اسلام فراتر از زمان‌ صفحه 417

صفحه 417

الفلك، و إن هذا العلم لا يعلمه إلا نحن و بيت في الهند. «1»

پس فرمود: تو دانائي بر شهاب‌هاي اخرس ستارگان؟ و خورشيد گوشواره دار كه با (ستاره‌هاي) نوراني طلوع مي كند و غايب مي شود سحرگاهان؟ گفت: نمي دانم، فرمود: آيا مي داني طلوع دو ستاره‌اي كه طلوع نمي كنند مگر براي فريب و غروب نمي كنند مگر از مصيبتي؟ و آنها طلوع نمودند و غروب كردند پس قابيل (برادرش) هابيل را كشت و ظاهر نمي شوند مگر براي خرابي دنيا؟! گفت: نمي دانم؛ فرمود: وقتي از راه‌هاي آسمان اطلاع نداري از نزديك ها بپرسم، بگو چيست زير سم راست و چپ اسب من، از منفعت دهنده و ضرر كننده؟ گفت: من در زمين از علم آسمان كوتاه ترم، حضرت امرفرمود، زير سم راست اسب را كَندند پس بيرون آمد خزينه‌اي، سپس دستور داد كنده شود زير سم چپ اسب، پس بيرون آمد (مار) افعي و پيچيد به گردن حكيم (منجم)، پس جيغ كشيد اي مولاي من الامان، فرمود: امان با ايمان است، گفت: برايت ركوع و سجود طولاني مي كنم، فرمود: خوب شنيدم پس تو هم خوب بگو، به خدا سجده كن و به او تضرع نما (و متوسل شو)، سپس فرمود: اي سمرسقيل مائيم ستارگان قطب و نشان دار (و پرچم‌هاي) افلاك و اين علم را نمي داند مگر ما و خانه‌اي در هند

23- اميرمؤمنان عليه السلام با زبير

23- اميرمؤمنان عليه السلام با زبير 1- رسول خدا صلي الله عليه و آله وقتي كه علي عليه السلام و زبير را ملاقات نمود در سقيفة بني ساعدة فرمود: أتحبه يازبير؟ قال: وما يمنعني؟! قال: فكيف بك إذا قاتلته و أنت ظالم له؟ قال:

فيرون أنه إنما ولي لذلك. «2»

آيا او را دوست مي داري اي زبير؟ گفت: چه مانعي دارد؟ فرمود: پس چگونه مي شود برايت، زماني كه با او بجنگي و تو ظالم براو هستي؟! (راوي) گويد: اين طور مي بينند كه به خاطر اين سخن (كه امام به ياد او آورد) به جنگ پشت نمود و برگشت.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه