اسلام فراتر از زمان‌ صفحه 445

صفحه 445

علماً» «1»

آگاه باش پسرت نمي ميرد تا چشمش را از دست دهد و علمي به او داده شود

64- ابو مسلم خراساني‌

64- ابو مسلم خراساني 1- اعمش از مردي از همدان گفت: ما در صفّين با علي عليه السلام بوديم: اهل شام جناح راست عراقي ها را فراري دادند: «مالك» اشتر آنها را صدا مي زد برگرديد اميرمؤمنان عليه السلام (رو به سوي) شاميان گرفت و سه مرتبه فرمود: «يا ابا مسلم خذهم» اي ابا مسلم بگير آنها را اشتر گفت: آيا ابو مسلم با آنها نيست؟! فرمود: من خولاني را اراده نمي كنم «و انّما أريد رجلًا يخرج في آخرالزمان من المشرق يهلك اللَّه به أهل الشّام و يسلب عن بني أميّة ملكهم». «2»

بلكه اراده مي نمايم مردي را در آخر زمان از مشرق خروج نمايد، خداوند با او هلاك كند اهل شام را و سلب مي كند از بني اميه رياست را.

2- مردي خدمت امام صادق عليه السلام آمد و سر حضرت را بوسيد و دو بقچه لباس سفيد به حضرت داد و برگشت حضرت به معتب فرمود: خودت را به او برسان ببين نامش عبدالرحمان است؟ و فرمود: اگر او عبدالرحمان باشد «و ان صدق الوصف و قرب الوعد: فهذالرّجل صاحب الرّايات السّود الّذي يأتي به من خراسان». «3»

اگر راست گفته باشد توصيف و وعده را، پس اين مرد صاحب پرچم‌هاي سياه است كه آن را مي آورد از خراسان.

3- علي (عليه السلام) هنگامي عبد اللّه بن عباس را در وقت نماز ظهر نديد پرسيد: مابال ابن العباس لم يحضر! قالوا: ولد له ولد ذكر يا أمير المؤمنين، قال: فامضوا بنا إليه، فأتاه فقال له: شكرت الواهب، و بورك لك في الموهوب! ما سميته؟ فقال: يا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه