- اشاره 1
- عربستان... 1
- جهان در عصر بعثت 1
- دین در جهان معاصر 1
- مقدمه 1
- مردم عربستان 2
- حکومت 2
- شبه جزیرهی عربستان 2
- تعصب قبیلگی 2
- جنگ قبایل 2
- بازارها و ادبیات عرب 3
- طرد عضو قبیله 3
- ماههای حرام 3
- زن و خانواده 3
- غارت 3
- جنوب عربستان 4
- تجارت و پردهداری قریش 4
- ازلام 4
- دین عربستان 4
- سبعهی معلقه 4
- تسلط بیگانه 5
- اشاره 5
- ذونواس و کشتار مسیحیان 5
- حیره و غسان 5
- ایران... 5
- دین زردشتی 6
- خدا در تعالیم زردشت 6
- مذهب 6
- اوستا و گاتاها 6
- حکومت 6
- مزدکیه یا درست دینان 7
- کیش مانی 7
- عیسویان ایران 7
- زروانیان 7
- شرک در خلقت 7
- طبقهی روحانیان 8
- ازدواج با محارم 8
- شاه و درباریان 8
- سازمان جامعه 8
- نظامات اجتماعی 8
- اشاره 9
- تعلیم و تربیت 9
- مذهب و علم و فلسفه 9
- حکومت 9
- علوم و فنون 9
- امپراطوری روم شرقی... 9
- بتپرستی و مسیحیت 10
- تفکیک دین از قانون و حکومت 10
- ماهیت عیسی مسیح 10
- نسطوریان 10
- یعقوبیه 10
- قانوننامهی یوستینیانوس 11
- تمدن روم شرقی 11
- برخی از تعالیم عهد جدید 11
- رابطهی کلیسا و امپراطور 11
- تجارت و صنعت 12
- دهقانان 12
- بردگان و کارگران 12
- طبقات 12
- زن و روابط جنسی 12
- فرانسه در قرن ششم 13
- ایتالیا در قرن ششم 13
- بریتانیا در قرن ششم 13
- سرنوشت مدارس یونان 13
- تعلیم و تربیت 13
- امپراطوری روم شرقی در آستانهی سقوط 14
- مصر 14
- اشاره 14
- سازمان اداری 14
- اوضاع اجتماعی 14
- اسپانیا در قرن ششم 14
- یهود... 15
- اشاره 15
- تورات 15
- یهود در قرن ششم میلادی 15
- خصومت یهود و مسیحیان 15
- هندوئیسم 16
- مذهب 16
- تلمود 16
- هندوستان... 16
- حکومت 16
- اشاره 16
- قانوننامهی مانو 17
- خدا 17
- مقررات اجتماعی 17
- بودیسم 17
- جینیسم 17
- ریاضت 18
- تعلیم و تربیت 18
- فلسفه 18
- چین کشور آسمانی... 18
- اشاره 18
- مذهب 19
- مبدء و معاد 19
- حکومت 19
- کنفوسیانیسم و سیر تاریخی آن 19
- دودمان تانگ 19
- ساختمان اجتماع 20
- ژاپن... 20
- آموزش و پرورش 20
- آئین زندگی 20
- فنون و هنرها 20
- حکومت 20
- خانواده و زن 21
- مقررات اجتماعی 21
- مذهب 21
- بودیسم در ژاپن 21
- آفرینش 21
- اقمار یا مستعمرات چین و هند 22
- از ولادت تا بعثت 22
- تعلیم و تربیت و علوم و فنون 22
- محمد یتیم 22
- حلف الفضول 23
- امین امت 23
- خردسالی محمد 23
- حرف فجار 23
- زناشویی خدیجه 23
- از بعثت تا هجرت 24
- مسلمانان صدر اول 24
- رژیم سرمایهداری به خطر میافتد 24
- اصول اعتقادات 24
- رسول آفریدگان 24
- پهلوانی دلیر به صف مسلمانان میپیوندد 25
- هجرت به حبشه 25
- مردی جسور به اسلام میگرود 25
- صحیفهی ملعونه 25
- مدینه آمادهی پذیرفتن اسلام میشود 25
- سفر طائف 26
- توطئهی دارالندوه 26
- مدینه آمادهی قبول اسلام میشود 26
- از هجرت تا وفات 26
- چند نکته با خواننده 27
- در قباء 27
- ورود به شهر 27
- هجرت 27
- اشاره 27
- تعقیب آغاز شد 27
- دومین خطبه 28
- ده سال زندگی 28
- سال اول هجرت 28
- مسجد 28
- سال دوم هجرت 28
- مشکل یهود و غزوهی بنی قینقاع 29
- پیوندهای جدید 29
- غزوهی بدر 29
- سال سوم هجرت 29
- سریهی ابوسلمة بن عبدالاسد 30
- سال پنجم هجرت 30
- غزوهی بدر دوم 30
- سال چهارم هجرت 30
- غزوهی احد 30
- سال هفتم هجرت 31
- غزوة خندق یا احزاب 31
- سال ششم هجرت 31
- صلح حدیبیه 32
- پاسخ هرقل 32
- سال هفتم هجرت 32
- غزوهی وادی القری 32
- نامه به سران جهان 32
- سال هشتم هجرت 33
- به سوی مکه، عمرهی قضا 33
- سریههای پس از خیبر 33
- ازداج با میمونه 33
- سریهی سلاسل 34
- سریهی مؤته 34
- فتح مکه 34
- سال نهم هجرت 34
- غزوه حنین 34
- محمد میمیرد 35
- آیندهی امت 35
- اشاره 35
- غزوهی تبوک 35
- روز ترویه 35
- شبانی گوسفندان 36
- در کفالت ابوطالب 36
- گوشهای از اخلاق محمد 36
- در کودکی 36
- در کفالت عبدالمطلب 36
- با بردگان 37
- در کار تجارت 37
- نظافت 37
- با ستمدیدگان 37
- با خانواده 37
- زهد و پارسائی 38
- عبادت 38
- بخشایش و گذشت 38
- ادب معاشرت 38
- حریم قانون 38
- احترام به افکار عمومی 39
- استقامت 39
- اسلام و سایر ادیان 39
- محمد در آئینهی اسلام 39
- اصالت فرد از نظر طبیعت بشری 40
- طعن و جواب 40
- تفاوت بیانات عرفانی اسلام با دیگران 40
- نتیجههای فاسد عرفان هندی 40
- جهانبینی اسلامی 40
- برتری اسلام در توحید 41
- خاتمه این بحثها 41
- ولایت الهی 41
- برگردیم به روش اسلام 41
- اجمالی از سیر معنوی 41
- اسلام 42
- بشارات انبیاء 42
- چهرههای نمایان تاریخ 42
- سیمای محمد 42
- سرشت و سرنوشت 43
- نشانهها و علائمی که به مقصد رهبری میکند 43
- آمادگی زمان و محیط 43
- زمینه سازی سرنوشت در مورد پیامبران 43
- پیامبری هم مشمول سرنوشت است 43
- مشخصاتی از بشارات 44
- بشارتی از تورات یا عهد عتیق 44
- بشارات کتب و صحف انبیاء و مصلحین دربارهی پیامبر اسلام 44
- بشارت ادریس نبی 44
- تفاوت بشارتهای مربوط به پیامبر اسلام با بشارات سایر پیامبران 44
- ختم نبوت 45
- بشارت انجیل 45
- بشارت دیگری از تورات 45
- نبوت تبلیغی 45
- بشارت حضرت داود نبی 45
- مقتضیات زمان 46
- نیازمندیها 46
- جبر تاریخ 46
- تحرک و انعطاف 46
- دین جاوید 46
- انتقال وظیفه 47
- اجتهاد 47
- بینشهای نو 47
- اسلام هرگز به شکل و صورت و ظاهر زندگی نپرداخته است 47
- جامعیت، و به تعبیر خود قرآن وسطیت 47
- نسبیت اجتهاد 48
- پاورقی 48
در عین اینکه دستور به محبت و نیکی نسبت به زنان میدهد، آنان را در درجهای پستتر از مردها میداند و یک افسانهی هندی میگوید: خالق جهان، پس از آنکه مرد را از مواد اصیل و عالی خلقت آفرید، زن را از قطعات مواد مختلف بوجود آورد و لذا دارای روحیهای متلون و ناثابت است. [239] . [ صفحه 136] مانو میگوید: زن سرچشمهی بیآبرویی و زندگی خاکی است، از زن حذر کن، زن وفادار باید نسبت به شوهر خود آن چنان خدمت نماید که به خدا خدمت میکند. زن در سراسر عمر خود باید تحت قیمومیت پدر یا شوهر و یا پسر باشد. زن باید خاضعانه شوهر خود را خدا و سرور و ارباب... خطاب نماید و هنگام خواب پای شوهر خویش را ببوسد. زنی که از شوهر اطاعت نکند در دورهی حیات بعدی به صورت شغال درمیآید. [240] .زنان هند، به استثنای زنان طبقات بالا و زنان روسپی معابد، از تحصیل علم و کسب دانش «وداها» محروم بودند. و همانند بردهها حق مالکیت نداشتند و دسترنج آنان به جیب شوهر و ارباب میرفت. [241] .ازدواج از طرف زن، حتی پس از مرگ شوهر، پیوندی ناگسستنی و ابدی محسوب میشد، و از جانب مرد به بهانههای بسیار و خیلی آسان قابل گسستن بود.رسم منحوس «ساتی» Sati - سوزاندن بیوه با جسد شوهر - از دورانهای بسیار قدیم در هند رواج داشته. برهمنها با آن مخالفت کردند و مدتی مقاومت نمودند و قانوننامهی مانو هم آن را تصویب نکرد، ولی سرانجام در مقابل آن تسلیم گردیدند و تا این اواخر رواج داشت.
ریاضت
ریاضت، گرچه تا حدود مشخصی جزء عوامل تربیت و تکامل روح و نفس است و میتواند در سیر و سلوک و پرورش فضائل مورد استفاده قرار گیرد، ولی هندوستان در این خصوص آن چنان افراط و اسراف کرده که آن را به صورت اعمالی خرافی، آن هم خرافهای وحشتناک، درآورده است. اینک نمونههایی از ریاضتهای [ صفحه 137] رایج هند:1- ساعات متوالی به خورشید نگاه میکردند تا کور شوند؛2- در گرمای سخت تابستان، اطراف خویش آتش میافروختند؛3- با پای برهنه روی آتش راه میرفتند؛4- با بدن لخت سالهای متوالی روی تختههای میخدار دراز میکشیدند؛5- با بدن لخت فرسنگها روی زمین میغلطیدند؛6- خویش را در قفس زندانی میکردند تا بمیرند؛7- خود را تا گردن در خاک دفن میکردند.8- دو فک خویش را با سیمی که از آنها عبور میدادند میبستند تا از حرکت آنها مانع شوند و به غذای مایع اکتفا کنند و حرف نزنند؛9- مشتها را گره میکردند و قفل مینمودند تا ناخنها از پشت دستها بدرآیند.10- دست و پای خویش را آن قدر به طرف بالا نگاه میداشتند تا خشک شود. و دهها نوع دیگر از ریاضتهای شاق و خطرناک. [242] .
فلسفه
هندوها بیش از تمام ملتها به فلسفه عشق میورزیدند، و از همهی کشورها، مکتب فلسفی در هند بیشتر بوده و به نظر ویلدورانت بسیاری از فلاسفهی یونان، منجمله افلاطون و فیثاغورث و پارمنیدس، تحت تأثیر فلسفهی هند بودند. ویکتور کوسن میگوید: این گهوارهی نسل بشر را باید عالیترین زاد و بوم فلسفه بدانیم.از مذاکرات بودا برمیآید که در زمان او شصت و دو نظریهی فلسفی تنها در خصوص روح وجود داشته است. [ صفحه 138] کنت کیزرلینگ مینویسد: اصطلاحات و لغات فلسفی مکاتب هند از مجموع لغات و اصطلاحات سه زبان یونانی و لاتینی و آلمانی بیشتر است. [243] .فلسفهی هندوستان تا حدود زیادی تابع علوم مذهبی بود و رشد و تکامل آن نیز به وسیلهی اوپانیشادها که در تفسیر و توضیح وداها نوشته شده بودند، به دست برهمنها انجام یافت.
تعلیم و تربیت
آموزش و پرورش تقریبا در اختیار برهمنان بود و در درجهی اول فرزندان آنها و سپس به تدریج فرزندان طبقات بعد، از آن بهرهمند بودند، ولی طبقهی نجسها بکلی از آن محروم بودند.تحصیلات در سه دوره انجام میگرفت: 1- از سن پنج سالگی تا هشت سالگی در مدارس روستاها 2- از هشت تا شانزده یا بیست سالگی به وسیلهی معلمان سرخانه 3- دورهی دانشگاه و تحصیلات عالیه. تحصیلات، بیشتر به صورت شفاهی و با حفظ کردن بود. [244] .هنر و ادبیات - رسم نوشتن و تعلیمات کتبی در هند قدیم رواج نداشت، و بیشتر تحصیلات، شفاهی و ادبیات حفظی بود. نوشتههای هندی معمولا به صورت شعر و سرود تهیه میشد و به نثر اهمیتی نمیدادند. مواعظ و پندهای هندیان بیشتر به صورت حکایتهای تمثیلی و از زبان حیوانات تنظیم میشد، و به قول سر ویلیم جونز، هندیان خود را مبتکر حکایات تمثیلی و شطرنج و دستگاه اعشاری میدانند. کتاب کلیله و دمنهی معروف که در زمان انوشیروان توسط برزویه، طبیب بزرگوار ایرانی، ترجمه شد یکی از همین نوع آثار هندی است.از آثار جالب ادبی که در قرن هفتم میلادی در هند اشتهار [ صفحه 139] و رواج داشته، دو کتاب شعر «مهابراتا» و «رامایانا» را میتوان نام برد. مهابراتا توسط شخصی به نام ویاسا در حدود پنج قرن پیش از میلاد پایهگذاری شد و سپس توسط برهمنان و ادبای هند تکامل یافت و یکصد و هفت هزا دو بیتی هشت وندی در آن جمع شده و رامایانا که چهل و هشت هزار بیت دارد در فاصلهی سه قرن پیش از میلاد و دو قرن پس از آن شروع و تکمیل شد.نمایشنامهنویسی و اجرای آن و استفادهی از درام نیز در هندوستان کم و بیش معمول بوده است.هنرهای نقاشی و پیکرنگاری و مجسمهسازی و بافندگی و فلزکاری و منبتکاری هندوستان نسبت به سایر نقاط جهان، عقب مانده نبوده است.خوانندگان برای اطلاع بیشتر دربارهی ادبیات و هنر هندوستان میتوانند به صفحات 791 تا 843 بخش دوم از کتاب اول تاریخ تمدن ویلدورانت مراجعه نمایند. [ صفحه 140]
چین کشور آسمانی...
اشاره
بسیاری از مورخان اعتقاد دارند که رویهمرفته تاریخ کشور بزرگ چین در مقایسهی با تاریخ کشورهای دیگر جهان افتخارآمیزترین امتیازات را دارد، و چینیان در پشت سر خود عظیمترین و عمیقترین و انسانیترین نوع تمدن را دارند. «دیدرو» tordiD در کتاب «چین و اروپا» مینویسد:«چینیان از لحاظ قدمت تاریخ، هنر و خرد، سیاست و»«فلسفه دوستی، از تمام اقوام آسیائی برترند»ولتر میگوید:«سازمان شاهنشاهی چین به راستی بهترین سازمانی است که»«جهان به خود دیده است.»و کنت کیزرلینگ مینویسد:«بر روی هم کاملترین نوع بشر در چین باستان ببار آمده»«است. والاترین فرهنگ جهانی که تا کنون شناخته شده»«در چین زاده شده. شاید انسان چینی عمیقترین انسانها»«باشد.»ویلدورانت پس از نقل مطالب خود تابلو جالبی از تاریخ پرشکوه چین ترسیم میکند. قسمتی از نوشتهی او چنین است: [ صفحه 141] «در گذشتهی چین، یکی از کهنترین و غنیترین تمدنهای»«زنده وجود دارد. سنن شعری آن به هزار و هفتصد سال»«پیش از میلاد میرسد. فلسفهای کهنسال و خیالآمیز و در»«عین حال عملی و در عین ژرفی، دریافتنی دارد و پیکرنگاری»«آن در نوع خود بینظیر است. اخلاقیات آنان اثر-»«بخشترین اخلاقیات تمام ادوار تاریخ است. سازمانهای»«اجتماعی چین که انبوهترین جمعیتها را سامان بخشیده، بیش»«از تمام سازمانهای اجتماعی تاب آورده. حکومت آنان»«قبل از انقلاب، کمال مطلوب فیلسوفان بوده. در زمانی که»«یونانیان در توحش بودند، چینیها متمدن بودند، و شاید»«پس از آنکه اروپا بار دیگر به توحش و ظلمت بازگردد»«چین متمدن بماند»«مهم اینست که چینیها بهتر از ملل دیگر، تاریخ شکوهمند»«خود را ثبت کرده و تا سه هزار سال پیش از میلاد، پیش»«رفتهاند. گرچه تمام نوشتههای آنان قابل اعتماد نیست ولی»«رویهمرفته تمام آنها در ثبت تاریخ خویش، باعث شده»«که چین لقب بهشت تاریخگزاران به خود گرفته است.» [245] .