و چشمان كوچك دارند و صورتشان مانند سپر چكش خورده و نعال (كفششان) از مو است. «2

61- كعبه‌

61- كعبه 1- رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: كعبه را يك نفر حبشي كه ساق‌هاي كوچك دارد: خراب مي نمايد. «3»

2- و فرمود: گويا مي بينم كسي را كه پيش سرش مو ندارد و دندان هايش از هم فاصله دارد: روي كعبه نشسته و آن را، خراب مي كند. «4»