- مقدمۀ مترجم 1
- مدخل 3
- بخش اوّل 9
- اشاره 9
- اشاره 13
- مختصری در بارۀ موضوعات کتاب 13
- در باب غنّی و باهله 15
- آمدن علی علیه السّلام به کوفه پس از نبرد با خوارج 17
- اشاره 17
- داخل شدن علی علیه السّلام به کوفه 18
- بسیج کردن علی علیه السّلام مردم را 18
- روش علی علیه السلام در بیت المال 22
- رفتار علی علیه السلام با خود 29
- کارگزاران و کارهای علی علیه السلام 35
- از سخنان علی علیه السلام 38
- اشاره 38
- خطبه ای از امیر المؤمنین علی علیه السلام 43
- نامه ای از علی علیه السلام به معاویه 54
- اشاره 59
- خبر مصر 59
- حکومت قیس بن سعد بن عبادۀ انصاری رحمه اللّه علیه در مصر 60
- و امارت محمد بن ابو بکر عزل قیس بن سعد از مصر 66
- اشاره 68
- خبر رفتن محمد بن ابی بکر به مصر و حکومت او بر مصر 68
- در نماز و وضو 75
- در سفارش به مصریان 76
- در روزه و اعتکاف 77
- داستان محمّد بن ابی بکر 78
- خبر قتل مالک اشتر رحمه اللّه و امارت مصر 80
- فرستادن معاویه عمرو بن عاص را به مصر 86
- کشته شدن محمد بن ابی بکر رحمه اللّه علیه 89
- رسیدن خبر قتل محمد بن ابی بکر به علی علیه السلام 91
- نامۀ امیر المؤمنین علی علیه السلام به یاران خود بعد از کشته شدن 95
- داستان مرج مرینا 102
- کشته شدن محمد بن ابی حذیفه بن 104
- اشاره 104
- خبر بنی ناجیه 104
- بخش دوّم 122
- اشاره 122
- خبر عبد اللّه بن عامر حضرمی در بصره 123
- اشاره 123
- سخن علی علیه السلام دربارۀ کوفه 139
- تاختن ضحّاک بن قیس 140
- سخن علی(علیه السلام)در باب شهادت خویش 149
- حمله نعمان بن بشیر انصاری بر عین تمر و مالک بن کعب ارحبی 150
- قضیۀ دومه الجندل 156
- حملۀ سفیان بن عوف غامدی بر انبار 158
- حملۀ یزید بن شجرۀ رهاوی بر مردم مکه 170
- و از ایشان بود:مغیره بن شعبه 175
- دربارۀ عیبجویان و دشمنان علی(علیه السلام) 175
- از دشمنان و عیبجویان علی(علیه السلام)یکی عمرو بن عاص بود. 175
- و دیگر ولید بن عقبه. 176
- اشاره 177
- منذر بن جارود عبدی 177
- کسانی که از علی(علیه السلام)جدا شدند 177
- داستان یزید بن حجیّه 178
- دیگر هجنّع عبد اللّه بن عبد الرحمن بود. 180
- دیگر قعقاع بن شور بود. 180
- و دیگر نجاشی شاعر بود. 181
- دیگر از کسانی که از نزد علی رفتند،عقیل بن ابی طالب بود. 186
- دیگر حنظلۀ کاتب بود. 187
- دیگر از یاران علی که به معاویه پیوستند. 187
- دیگر ابو عبد الرحمن سلمی بود. 189
- دیگر ابو برده،پسر ابو موسی اشعری بود. 189
- از مخالفان علی(علیه السلام)در حجاز،ابو هریره بود و عبد اللّه بن عمر و عبد اللّه بن زبیر و زید بن ثابت و 189
- قریش و بنی امیه یکسره مخالف او بودند. 189
- دیگر قبیصه بن ذؤیب بود. 190
- دیگر عروه بن زبیر بود. 190
- دیگر زهری بود. 190
- دیگر سعید بن مسیّب بود. 191
- دیگر مکحول بود. 191
- دیگر عمر بن ثابت بود. 191
- حرکت بسر بن ابی ارطاه و حمله و تاراج او بر مسلمانان و اهل 194
- اشاره 194
- حرکت جاریه بن قدامه رحمه اللّه 204
- داستان وائل بن حجر حضرمی 206
- آمدن عبید اللّه بن عباس و سعید بن نمران 208
- حواشی بخش اوّل 217
- حواشی بخش دوّم 226
- فهرست اعلام 228
- آ 228
- اشاره 228
- الف 228
- ب 230
- ث 230
- ت 230
- ح 231
- ج 231
- ز 232
- س 232
- ذ 232
- د 232
- خ 232
- ر 232
- ض 233
- ص 233
- ط 233
- ش 233
- ظ 234
- ع 234
- غ 236
- ق 236
- ل 236
- ف 236
- م 237
- و 238
- ن 238
- ه 238
- ی 239
رفتار علی علیه السلام با خود
جعفر بن محمد(علیه السلام)گوید:چون علی(علیه السلام)میان دو کار که در هر دو رضای خدا بود قرار می گرفت،همواره آن کار را بر می گزید که سخت تر از دیگری بود.علی(علیه السلام)همیشه از دسترنج خود می خورد و آن را برای او از مدینه می آوردند و اگر خوردن را سویق(1)اختیار می کرد آن را در انبانی می کرد و بر سر آن مهر می نهاد مبادا کسی چیزی جز آن بر آن بیفزاید.آیا در دنیا چه کسی زاهدتر از علی(علیه السلام)تواند بود.
سوید بن حارث(2)گوید:علی(علیه السلام)چند تن از عمّالش را گفت که در ماه رمضان برای مردم طعامی بپزند.آنها بیست و پنج تغار غذا پختند و کاسه ای نیز برای او آوردند که چند دنده در آن بود.علی(علیه السلام)دو تا را بر گرفت و گفت:فعلا مرا بس است.وقتی تمام شد بازهم می گیرم.
مسلم بجلی(3)گوید:علی(علیه السلام)مردم را در یک سال سه بار عطا داد.سپس خراج اصفهان رسید.علی(علیه السلام)ندا در داد که ای مردم فردا بیایید و عطای خود بستانید.به خدا سوگند من نمی توانم خزانه دار شما بشوم.آنگاه فرمان داد بیت المال را جاروب کنند و آب بپاشند.پس دو رکعت نماز گزارد و گفت:ای دنیا،دیگری جز مرا بفریب.و از بیت المال بیرون آمد.
مقداری ریسمان بر در مسجد بود.پرسید:این ریسمانها چیست؟گفتند:از بلاد کسری (یعنی ایران)آورده اند.گفت:آن را هم میان مسلمانان قسمت کنید-گویی کارگزاران به آن ارجی ننهاده بودند-یکی از آنها را باز کرد،کتان بود که به کار می آمد.مردم برای خریدنش به رقابت پرداختند.در پایان روز بهای هر ریسمان به چند درهم رسید.
عقبه بن علقمه(4)گوید:بر علی(علیه السلام)داخل شدم در مقابلش ظرفی شیر ترش بود.چنان ترش که ترشی اش مرا آزار داد و تکه ای نان خشک.گفتم:یا امیر المؤمنین،غذای شما چنین است؟گفت:ای ابو الجنوب،دیدم که رسول اللّه نانی خشک تر از این می خورد و جامه ای خشن تر از این جامه می پوشید(و به جامۀ خود اشارت کرد)و اگر من همانند او نخورم و نپوشم
1- سویق آرد جو یا آرد گندم بو داده،پست.
2- محتمل است به جای سوید،سعید باشد.و او،سعید بن حارث بن ابی سعید بن معلّی الانصاری مدنی است که از راویان ثقه است.(تقریب التهذیب)این احتمال از شادروان محدث ارموی است(محدث،الغارات ذیل صفحۀ 82)
3- شادروان محدث ارموی احتمال داده اند که بجلی،تصحیف عجلی است و او چنانکه در تقریب التهذیب آمده هارون بن مسلم بن هرمز عجلی است(محدث،الغارات ذیل صفحۀ 83).
4- عقبه بن علقمۀ یشکری،ابو الجنوب کنیه داشت.در جنگ جمل در سپاه علی(علیه السلام)بود و از او نیز روایت می کند.(تهذیب التهذیب 247/7 و میزان الاعتدال 67/3).