سیری در علوم قرآن صفحه 5

صفحه 5

است و بقيه همه صفات قرآن مي‌باشد.

ما تصور مي‌كنيم همانگونه كه قول اول نمي‌تواند قابل قبول باشد و مثلا نمي‌توانيم يكي از اسامي قرآن را عربي و يكي را امر و يا حبل بدانيم، همچنين قول دوم نيز با واقع تطبيق نمي‌كند زيرا نام‌هائي مانند فرقان و ذكر و كتاب اگر هم در قرآن به عنوان صفت ذكر شده باشد لا اقل در عرف مسلمين به عنوان نام تلقي شده است و مي‌توان آنها را" علم منقول" دانست همانگونه كه خود كلمه" قرآن" نيز همين حكم را دارد.

اينك صفاتي را كه ميتوان از آنها به عنوان نام‌هاي قرآن ياد كرد، مورد بحث قرار مي‌دهيم:

1- قرآن‌

معروفترين نام مجموعه وحي محمدي همان قرآن است و اين نام بيشتر از همه نام‌هاي ديگر، در خود قرآن آمده و در طول قرن‌ها و نسل‌ها كاملا جاافتاده است اين كلمه شصت و هشت بار در قرآن تكرار شده كه در همه جا به معني همين كتاب آسماني است جز در دو مورد كه به صورت قرآن الفجر ذكر شده منظور از آن نماز صبح مي‌باشد (سوره الاسراء آيه 78).

كلمه قرآن بيشتر به صورت تنها ذكر شده و گاهي هم با صفت‌هائي چون حكيم، مبين، مجيد، كريم، عظيم، ذي الذكر، عربي و در مواردي به صورت هذا القرآن آمده است كه در بخش‌هاي آينده به آنها خواهيم پرداخت.

بحث مهمي كه در اينجا وجود دارد بحث در اشتقاق واژه قرآن است و اينكه آيا اساسا كلمه قرآن يك واژه عربي اصيل است و يا از واژه‌هاي دخيل مي‌باشد؟ و به فرض اول ماده اشتقاق آن چيست؟

بعضي از نويسندگان معاصر به پيروي از برخي مستشرقان غربي احتمال داده‌اند كه واژه قرآن يك واژه غير عربي است كه مانند بسياري از واژه‌هاي سرياني و آرامي

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه