اسلام فراتر از زمان‌ صفحه 427

صفحه 427

به ما فرمود: اين برادرم را مي بينيد، «واللَّه ليخرجنّ بالكوفة و ليقتلنّ و ليصلبنّ و يطاف برأسه» «1»

به خدا قسم البته البته خروج مي كند در كوفه و البته كشته شود و البته به دار زده شود و گردانده شود سر او

35- زرعة بن البرج الطائي‌

35- زرعة بن البرج الطائي اين شخص با حرقوص بن زهير تميمي و زيدبن حصين طائي به محضرامام اميرمؤمنان عليه السلام آمدند و پس از صحبت هائي گفت: من با تو مي جنگم! امام فرمود:

«بؤساً لك ما أشقاك، كأنّي أنظر اليك غداً صريعاً تسفي عليك الرياح» «2»

بدي برتو باد چه قدر سنگ دلي، گويا ترا مي بينم فردا افتاده‌اي و مي وزد برتو بادها.

فردا آن گونه شد كه حضرت فرموده بود

36- سراقة بن مالك‌

36- سراقة بن مالك در زمان عمربن خطاب مالي از عراق آوردند از جمله آنهادستبندهاي كسري (پادشاه ايران بود) ... گفت: سراقة بن جعشم كجاست، ...؟ يك نفر از اعرابي‌هاي بني مدلج بود و به او داد و گفت: به دستت كن! به دستش كرد گفت: بگو أللّه أكبر، اوهم گفت، بگو ألحمدللّه كه آنها را از كسري بن هرمز گرفت و به سراقةبن جعشم پوشانيد، زيرا روزي رسول خدا صلي الله عليه و آله به ذراع سراقة نگاه كرد و فرمود: «كأنّي بك و قدلبست سواري كسري» «3»

گويا مي بينمت كه دستبندهاي كسري را پوشيده‌اي

37- شعيب بن صالح‌

37- شعيب بن صالح روايت است اول (پرچمهاي سياه از خراسان) از طرف چين از ناحيه ختن خواهد بود: در آنجا طايفه‌اي از اولاد فاطمه از پشت حسين بن علي عليهما السلام مي باشند «1» در مقدمه لشكرش مردي است كوسج از تميم كه اورا شعيب بن صالح گويند و مولدش طالقان است. «2»

راجع به شعيب بن صالح روايات متعدد آمده است كه مورد حاجت را آورديم و من قسمتي از آن روايات را در كتاب (سيماي جهان در عصر امام زمان عليه السلام) كه آن را مسجد مقدس جمكران، چاپ نموده است: آورده‌ام طالبين به آنجا رجوع نمايند

38- شهادت مزرع‌

38- شهادت مزرع عبد العزيز بن صهيب از أبي العالية گفت: حديث كرد مرامزرع بن عبد اللّه گفت:

شنيدم امير مؤمنان عليه السلام مي فرمود «3»: ليقبلن جيش حتي إذا كان بالبيداء خسف بهم فقلت له: إنك لتحدثني بالغيب، قال: احفظ ما أقول لك و اللَّه ليكونن ما أخبرني به أمير المؤمنين، و ليؤخذن رجل فليقتلن «4» و ليصلبن بين شرفتين من شرف هذا المسجد، قلت:

إنك لتحدثني بالغيب، قال: حدثني الثقة المأمون علي بن أبي طالب عليه السلام، قال أبو العالية: فما أتت علينا جمعة حتي اخذ مزرع فقتل و صلب بين الشرفتين، قال: و قد كان حدثني بثالثة فنسيتها. «5»

البته البته مي آيد لشكري تا به بيداء رسد، (به زمين)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه