فریاد مهتاب صفحه 95

صفحه 95

ــ علی جان ! من سؤلی از تو دارم .

ــ چه سؤلی ؟

ــ آیا تو می‌خواهی آنها به اینجا بیایند ؟

ــ من راضی به این کار نیستم، امّا صلاح می‌بینم که آنان به اینجا بیایند.

ــ علی جان ! این خانه ، خانه خودت است من هم کنیز تو هستم ، من روی حرف تو حرفی نمی‌زنم ، آنها می‌توانند به دیدنم بیایند .197

ببین، چگونه فاطمه(س) برای شاد نمودن شوهرش ، از حرف خود می‌گذرد . به خدا قسم! دنیا عشقی زیباتر از عشق فاطمه(س) به علی(ع) ندیده است .198

قسمت دهم

علی(ع) به خلیفه خبر می‌دهد که آنها می‌توانند به خانه او بیایند . ابوبکر و عُمَر وارد خانه علی(ع) می‌شوند . سلام می‌کنند و می‌نشینند . فاطمه(س) به آرامی ، جواب سلام آنها را می‌دهد ولی روی خود را برمی‌گرداند .199

عُمَر نگاهی به ابوبکر می‌کند و از او می‌خواهد تا سخن خود را آغاز کند .

ابوبکر چنین می‌گوید:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه